From Wikipedia, the free encyclopedia
با درود مجدد
البته در بعضی آثار خاورشناسان اروپايی هم ابهام در مورد کاربرد لفظ «آريانا» برای کشور افغانستان ديده میشود. نويسندگان غربی گاهی «آريانا» را با «هری» يا «هرات کنونی» که به آن در فارسی باستان «هاريوا Haraiva» و به يونانی چنان که هرودوت و ديگران نوشتهاند، «آريا» میگفتند، منطبق دانسته و «آريا» و «آريانا» را به جای هم به کار بردهاند. گرچه ممکن است اين اشتباه از منابع يونانی که مأخذ آنهاست، سرچمشه گرفته باشد، اما به گفته ريچارد ن. فرای، از دو اصطلاح «آريا» و «آريانا» که يونانيان به کار بردهاند، میتوان دريافت که ظاهراً ايشان ميان اين دو قايل به تفاوت بودهاند.
من با شما موافق، و من مطلب را دوباره اينجا کپی کردم، تا حضور خود را در بخش کاربری جنابعالی اعلام نمايم، در صورت که لازم بدانيد می توانيد آن از اينجا حذف نمايد. با سپاس! --Mehdi2753
اگر شما خواسته باشيد، میتواند مرا مهدی (با آن که واژه عربی است) خطاب کنيد، و اگر من هم اجازه داشته باشم شما را به همين اسم قشنگ تان مورد خطاب قرار میدهم. البته اين پيشنهاد من از ابتدا برای اسم و رسم فقط برای بوی خوش آشنايی بود. و من از آشنايی با جنابعالی واقعاً خوش وقتم.
اما دربارة مطلب بالا، من با شما کاملاً موافقم، که نه تنها واژگان از زبانی به زبان ديگر تفاوت تلفظی پيدا میکنند، بلکه در طول زمان در يک زبان واحد هم دچار تغيير میشوند و حتی از تغيير مکان نيز دچار ديگر گونی میگردند.
ولی اکنون بحث من مختص روی واژه ی آريانا (ايران) است با هر تلقظی که در صورت تغيير زبان، زمان و مکان پذيرفته باشد!
پرسش اصلی من اين است که ايرانی کيست؟ و ايران کجاست؟
البته شايد بديهی به نظر برسد که چنين تعريف کنيم: که منظور از ايران يعنی همين ايران کنونی و و مفصود از ايرانی هم همين ملت ايران، حال با هر تعلقات قومی که هستند. اما به نظر من، ايران تاريخی و قوم ايرانی غير از تعريف کنونی ما است و آن را نمیتوان به يک کشور خاص منطقه منسوب کرد. و من برای اين ادعا به اندازه کافی اسناد و مدارک تاريخی دارم. اساساً من شخصی هستم که نظر شخصی را که بدون مدرک و سند باشد، بهعنوان نظر شخصی يک فرد احترام قايل هستم. اما از لحاظ بحث تاريخی به آن ارجی نمینهم!
و میخواهم اينجا مطلبی از آقای جواد مفرد را ذکر کنم که من هم با او کاملاً در اين مورد موافق هستم:
«در مورد تاريخ کهن و جغرافيای تاريخی ديرين ايران اغلب به نامهايی بر میخوريم که معنی لفظی آنها کاملاً روشن و مبرهن مینمايد، در صورتيکه در موارد بسياری کنکاشهای عميقتر و بيشتر به نتايج متفاوت و ديگرگونهای منجر ميگردند، بنابراين حتی بر بديهيات نيز بايد به ديده شک و ترديد نگاه کرد که در عرصه اجتماع هم آفت دينها و سياستهای عوام فريب و ابزار جهانخواران در همين جا کمين کرده است. در پهنهً علم هم چنانکه گفتهاند شک راهگشای دانش و خرد است.»
با اين وصف، ملاحظه میشود که پارهی از پژوهشگران ايرانی در صد سال اخير کوشيدهاند، تاريخسازی را جانشين تاريخنگاری سازند و تلاش ورزيدهاند تا اين آثار کذب را بر مردم بقبولانند. البته عواطف و احساسات ملی مردم نيز زمينه را برای پذيرش اين تاريخهای ساختگی آسان کرده و بدون ترديد، کمتر کسی زحمت تحقيق و تفحص در اين راه را خود هموار نموده است.
