بالاترین سوالات
زمانبندی
چت
دیدگاه
رئونت
از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
Remove ads
رَئِوَنْت [Raēvant][۱][۲][۳] نام مزدیسنایی بوم نیشابور؛ نام این دیار در اوستا (کهنترین دفتر ایرانی)[۴][۵][۶][۷]؛ قدیمترین نامی که بر قلمرو جغرافیایی نیشابور، اطلاق شده[۸][۹][۱۰]؛ رئونت، نام بوم نیشابور، پیش از نام ابرشهر است که در زبان پهلوی به رِیْوَنْد، دگرگون گردیده[۱۱] این نام، در درازنای تاریخ، بر کالبدِ کوه، منطقه و شهر و دریاچهای در گستره جغرافیای نیشابور، پدیدار،[۱۲] و به عنوان یکی از نواحی نیشابور، تا امروز، پایدار است.[۱۳] نام ریوند، در گویش نیشابوری، به همان صورت پَهلَوی خود، یعنی رِیْوَنْد (یا به صورت مخفف شده: رِوَنْد rēwand) حفظ شده و کاربرد دارد.[۱۴] در این سامان؛ آتش بُرزینمِهر -آذر کشاورزان و برزیگران، و یکی از سه آتشکده بزرگ ایران باستان- شعله میکشیده[۱۵]؛ همچنین جغرافیدانان قدیم، نیشابور نشان کان پیروزه نیشابور (نیشابور معدن فیروزه) را در بوم ریوند دادهاند.[۱۶]
Remove ads
نامشناخت
واژه رَئِوَنْت؛ صفت است[۱۷] و به معنای دارنده جلال و شکوه و فروغ[۱۸]؛ و در اوستا، به عنوان صفت برای مردمان، ایزدان و اهورامزدا کاربرد بسیاری یافته،[۱۹] و بیشتر با صفت «فرهمند» یا «خرهمند» به صورت یکجا به کار رفتهاست.[۱۷] رئونت، در متون گوناگون؛ به گونههای دیگری همچون «رایومند»، «ریوند»، «ریون» و «رئوَئوته» نیز آمدهاست.[۲۰]
بخش نخست واژه رئونت؛ «رَئِ» و بخش پایانی آن؛ «وَنتَ» است. «رئِ»، به معنی درخشندگی؛ و «ونتَ» نیز پسوند مالکیت است و همان است که امروز در زبان فارسی، «وند» ش مینامند. «وند» به معنی دارنده، هنوز در دماوند، الوند و راوند دیده میشود. این واژه، در گذر زمان و دگرگونی زبان، از اوستائی به پهلوی، به گونه «رایاومند» (رایومند[۱۸]) درآمد که «اومند» در آن، همان پسوند «دارایی» است و در نوشتههای پهلوی؛ این واژه، به عنوان صفتی برای «خداوند» آمدهاست و در سرآغاز بیشتر نامههای پهلوی، به چشم میخورد: «پَت نام ای داتار اوهرمزدی رایومندی خَورَه اومند» (به نام دادار اورمزد رایومندِ فرهمند). اما چون این واژه به گونه نام، بر شهری نهاده شد، دگرگونی چندان در آن راه نیافت و هماکنون نیز بخش غربی نیشابور تا مرز سبزوار، رِیوَند (Reyvand) نام دارد.[۴]
Remove ads
در اوستا
خلاصه
دیدگاه
رئونت و گونه پهلوی آن (ریوند)؛ در اوستا، نام کوهی است.[۱۸] رئونت و ریوند، در دو دفتر از کتاب اوستا به چشم میخورد:
- در بخش زامیادیشت از دفتر یشتها؛ نام این کوه در میان کوههایی که از کوه هرئیتی (= هربرز یا البرز) رستند و در کنار نام کوههایی همچون سپنتودات، کدرواسپ، کئوایریس و … آمده و گفته شده «به هر اندازه که این کوهها امتداد یافته به همان اندازه او (آفریدگار) آنها را بهره پیشوایان و رزمیان و برزیگران گلهپرور، بخش نمود.»[۲۱][۲۲]
- در پاره نهم (آذر روز) دو بخش «سیروزه کوچک» و «سیروزه بزرگ» و در بند ششم «آتش بهرام نیایش» بخش «پنج نیایش» از دفتر خردهاوستا، کوه ریوند؛ در کنار آذران، ایزدان و جایهای مقدس آیین مزدیسنا، ستوده شدهاست.[۲۳][۲۴] در در «آتش بهرام نیایش»، به خشنودی کوه ریوند و چند آذر و ایزد مقدس آیین مزدیسنایی، ستایش و نیایش و آفرین گفته شدهاست: «ای آذر اهورهمزدا! کوه ریوند مزدا آفریده، فرّ کیانی مزداآفریده، آذر اهورهمزدا، ای آذر اَشَوَنِ ارتشتاران! ای ایزد فَرِّهمند! ای ایزد درمانبخش! آذر اهورهمزدا با همه آتشها! ای ایزد نریوسنگ، آذر نافه شهریاری! شما را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین!»[۲۵][۲۶]
کوه ریوند، پایگاه آذر برزین مهر، یکی از سه آتشکده نامبردار ایرانزمین بوده؛ این آتشکده کشاورزان در خراسان و بر بالای کوه ریوند در ابرشهر یا نیشاپور جای داشتهاست.[۲۷][۱۵][۲۸][۲۹][۳۰][۳۱][۳۲][۳۳][۳۴][۳۵]
Remove ads
در متون پهلوی
