بالاترین سوالات
زمانبندی
چت
دیدگاه

ایجاز

از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

Remove ads

ایجاز یعنی تلخیص و پیراستن شعر و نثر از حواشی و زوائد، به طوری که، بیشترین توان بیان[۱] در عین داشتن کمترین تعداد کلمات، ابیات و جملات حاصل آید.

فهم مخاطبان از اشعار و متون موجز، درجات مختلفی داشته، از مرتبهٔ ساده شروع می‌شود، و به لایه‌ها و اعماق چندگانه معنایی می‌رسد. تعداد، جهات، و عمق لایه‌های قابل ادراک به آموخته‌ها، تجربیات، حالات، و ذخائر ذهنی شخص بستگی پیدا می‌کند.

تاریخچه

به اعتقاد محمدتقی بهار، شاعر و پژوهشگر ادبیات، زبان فارسی در دوران باستان و میانه، مبتنی بر ایجاز بود و پادشاهان، دبیران خود را همواره به کوتاه‌نویسی سفارش می‌کردند. ایجاز، یکی از مختصات نُه‌گانه زبان پهلوی است.[۲]

در قرنهای سوم، چهارم و پنجم هجری نیز، نثر مرسل متداول است و نویسندگان، ایجاز را رعایت می‌کنند؛ اما از اواخر قرن پنجم و همچنین در قرن ششم هجری، نویسندگان به اطناب متمایل می‌شوند و از جملات بلندتر استفاده می‌کنند.[۲] یکی از آثار بارزی که ترویج دهنده اطناب در زبان فارسی است، ترجمه کلیله و دمنه اثر نصراله منشی است که توصیفات، جملات معترضه و کلمات مترادف باعث به درازا کشیدن کلام می‌شود و بعضاً اصل موضوع را تحت تأثیر قرار می‌دهد.[۲]

در قرن هفتم هجری، سعدی یکی از نویسندگانی است که با روی آوردن به ایجاز، مسیر ادب فارسی را به سمت خلاصه و موجزگویی سوق می‌دهد؛ چنان‌که ایجاز به عنوان یکی از مشخصه‌های سبکی وی شناخته می‌شود.[۲]


Remove ads

انواع ایجاز

ایجاز قصر

در ایجاز قصر، رکنی از ارکان جمله حذف نمی‌شود و الفاظ به اندازه‌ای کم می‌شود که نتوان هیچ جزئی از جمله را بدون آسیب‌رسانی به معنی حذف کرد. بعضی تلمیح، استعاره و تشبیه را هم نوعی ایجاز قصر دانسته‌اند.[۲] نمونه‌های پایین از گلستان سعدی از این نوع ایجاز هستند:‌[۲]

گفت ای برادر حرم در پیش است و حرامی در پس. اگر رفتی بردی  و اگر ماندی مردی.

ده درویش در گلیمی بخسبند و دوپادشه در اقلیمی نگنجند.

هر که با بزرگان ستیزد خون خود بریزد.

کارها به صبر بر آید و مستعجل به سر درآید.

ایجاز حذف

در ایجاز حذف بعضی از ارکان جمله مانند نهاد، مسند، فعل، مفعول، متمم و غیره به قرینه لفظی و یا معنوی برای اختصار حذف می‌شود.[۲] به عنوان مثال در جمله «تو نیز اگر توانی سر خویش گیر و راه مجانبت پیش [گیر]»، سعدی فعل «گیر» را به قرینه لفظی حذف کرده است.[۲]

Remove ads

حافظ

الا ای طوطی گویای اسرار مبادا خالیت شکر ز منقار
سخن سربسته گفتی با حریفان خدا را زین معما پرده بردار
چه ره بود این‌که زد در پرده مطرب؟ که می‌رقصند باهم مست و هشیار
بیا و حال اهل درد بشنو به لفظ اندک و معنی بسیار

تعداد کلمات ابیات فوق برای حمل مقصود به ذهن و روان خواننده جز اندکی بیش نیست، و در نگاه ظاهری اول، اغلب آن‌ها جزء کلمات هرروزه و معمولی زبان امروزین فارسی هستند.

ابیاتی که جهت شرح جزئی معانی ضروری می‌نماید:

بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم که من دل‌شده این ره نه به خود می‌پویم
در پس آینه [۳] طوطی‌صفتم داشته‌اند آنچه استاد ازل گفت بگو، می‌گویم

پانویس

پیوند به بیرون

منابع

Loading related searches...

Wikiwand - on

Seamless Wikipedia browsing. On steroids.

Remove ads