و به نظر من بايد تاريخ را آن چنان که بوده، نوشت؛ ولو آن که موافق يا مخالف عواطف، احساسات و نظرات شخصی ما باشد.
اما در مورد ايران و ايران زمين، هر دواين واژه برای من يک مفهوم دارد، و بازی با کلمات راهگشا نيست و نمیتواند واقعيتها را کتمان کند.
اما در مورد اصطلاح «افغانی» بايد عرض کنم که به غلط در ايران رايج شده و آن را عنوان ملت افغانستان میدانند، کاربرد اين اصطلاح خطاست. همچنان که ترک را نمیتوان با ياء نسبی ترکی خطاب کرد؛ زيرا، همهی ما، قوم و يا ملت ترک میگوييم و کلمه ترکی فقط زبان ترکی را در ذهن تداعی میکند. افغانی واحد پول افغانستان است و قوم و يا ملت افغانستان را افغان میخوانند. ولی بايد در نظر داشت که اين واژة افغان، مانند واژة ايرانی در ابتداء نام قوم پشتون بوده و حدود صد سال پيش با تشکيل کشور ملت جديد، مفهوم جديد به خود گرفته است و اکنون چون لباس نو بر تن ساير اقوام ساکن در افغانستان شده است!
من شخصاَ به يک جهان بدون مرز و فارغ از هرگونه تبعيضات نژادی، قومی، زبانی، دينی، جنسی، سياسی، اقتصادی و ... که مرز ميان بشريت ايجاد کند، معتقد هستم. اما حقيقت را ولو تلخ دوست دارم و افغانستان، تاجيکستان و ايران را نيز.--Mehdi2753
دوست عزيزم جناب آقای آريوبرزن، درود و روز بخير!
باور کنيد، از زمانی که جنابعالی اين مباحثه آزاد را با من آغاز کردهايد، مرا بیاندازه خوشحال ساختهايد و از نقد شما و همچنين راهنمايی شما در جهت سياست ويکی پديا بسيار ممنون هستم.
من آدم غير منطقی نيستم. کار من تحقيق علمی است و چون شغل من نقد تاريخ و تاريخ اديان است، خود من برای پيشرفت خود به نقد ديگران نياز دارم.
من به سياستهای اين دانشنامه احترام عميق میگذارم و سعی من بر رعايت آن است. اگر در مورد يا موردی اشتباهی صورت پذيريد، از دوستانی چون شما سپاسگذار خواهم بود، آن را به من ياد آور شويد.
خدمت حضرتعالی عرض کنم که من در باره اين بحث در دو نکته اساسی با شما کاملاً هم نظر هستم:
اول، هیچ حقیقتی ازلی (و مطلق) نیست و بايد در نظر داشت که دانش بشر نسبی است و عالیترين مرتبه آنرا، ما هم اکنون در جهان دانش شاهد هستيم. اين دانش مطلق نيست. از آنجا که شک و ترديد پايه خرد است و مايه رشد فکری بشر، بنابر اين،انسان برای رفع شک و ترديد خود، همواره به تحقيق و جستجو دست میزند.
دوم، نظرهای شخصی چه برمبنای نژادپرستی و ملی گرايی و چه بر اساس افکار مذهبی و ايدئولوژيک راهگشا نيستند و فقط منطق علمی و اسناد و مدارک تاريخی موثق ملاک داوری است! و من ارزش منطق علمی و مدارک ثابت شده علمی را در زمينه تخصصی خود، خوب درک میکنم.
گذشته از اين مقدمه، اکنون اگر حضرتعالی موافق باشيد، برگرديم به موضوع بحث و آن را ادامه دهيم تا با همقکری اگر مطلوب جنالعالی هم باشد، به نتيجه ارزشمند برسيم. (مهدی) --Mehdi2753
با درود مجدد و عرض سپاس از رهنمود دوست عزيز. میخواهم مجدداً اصل موضوع را اينجا مطرح کنم و سپس به موضوعات ديگر که میتواند پرتو روشنی به تاريخ جهان آريايی (ايران بزرگ) بياندازد، بپردازم:
مقاله «نامهای تاريخی افغانستان»، به عنوان يک مقاله مرجع، در دانشنامهٔ ويکی پديا، نگارش يافته است، تا مقدمهی آشنای با تاريخ افغانستان را برای خواننده فارسی زبان برآورده کند. از نظر روش تحقيق تلاش شده تا آنجا که ممکن است منابع هر مطلب به پانويس افزوده شود.