بر پایه متون پهلوی همچون بندهش، روایت پهلوی و گزیدههای زادسپرم؛ ریوند یکی از ۲۲۴۴ کوهی است که از البرزکوه، رست. نام این کوه، در کنار نام کوههای پدشخوار و داراسپند، ذکر شدهاست. در اعصار جدیدتر، کوه ریوند، در خراسان قرار داشته. گشتاسبشاه، آذربرزین مهر برآن نهاد، نزدیک نیشابور و به همین جهت آن را پشته گشتاسپان نیز میخوانند. او را ریوندی این است که رایومند است. در این زمان نیز کوههای شمالی نیشابور، ریوند خوانده میشود. ظاهراً بر فراز این کوه، دریاچهای نیز وجود داشت که به همین نام معروف بود.[۳۶]
شهر رئونت
رئونت یا ریوند همچنین نام شهر و منطقهای است که در پای کوه رئونت (ریوند) قرار داشته. ابراهیم پورداود دربارهٔ این شهر نوشتهاست: «ریوند، یکی از شهرهای معروف نیشابور یا ابرشهر بوده؛ ابن رسته مینویسد: ابرشهر دارای ۱۳ رستاق (معرب از روستاک پهلوی) و چهار طسوج (رجوع به تسوک پهلوی، در فارسی: تسو) یعنی محل است. ریوند یکی از آن چهار طسوج است.» این شهر، بخصوص به واسطه آذربرزین مهر که یکی از آتشکدههای ایران قدیم بوده، شهرت داشت.[۲۱]
Remove ads
دگرگونی رئونت و بجایگزینی آن
خلاصه
دیدگاه
بوم نیشابور، در پی تحولات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی؛ دگرگونیهای فراوانی، بر خود دیده و نام آن نیز از این رویدادها دگرگون گردیدهاست. نیشابور (نیشابوهر) نامی است که از دوره ساسانی بر این دیار نهاده شد، و نام ابرشهر (اپرنکشهر)، متأثر از زیست اپرنها یا اپرنیها در این منطقه در دوره اشکانی (پارتیان) است و رئونت یا ریوند، که از بازکاوی جغرافیای تاریخی این دیار در متون مزدیسنایی به دست میآید، نام این بوم، در کهنترین دوران است.[۳۷][۳۸][۳۹] فریدون جنیدی از دگرگونی نام رئونت و ریوند به ابرشهر، چنین خبر میدهد: «شهر رئونت جایگاه پارتیان بود، و پارتیان فرمانروایی نیکشان که استوار فرمانروایی همه تیرهها و دودمانها بوده بر دست اردشیر پارسی از میان رفت، از چیرگی وی خشنود نبودند؛ و نیز با آنکه نام پسر اردشیر (سابور: اشاره به نام کنونی نیشابور که دگرگونه شده «نیوشاهپور» است)، بر شهرستان بماند همرأی نبودند، و بدین روی، برای این شهر، صنعتی اندیشیدند که ابرشهر بوده باشد به معنی شهر برین، شهر بالاتر، و از آنجا که در نوشتههای پهلوی این نام به گونهٔ اَپَرشهر آمدهاست، میتوان در این داوری بیگمان بود که این صفت در همان زمان ساسانیان بدان داده شده باشد، به گونهای همان نام پیشین (رئونت) را که دارندهٔ شکوه بوده باشد، زنده نگاه دارند!»[۱۱] سِبِئوس، مورخ ارمنی سده ۷ میلادی، ابرشهر را در خراسان و نزدیک نیشابور، نوشتهاست که نشان میدهد ابرشهر و نیشابور، در این زمان، در محل جدا از یکدیگر بودهاند و احتمال میرود بعدها، و شاید در دوره ساسانی، این دو منطقه مجاور به صورت واحدی درآمده باشند و شهر نیشابور، چنانکه حمزه اصفهانی نوشتهاست، مرکز ابرشهر شده باشد.[۴۰]
Remove ads
دوران اسلامی و معاصر
خلاصه
دیدگاه

رَئِوَنْت اوستایی که در زبان پارسی میانه، رِیْوَنْد خوانده شد،[۴۱] در دوران اسلامی و معاصر نیز در جغرافیای نیشابور، به عنوان یکی از نواحی نیشابور، پایدار ماندهاست. این ناحیه در منابع مختلف، در طی دوران زمانی یادشده با عنوانهای ربع ریوند، بلوک ریوند و دهستان ریوند قابل بازیابی است[۴۲] ابوعبدالله الحاکم (قرن ۵ هـ. ق) ناحیه ریوند را چنین معرفی مینماید: «اما ربعِ ریوند، از حدِّ مسجد جامع (نیشابور) بود تا مزرعه احمدآباد، اول حدود بیهق، طول او سیزده فرسخ. عرض او از حدود ولایت طوس تا حدود بشت. پانزده فرسخ. مشتمل بر زیاده از پانصد دیه که بعضی را یک قنات بود یا دو یا سه یا چهار یا پنج؛ و ریوند که ربع، به آن منسوب است، قریه کبیره معموره بُوَد.»[۴۳] در «صورةالارض» ابن حوقل، از ریوند در شمار شهرهای بیستگانه نیشاپور قرن چهارم هجری، نام برده شده و به موقعیت این شهر (قریه کبیره) در نزدیک نیشابور و میان ولایات توس و جوین و همراستای راونج اشاره شدهاست.[۴۴] تاریخ حافظ ابرو، ریوند به عنوان یکی از بلوکات نیشابور در میان پانزده بلوک، نام برده شده و آمدهاست که «هژده مزرعه و کلاته که حالاً مزروع میشود، درین تاریخ، تعلق بدین بلوک دارد.»[۴۵] ریوند؛ در دوران معاصر، دهستانی در بخش مرکزی شهرستان نیشابور است.[۷][۱۳]
Remove ads
پانوشتها
جستارهای وابسته
فهرست منابع
Wikiwand - on
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Remove ads