نگرشهای بهائی به علم
From Wikipedia, the free encyclopedia
هماهنگی علم و دین یکی از آموزههای اساسی آئین بهائی است. بر طبق این آموزه علم و دین مکمل یکدیگرند و انسان برای پیشبرد تمدن و درک حقیقت به هر دو نیازمند است.[1][2] دین بدون علم به سرعت به خرافات و افراطیگری تنزل پیدا میکند و علم بدون دین به ابزاری در خدمت مادهگرایی خشک تبدیل خواهد شد.[1]
اصلِ تطابق علم و دین که از اصول محوری آئین بهائی است توسط عبدالبهاء در طول سفرهایش در اروپا و آمریکای شمالی بین سالهای ۱۹۱۱ و ۱۹۱۳ توضیح داده شد. او به مخاطبان خود در پایتختهای فرهنگی و اقتصادی غرب اعلام کرد که علم و دین هر دو برای انسان حیاتی و ضروریاند؛ و نوع انسان برای پرورش و بروز استعدادهای بالقوه اش در فرایند تکامل جمعی اش هم به علم و هم به دین نیازمند است.[3] به گفته عبدالبهاء جامعه بشری مانند پرندهای است که برای پرواز به دو بال نیاز دارد، یک بال او علم است و بال دیگر دین، عدم هماهنگی یا فقدان هر یک، پرواز را غیرممکن میسازد.[4][3]
آموزههای بهائی بر خردگرایی،[5] جستجوی مستقل حقیقت،[6] تکامل تدریجی دین[7] و نسبی بودن فهم ما از حقایق دینی،[8] دوری از تقالید و خرافات مذهبی، ترکِ جزم اندیشی دینی و رهایی از تعصبات مذهبی[9] تأکید میکند، جایگاه علم را ارج مینهد و پیروانش را به ترویج و آموختن علم تشویق میکند.[10][11]
مایکل روتشتاین در دانشنامهٔ جنبشهای نوین مذهبی مینویسد که بهائیت بخشهایی از یافتههای علمی را میپذیرد که بر الهیات بهائی منطبق باشند و رؤیایی دین و علم در بهائیت نیز رقابت برابر نیست.[12][persian-alpha 1] با وجود این علیمراد داوودی، فیلسوف بهائی، معتقد است که آثار بهائی به ندرت دربارهٔ یافتههای علمی نظر داده است و این نظرات بیشتر در راستای ابطال نتایج غیر علمی و ایدئولوژی-محوری بوده که برخی از علم گرفتهاند، مانند تجویز و توجیه تنازع بقا، جنگ و رقابت که بعضی از ایدئولوژیها از نظریه تکامل استنتاج کردهاند.[16]