در آنجا من نوشتم: «نخستين نام سرزمين کهن افغانستان، در ريگ ودا، که به زبان سانسکريت میباشد، آريا ورتا (Arya Verta) ياد شده است که به معنای جايگاه و چراگاه آرياهاست. اين نام به زبان اوستايی ايريانه ويجه (Aryana Vaeja) میشود و در کتب يونانی بهصورت آريانا (Aryana) آمده است.»
در خواست جنابعالی اين بود که: «مدرک برای اينکه اين نام تنها به افغانستان کنونی اطلاق میشده است».
اما به نظر من، ظاهرا اينجا يک سوء تفاهم ايجاد شده است. زيرا، من هرگز مدعی نشدهام که اطلاق نام آريانا، به افغانستان کنونی در عهد باستان، بدين معنی است که آريانا نيز در آن روزگار همين مرزهای سياسی امروزی افغانستان را که در قرن نوزدهم مشخص شده، داشته است. چنان که قبلاً توضيح دادم، شايد هيچ کشوری در جهان يافت نشود، که جغرافيای تاريخی آن يکسان با جغرافيای سياسی کنونی آن باشد!
اما، اين که سرزمين افغانستان امروزی، طی قرون متمادی با حدود متفاوت بهنامهای آريانا و خراسان ياد میشده است، امر مسلم است و منابع فراوان تاريخی و جغرافيای – چه قديم و چه جديد - اين نظر را پشتيبانی میکند. به طور مثال:
قديمترين متنهای مذهبی قوم آريايی، يعنی ريگ ودا و اوستا دلالت بر اين موضوع دارند:
۱- ريگ ودا، در زمان مهاجرت پارهای از قبايل آريايی از شمال هندوکش به جنوب آن و سپس جاگزين شدن آنها تا رود سند، نواحی بين آمو دريا و کوه هندوکش را که با شمال افغانستان تطبيق میکند، به نام «آريا ورتا» يا سرزمين اصلی آريايیها مینامد. گذشته از اين، در اين متن مقدس هنديان، از پارهای شهرها، کوهها، رودها و قبايلی ياد شده است، که نظر به گواهی اکثر خاورشناسان غربی، و مورخان ايرانی و افغانی، اين شهرها، کوهها، رودها و قبايل در سرزمينی قرار داشتهاند که امروز افغانستان ياد میشود.
٢- اوستا، بويژه ونديدات که از شانزده سرزمين آريايی ياد میکند، اکثر اين شهرها به گواهی اغلب محققان در افغانستان امروزی موقعيت داشته است.
۳- جغرافيدانان يونانی نظير اراتوس تن، استرابون، بطلميوس و ... از افغانستان امروزی صريحاً به نام آريانا ياد کردهاند.
بدون ترديد، چنين اسناد و مدارک مهم و موثق به جز افغانستان، در مورد هيچ کشور ديگری که ادعا دارند وطن اصلی آريايیها هستند، وجود ندارد.
