نظریه افشاء گزینشی
From Wikipedia, the free encyclopedia
نظریه افشاء گزینشی[persian-alpha 1] (به انگلیسی: selective exposure theory)، نظریهای در روانشناسی است که اغلب در پژوهشهای رسانهای و ارتباطی بهکار میرود، از نظر تاریخی این نظریه میگوید: افراد تمایل دارند به اطلاعاتی توجه نمایند که نگرشهای پیشین آنها را تقویت کرده و از اطلاعاتی که در تناقض با نگرشهای پیشین آنها قرار دارد، خودداری مینمایند. افشاء گزینشی در متون مختلف، طی سالها با اصطلاحاتی چون «سوگیری سازگاری» یا «سوگیری تأییدی» نیز شناخته شده و تعریف گردیدهاند.[1]
طبق کاربرد تاریخی این اصطلاح، افراد مایلند جنبههای خاصی از اطلاعاتی که در اختیارشان قرار دارد را برگزیده و آنها را در ذهن خود تلفیق نمایند. این گزینش برمبنای نگرشها، باورها، رویهها و تصمیمات آنها صورت میگیرد.[2] افراد قادر اند اطلاعاتی که در اختیار آنها قرار دارد را در ذهن خود موشکافی کرده، موارد دلخواه را گزینش نموده و مواردی که مورد پسند آنها نیست را نادیده بگیرند. پایههای این نظریه ریشه در نظریه ناهماهنگی شناختی (فستینگر[persian-alpha 2] ۱۹۵۷ میلادی) دارد،[3][4] نظریه ناهماهنگی شناختی میگوید: زمانیکه افراد با ایدههای مخالف روبرو میگردند، برخی سازوکارهای دفاعی ذهنی فعال گشته تا میان ایدههای جدید و باورهای قبلی همزیستی ایجاد نموده که منتج به تعادل شناختی میشود. تعادل شناختی که به عنوان حالت توازن میان بازنمایی ذهنی یک فرد از دنیا و محیط واقعی او تعریف میشود، برای درک نظریه افشاء گزینشی بسیار مهم میباشد. از نظر ژان پیاژه، در صورت که ناهمخوانی رخ دهد، مردم آن را «ذاتاً ناخشنود کننده» مییابند.[5]
افشاء گزینشی بر این فرضیه استوار است که افراد همواره به جستجوی اطلاعات در مورد یک موضوع، حتی بعد از اینکه این فرد موضعی در مورد آن اتخاذ نماید، ادامه میدهند. موضعی که یک فرد اتخاذ نمودهاست متأثر از عوامل گوناگون همان موضوع خواهد بود که در جریان فرایند تصمیمگیری روی آن تأکید شدهاست. از نظر استرود[persian-alpha 3] (۲۰۰۸ میلادی)، افشاء گزینشی از نظر تئوری زمانی اتفاق میافتد که باورهای افراد گزینشهای رسانهٔ آنها را هدایت نماید.[6]
افشاء گزینشی در زمینههای گوناگونی مانند موقعیتهای شخصی (خود خدمتی) و موقعیتهایی که در آن مردم نسبت به افراد خارج از گروه، نظریات بهخصوص و مسائل شخصی و گروهی پیشداوری مینمایند، نشان داده شدهاست.[7] سودمندی اطلاعات ادراک شده، هنجارهای ادراک شده عدالت و کنجکاوی دربارهٔ معلومات ارزشمند، ۳ عاملی هستند که میتوانند افشاء گزینشی را خنثی نمایند.