با اين تفصيل اميدوارم، دوست عزيز من قانع شده باشد، آنچه که من نوشتهام فقط يک نظر شخصی يا طرح تازه نيست.--Mehdi2753 ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۴۷ (UTC)
دوست عزيزم، اگر اجازه بفرمايد، من هم يک نکته خدمت حضرتعالی صادقانه عرض کنم و آن اين است که مسئله از شفاف بودن يا مبهم بودن مقالهٔ من فراتر است! و بر میگردد به داوری و پيشداوریهای که براساس دادههای تاريخهای ساختگی که در صد سال اخير تدوين گشتهاند و از سطح مدرسه ابتدايی تا دانشگاه و به طور گستردهتر در سطح مطبوعات و رسانهها و حتی امروز هم در سطح ايتنرنت و وب سايتهای رنگارنگ به خورد مردم داده شده و میشود، انجام میگيرد و خلاف آنها ولو واقعيتهای تاريخی با پشتیبانی دهها سند و مدرک، نظريه، مبهم و يا تابو پنداشته میشوند!!! و به فرموده شما، «آيا ناچار اینجا باید به دید غلط عمومی گردن نهیم؟!! --Ariobarzan ۳ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۳۸»
در اينجا من به مواردی میخواهم اشاره کنم که به اين بحث مربوط میشود و در نتيجه قضاوت با شما:
يکجا شما فرموديد: «روی هم رفته در دانشنامه اعمال دیدگاههای شخصی (هرچند درست) و بیمدرک و منبع مستدل و پذیرفته شده(هرچند که به نادرست پذیرفتهشدهباشد) بدبختانه جایی ندارد. --Ariobarzan ۳ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۲۷»
اما شما میفرمايد که «نام کهن ایران [نیازمند منبع] هم در پارسی باستان ائیریانه بوده که در پارسی میانه شده اِران یا ارانشهر یا ایرانشهر ... و در پارسی کنونی ایران. --Ariobarzan ۳ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۲۷
مسلماً برای اکثريت ملت ايران فرقی ندارد که کدام ايران، چون هر دو يکی پنداشته میشود! ولی برمبنای مدارک تاريخی و ادبی زبان فارسی دری، اين دو يکی نيست. ملاحظه بفرمايد، در اينجا من هم راحت میتوانم قضاوت کنم که نوشته شما شفاف نيست! گذشته از اين فرموديد که «در پارسی باستان ائیریانه بوده...» [نیازمند منبع] و يا در جای ديگر میفرماييد که «دربارهٔ آریانا هم که ریخت دیگری از ائیریانه یا ایران است هم باید بگویم نخستین بار گویا در زمان هخامنشیان است که در تاریخ یافت میشود [نیازمند منبع] و به گمان من با ایرانویج پیوند مستقیمی ندارد.[نیازمند منبع]--Ariobarzan ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۴۳» با پوزش بايد عرض کنم که برای اين گفتههای خود چه مدرک تاريخی در دست داريد؟
اما در اين مورد که «دربارهٔ ایرانویج هم هنوز اختلاف نظر هست.--Ariobarzan ۳ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۱۰» من با شما کاملاً هم نظر هستم. ولی در مورد اين که «ایرانویج که سرزمین نخستین آریاییان است هنوز به درستی آشکار نیست کجاست و همهٔ دیدگاهها دربارهٔ جایگاه آن چیزی فراتر از نظریه نمیباشد. --Ariobarzan ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۴۳» من با شما تا اندازهٔ اختلاف نظر دارم! و دلايلم کمی بعدتر عرض خواهم کرد.
باز میفرماييد که: «این سرزمین را از سیبری تا اسکاندیناوی و از آسیای کوچک تا آسیای میانه پنداشتهاند. به تازگی هم نظریه درخشانی این سرزمین را بستر خلیج فارس در زمانی که این دریا رودی پرآب بوده انگاشتهاست.» من تا اينجا با شما موافق هستم که چنين نظراتی وجود دارد. اما اين که میگويد: «پس دربارهٔ یک نظریه نمیتوان با استواری گفت که ایرانویج همان افغانستان است. میتوانید بگویید که یکی از نظریاتی که فلان نظریهپرداز نامدار گفتهاست چنین است.» من دلايل مستند خود را بر اساس هم متون گذشته و هم نظر خاورشناسان مشهور و محققان نامدار میتوانم ارائه کنم که اين مورد اخير را بيشتر از هر نظر ديگری تقويت میکند و بايد يادآور شوم که اگر در اين اشتباهی کرده باشم و شما خلاف آن را به من ثابت کنيد، صادقانه میپذيرم. اما از قبل میخواهم بدانم که شما چه منابع را در اين مورد بهعنوان منابع معتبر در نظر داريد؟
«دربارهٔ آریانا و حدودش در منابع یونانی»، شما را ارجاع میدهم به متن مقاله و همچنين کتاب پانزدهم جغرافيايی استرابون، که اخيراً در ايران ترجمه هم شده است. اما من شوربختانه متن فارسی را نديدهام و از متن انگليسی آن استفاده کردهام.
اما در مورد خراسان و نامگذاریهای معاصر ايران و افغانستان و مسايل نظير وحدت و جدايی آنها، برای جلوگيری از پراکنده گويی، بعداً بحث خواهيم کرد. اميدوارم دوست گرامی من با اين مسئله موافق باشند. پدرود. Mehdi2753 ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۵۹ (UTC)
با درود بامدادی خدمت دوست عزيزم!
از اينکه تا اينجا مرا تحمل کرديد و اينکه من، مزاحم خواب شما شدم، واقعاً پوزش میخواهم. اما بايد اعتراف کنم که من نه تنها از سخنان شما لذت بردم، بلکه استفاده کردم و حتی نکاتی خوبی در مورد سياستهای ويکی پديا آموختم. من عليرغم پارهای اختلاف نظرهای خودمان در رابطه با تاريخ ايران، افغانستان و شايد هم تاجيکستان، از تحمل و بردباری شما کمال سپاس را دارم.
من با شما موافقم، که مسايل تاريخی ايران و افغانستان، با آن همه گفتگوهايی که پيرامون آن شده، هنوز به نتيجه قطعی نرسيده است. بنابراين، جای طرح آن هم اينجا نيست.
نکتهی ديگری را میخواهم يادآور شوم و آن اين که اگر من مقابل بعضی از جملات شما (مدرک) نوشتم، قصد جسارت نداشتم، فقط میخواستم به شما نکات مورد نظر خود را دقيقاٌ يادآور شوم.
اما، من دو پرسشی دارم که نخستين آن در ارتباط کار جنابعالی با اين دانشنامه است. اميدوارم سوءتعبير (مانند موضوع اسم و رسم) نگردد. چون پرسش من در رابطه با خود حضرتعالی میشود و میخواهم بدانم که جنابعالی يکی از مسئولين اين دانشنامه هستيد يا مانند من فقط يک کاربر؟ اين پرسش را از اين جهت میکنم که فارغ از بحثهای که اينجا شد، واقعاً میخواهم بدانم با توجه به مقاله ناتمامی که من برای دانشنامه نوشتهام همکاری آينده خود را بعنوان يک کاربر، با اين دانشنامه میتوانم ادامه بدهم يا نه؟ حال اگر جنابعالی فقط يک کابر هم باشيد، بازهم نظرات شما - باتوجه به تجربه جنابعالی - برای من بسيار ارزشمند و مفيد خواهد بود.
البته شرکت من در اين دانشنامه به اين منظور بود که اين دانشنامه را مال جهان فارسیزبانان انگاشتم، نه مختص به يک کشور معين و وظيفه خود دانستم در آن بخش که ساير ايرانيان عزيز کمتر مطالعه و يا دستکم دلچسبی دارند، نظر به تخصص و سابقه دستکم سی سال تحقيق و مطالعات تاريخی در سطح منطقه کاری انجام داده باشم. البته راهنمای و نقد دوستان کاربر هم برای مطالب من بسيار سازنده و ارزنده خواهد بود.
اما پرشس دوم من اين است که آيا من اجازه دارم در ساير مقالات کاربران - البته با مدرک و منطق -بحث و يا پرشسهای طرح کنم. قصد من بهبود کيفی مقالات نه تنها از نظر ويرايش که صد البته افراد خبره در کار ادب آن را انجام خواهند داد، بلکه از لجاظ ارجاع مآخذ و مستند سازی است. همانظوری که حضرتعالی فرموديد، گفتهها بايد مستند به منابع معتبر اکادميک باشد. اميدوارم با آغاز اين دوستی و همکاری در آينده بتوانم سهم ناچيز خود را در ارتقاء کيفی و کمی مطالب دانشنامه به انجام برسانيم. روزی خوش برای شما آرزو دارم Mehdi2753 ۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۲۴ (UTC)
با درود مجدد دوست عزيز!
از نظر لطف جنابعالی يک جهان ممنون. اولتر از همه میخواستم از حضرتعالی بپرسم که هنگام پيش نمايش: دستگاه پيام هشدارندهٔ زير را صادر کرد:
«هشدار: این صفحه ۴۱ کیلوبایت طول دارد؛ بعضی مرورگرها ممکن با ویرایش صفحات نزدیک به ۳۲ کیلوبایت یا طولانیتر از آن مشکلاتی داشته باشند. لطفاً دربارهٔ شکستن این صفحه به قسمتهای کوچکتر فکر کنید.»
در اين مورد چگونه میخواهيد عمل میفرماييد؟ چون من کمتر با اين فضا آشنايی دارم.
اما دربارهٔ بعضی مقالات ويکی پديا که هم به موضوع بحث ما که در رابطه با مقالهٔ من است به نحوی ارتباط دارد و هم آنچه شما بهعنوان موازين ويکی پديا عنوان فرموديد، طاهراً خلاف آن عمل شده و که اگر به جهت حفظ حرمت نويسندگان آنها کلمه تحريف را نمیتوانم به کار برد، دست کم میتوان گفت که برخورد سليقهای در جهت تحريف گزارش منبع صورت پذيرفته است. حال اگر شما هم در اين مورد با من هم نظر بوديد، میتوانيد آن را به عنوان نمونه، مشتی از خروار بدانيد که در عرصه تاريخنگاری معاصر ايران انجام پذيرفته است.
اما نخست میخواهم دو متن بسيار کوچک به زبان انگليسی بدون ذکر منبع خدمت تان تايپ نمايم و اگر ممکن است برگردان فارسی آن را بنويسيد و سپس من به شما داستان را خواهم گفت که منظورم چيست!
«Known as Persia until 1935»
و
«The combination *arya@na@m xæaƒra- is nowhere found in the Old Persian inscriptions of the Achaemenians. In the later Yaæts there is only mention of airiiå and anairiiå daiºha@uuo@ "Aryan" and (unspecified) "Non-Aryan lands." Thus the term EÚra@næahr was evidently an invention of the Sasanians.»
با عرض احترام. Mehdi2753 ۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۵۲ (UTC)
تا ۱۹۳۵ شناختهشده به عنوان Persia
و
ترکیب اریانام خشثره در هیچ نوشته پارسی باستان هخامنشی یافت نمیشود. تنها در یشتهای متاخر از ائیریا و انئیریا دئیخیوئه -سرزمینهای آریایی و ناآریایی(نامعین) نام برده میشود. بدینسان ظاهراً نام ارانشهر در دورهٔ ساسانیان ابداع شدهاست.
البته شاید در بازنویسی نامها اشتباه کردهباشم، پیشاپیش پوزش مرا بپذیرید. --Ariobarzan ۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۱۹ (UTC)
درود بامدادی حضور دوست عزيز!
واقعاً دلچسبی شما به اين موضوع که نشانهی فروتنی علمی شما هم است، مرا بی اندازه خرسند میسازد. از ترجمهی زيبايی شما هم يک جهان ممنون و بايد اعتراف کنم که اگر زبان انگليسی کسی در سطح بسيار عالی هم باشد، غير از اين هم نمیتواند ترجمه کرد.
بايد به عرض برسانم که من می خواستم از اين دو بخش مباحثه برای خودم در بخش کاربری خود کپی داشته باشم، ولی طاهراً ممکن نيست و يا شايد هم ممنوع است. اما به هر حال من از آنها يک نسخه فايل PDF برداشتم که در آينده و در فرصت مناسب، البته باهماهنگی و اجازه و همکاری جنابعالی مطالب را دسته بندی، ويرايش و شايد به صورت يک مقاله يا بطور ضميمه در يکی از کتاب های خود -در ارتباط با موضوع - به چاپ رساننم.
البته من با نظرات حضرتعالی کاملاً موافق هستم. ما انسانهای هستيم ولو در هر سطح علمی، به هرحال نا کامل، و هر اندازه هم که دانش داشته باشيم باز هم از سطح دانش کلی بشر بالاتر نيست. و راه رسيدن به اطلاعات قابل قبول و بیطرف، نقد و نظر مستند ديگران است. گرايشات و علايق شخصی ما با آنکه يک واقعيت است، اما به فرموده جنابعالی راهگشا نيست. آنچه حرف اول را میزند سند، مدرک و منطق علمی است.
اما دربارهٔ دو متن کوتاهی که جنابعای زحمت ترجمهٔ آنرا کشيديد: اولی مربوط بود به سايت سيا تحت نام «کتاب وقايع جهان» (The World FactBook) اگر درست ترجمه کرده باشم! و دومی از دانشنامهٔ ايرانيکا نقل شده بود. اين دو منبع در مقالهٔ تحت عنوان «ايران» (بخش :«نام ايران»)، در همين ويکی پديا مورد استفاده قرار گرفته و در مورد اول چنين نقل شده است:
«البته از ۶۰۰ سال پیش از میلاد تا ۱۹۳۵ در عرصه بینالمللی با نام «پرشیا» شناخته میشد. (به نقل از: کتاب وقایع سیا)» مقايسه شود با اصل متن در آدرس زير:
https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/ir.html
اما مورد دوم، با آن که به نقل از دانشنامه ايرانيکا به ذکر اين که : «نام ایران در لغت به معنی «سرزمین آریاییان» است و مدتها پیش از اسلام نیز نام محلی آن ایران، اران، یا ایرانشهر بود.» اکتفا شده، اما در مورد مطلب فوق سکوت کرده است!!!
در اين مطلب من نمیخواهم، فعلاً بيش از اين ابراز نظر کنم! اما، درست اين موضوع ربط میيابد به مقاله ديگر که شرح آن را کمی بعدتر عرض خواهم کرد. از اين که مطلب را نيمه تمام گذاردم، زيرا چند ساعتی کاری واجب را بايد انجام دهم، پوزش مرا بپذيريد. روز خوش دوست عزيز. Mehdi2753 ۶ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۳۷ (UTC)
با آرزوی روز خوش به آریوبرزن عزيز!
از وقفه که در مطلب پيش آمد، پوزش دوباره میطلبم. از راهنمايیهای حضرتعالی هم کمال سپاس را دارم. اشتباهات من هم بيشتر از نا آشنايی با محيط کار ويکی پديا است و البته تا اندازهی هم من مقصرم چون میبايست از راهمنا دانشنامه استفاده کنم. اما اگر باور بفرماييد به علت فرصت تنگ زمانی مقدور نيست!
اما برگرديم به ادامه مطلب:
البته در قسمت ترجمه کلمه fact کاملاً حق با شما است. حال گذشته از عنوان کتاب، و اين که توسط چه سازمانی انتشار يافته است و يا اين که تا چه اندازه مطلب آن درست يا نادرست است، فقط عرض من اين است که اين منبع مورد قبول نويسنده مطلب «ايران» در ويکی پديا بوده است يا نه؟ مسلماً او اين منبع را، حد اقل در اين مورد خاص، پذيرفته است. و در غير اين صورت، نبايد نقل قول میکرد! به هر حال، عرض اصلی من اين است که چگونه بر اصل مطلب اين منبع، افزوده بدون آن که مرجع ديگر را برای اعتبار سخن خود معرفی کند!
از اين سبب، من آرزو میکنم،ای کاش در ويکی پديا هم مانند هر دانشنامه ديگر، نام و نشان واقعی نويسندگان مطالب آشکارا میبود تا در برابر مطالب خود مسئول باشند، در غير اين صورت، مسئولت هرگونه اطلاعات غلط که ناگزير بار بازی با شعور خوانندگان و مراجعين را نيز همراه دارد، بر عهده ويکی پديا میباشد.
حال من نمونه دوم را ذکر میکنم که واقعاً مضحک است:
جالب اينجاست که در دانشنامه ايرانيکا گواهی شده است: ترکيب «آريانام خشَتهرام» arya@na@m xæaƒra در هيچ جای از کتيبههای هخامنشی ديده نمیشود... واژه ارانشهر، ابتکار يا اختراع و يا به فرموده شما ابداع آشکار ساسانيان است.
http://www.iranicaonline.org/newsite/articles/v8f5/v8f545.htmlاما در همين دانشنامه ذيل کلمه «آريانام خشتهرام» میخوانيم:
آريانام خشَتهرام يا آريانام خشَثرام (Aryanam Khshathram) نام پارسی باستانی ايران در دورهٔ هخامنشيان بوده است.
«آريانام» در زبان اوستايی٬ پارسی باستان (هخامنشي) و سانسکريت بمعنی آرياييان و «خشتهر» بمعنی سرزمين٬ كشور و پادشاهی است كه در فارسی نو «شهر» شده و به اين ترتيب «آريانام خشتهرام» بمعنی «سرزمين و پادشاهی آرياييان» بوده است. اين نام در سنگ نوشتههای هخامنشی آمده است.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D8%B4%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85و آنچه مهم است، همين مطلب تا آنجا که من مشاهده کرده ام دستکم در دو سايت ايرانی بازتاب يافته است. يکی با ذکر منبع و ديگری بدون ذکر منبع. برای صحت ادعا مراجعه شود به:
در اولين وب سايت طرفداران تمام تيم های فوتبال ايران:
http://www.iransoccer.ir/ftopic-93-days0-orderasc-60.htmlو سايت «ایران باستان» با قيد منبع (برگرفته از ويکی پديا):
http://piyerzha.blogfa.com/8608.aspx
واقعاً من تعجب میکنم که چرا دوستان به اين گونه مطالب من درآوردی برچسب حذف شود، نمیزنند؟!! و مسئولين محترم بخش فارسی ويکی پديا از نشر چنين اطلاعات غلط معذرت نمیخواهند؟!!
عصرتان خوش. Mehdi2753 ۶ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۷ (UTC)
روز خوش دوست عزيز. از پيشنهاد همکاری شما کمال سپاس را دارم و واقعاً سبب افتخار است. اما، برای اين که بحث را کوتاه کرده باشم. خدمت شما مختصر عرض میکنم که اين بحث گرچه سر جنابعالی را به درد آورد، که از اين بابت پوزش میخواهم، ولی برای من آموزنده بود.
در قسمت مدرک که خواسته بوديد، مدرک موجود است، اما بايد اعتراف کنم که باز هم نميدانم که چگونه و در کجا بايد ارائه گردد. به هرحال، عجالتاً آنرا مقابل درخواست شما در اصل متن، چنين نوشتهام:
از آنجا که، محک گنجاندن مطالب در ویکیپدیا اثباتپذیری آنهاست نه حقیقتداشتنشان! بنابراين، لطفاً رجوع کنيد به منبع ٤ پانويس (دائرةالمعارف آريانا، ص ۱٧)
در آنجا آمده است: «افغانستان... در عهد باستان بهنام آريانا شهرت داشت»
اما اين نکته را بايد اضافه کنم که مطابق سياست ويکی پديا، مدارک زيادی برای اثباتپذيری اين مطلب موجود است. چنان که می توان به رساله «خراسان»، نوشته ميرغلاممحمد غبار که در سال ۱۳٢۳ خورشيدی در کابل به نشر رسيده است و نيز رساله «آريانا» و کتاب دوجلدی «تاريخ افغانستان»، نوشته احمدعلی کهزاد، مورخ برجسته، باستانشناس و نخستين رئيس انجمن تاريخ افغانستان مراجعه کرد.
اميد است دست کم برای اثباتپذیری مطلب قانع کننده باشد. به آرزوی روز خوش به شما. Mehdi2753 ۷ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۰۴ (UTC)
روز خوش دوست عزيز؛ اگر ممکن است به بخش بحث کاربری من يک سری بزنيد. از راهنمايی شما قلباً ممنون هستم. --Mehdi2753 ۸ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۵۵ (UTC)
درود دوست عزیز؛ من در مقاله نامهای تاريخی افغانستان؛ مطلبی در مورد ایران شهر زمان ساسانیان افزوده ام، بد نیست سری بزنید و اگر مطلبی در رابطه موضوع گفتنی باشد، از شنیدنش خوشحال خواهم شد. ممنون --دوست شما، مهدی خراسانی ۱۸ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۰۹ (UTC)
سلام.
دیدم که نوشتههای من در مقالهی هونها را به یک نسخهی قدیمیتر بردگرداندید، در حالی که این نوشته اکنون به عنوان شوع مقاله مناسب نمیباشد و همچنین کمی بیادبانه به نظر میرسد (وحشی خواندن یک قوم). من در این مقاله سعی کردهام که همان مفهوم را برسانم بدون اینکه از این گونه واژهها استفاده کنم. اگر میخواهید مجددا تغییری در این مقاله دهید، سپاسگزار میشوم اگر دلیلش را هم متذکر شوید.
با سپاس
آرین
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.