From Wikipedia, the free encyclopedia
نورون معروف به یاخته عصبی مغزی اکو ژینالاتیک(به انگلیسی: neuron) (پییاخته[1] یا یاخته عصبی) به همهٔ گونههای به غیر از نوروگلیاها یاختههای بافت عصبی گفته میشود؛ ولی گاهی منظور از یاختهٔ عصبی، تنها یاختههای تحریک پذیر میباشد که یکی از گونههای یاختههای عصبی میباشند.
این مقاله شامل فهرستی از منابع، کتب مرتبط یا پیوندهای بیرونی است، اما بهدلیل فقدان یادکردهای درونخطی، منابع آن همچنان مبهم هستند. |
نورون | |
---|---|
شناسهها | |
MeSH | D009474 |
شناسه نورولکس | sao1417703748 |
TA98 | A14.0.00.002 |
TH | H2.00.06.1.00002 |
FMA | 54527 |
هر یاختهٔ یا سلول عصبی را یک «نورون» میگویند. دستگاه عصبی از تعداد زیادی نورون تشکیل شدهاست.
یاختههای عصبی از دید ساختاری به دو دسته کاملاً ناهمسان تقسیم میشوند. این دودسته عبارتند از:
سه ویژگی دارند : هدایت انتقال تحریک پذیری
اعصاب حسی پیام را از اندامهای حسی به مراکز عصبی میآورند.
اعصاب حرکتی پیام را از مراکز عصبی مثل مغز به سمت عضلات و غدد میبرند.
نورونها، اصلیترین یاختههای عصبی هستند. این یاختهها وظیفه ترارسانی دادههای عصبی را بردوش دارند. آنها این کار را از راه هدایت تکانههای الکتریکی انجام میدهند. این یاختهها تقسیم نمیشوند.
نورون شامل دندریتها (دارینهها)، یک جسم یاخته ای، یک آکسون (آسه) و پایانههای سیناپسی است. اغلب نورونها از راه زائدههایی به نام دندریت دادهها را دریافت کرده و از راه زائدههای دیگری به نام آکسون دادهها را به یاخته سپسین ترارسانی میکنند. جسم یاختهای نورونها، پریکاریون نام دارد. از لحاظ عملکردی یک نورون شامل بخش گیرنده (دندریتها)، بخش ادغام (جسم یاخته ای) و بخش انتقال دهنده پیام عصبی (آکسونها) میباشد. در اصطلاح به این مفهوم که تمام اطلاعات پردازش شده در نورون در یک جهت حرکت میکند قطبیدگی میگویند.
مانند هر ساختار دیگری این ساختار نیز باید ذراتش به روشی کنار هم نگه داشته شود. غشاء خارجی نورونها از ذراتی با ساختار چربی تشکیل شده. به دور این غشاء اسکلت یاختهای که از لولههای توبولی و پروتئینهای فیلامنتی تشکیل شده، پیچیده شدهاست. درست مانند چادری که بر روی ساختار لولهای پایه اش بنا شده. بخشهای مختلف یک نورون دائماً در حال حرکت هستند. در طول این پروسه تغییر شکل و نوآرایی این بخشها در حقیقت بیانگر میزان فعالیت خود یا بخشهای مجاور خود است. دندریتها تغییر شکل میدهند، روابط جدیدی برقرار میکنند یا ممکن است به برخی روابط خاتمه دهند. آکسونها میتوانند در زمانی که سلول عصبی میخواهد به اصطلاح با صدای بلندتری با سلولهای مجاور صحبت کند (با شدت بیشتری با سلولهای مجاور ارتباط برقرار کند) پایانههای جدیدی ایجاد کنند.[2]
هر نورون میتواند اطلاعات را از نورون دیگر یا از محیط دریافت و به یاختهٔ بعدی منتقل کند. نورونها از نظر شکل متفاوت اند اما همهٔ آنها تقریباً یک ساختمان دارند. جسم یاختهای که از آن شاخههای به نام دندریت بیرون میآید بخشی از نورون است که جسم یاختهای به وسیله آن پیامهای عصبی را از نورون یا محیط دریافت میکند؛ و از انتهای آن رشته بلندی به نام آکسون منشعب میشود.
جسم یاختهای دارای هسته و چند هستک، نوکلئوپلاسم یا شیرهٔ هسته و تودههای کروماتین است. در ساختمان شیمیایی سیتوپلاسم، مقدار زیادی چربی وجود دارد. شبکه آندوپلاسمی، دانههای ریبوزوم، میتوکندری، دستگاه گلژی و لیزوزوم از اجزای دیگر یاخته عصبی هستند. علاوه بر این، اجسام نیسل نیز دیده میشود که رنگهای قلیایی را به خود جذب میکند. این اجسام فقط در جسم یاختهای و دندریت وجود دارد.
دور آکسونهای سلولهای عصبی میتواند غلافهایی از جنس بافت پیوندی وجود داشته باشد که این غلافها میتوانند در سرعت عمل ارسال پیام عصبی نقش زیادی را ایفا کند.
دندریت: از زوائد نورون، یاختههای خونی معمولاً بیش از یک عدد، کوتاه و منشعب (بسیار بلند در نورونهای حسی، سلولهای پورکینیه در مخچه و سلولهای پیرامیدال در مغز)، دارای همه ارگانلها به جز دستگاه گلژی، ختم به انشعابات ظریف و متعدد در انتها. وظیفه آن گیرنده اصلی نورون (انتقا تحریکات دریافتی سایر نورونها یا یاختههای حساس به پریکاریون) است.
آکسون:زائده منفرد و بلند (گاهی با انشعابات جانبی). وظیفه آن انتقال تحریک از پریکاریون به سایر نورونها یا یاختههای سایر بافتها است. در نورونهای حسی کوتاه است و در نورونهای رابط میتواند کوتاه یا بلند باشد.
به محل ارتباط بین نورونها یا نورونها با سایر یاختهها مثل غده و ماهیچه، سیناپس میگویند. نکته:(نورون حسی با حسی و حرکتی با حرکتی سیناپس نمیدهند) شایعترین سیناپس، سیناپس بین آکسون یک نورون با دندریت نورون بعدی است. به فضای بین این دو نورون، فضای سیناپسی میگویند. به نورونی که پیام عصبی (مثل درد، احساس گرسنگی و هر نوع پیام دیگری) را منتقل میکند، نورون پیش سیناپسی و به نورونی که پیام را دریافت میکند، نورون پس سیناپسی میگویند. انتقال پیام از یک نوع نورون به نورون دیگر ممکن است شیمیایی باشد؛ یعنی پیام با انتقال مواد شیمیایی خاصی (میانجیهای عصبی یا نوروترنسمیتر) منتقل شود یا ممکن است الکتریکی باشد؛ یعنی پیام از طریق الکتریکی بین دو نورون منتقل شود.
میتواند سلول عصبی باشد و هم میتواند یک گیرنده حسی باشد، اگر سلول پیش سیناپس یک گیرنده حسی مانند نورونی باشد ناقل عصبی حتماً تحریکی است.
دارای بخشهایی بر روی رشتهها (دندریت و آکسون) است که غلاف میلین نام دارد و جنس پروتئین و فسفولیپید است (از جنس غشاست). نکته: قسمتهایی که غلاف میلین وجود ندارد گرههای رانویه نامیده میشوند. در رشتههای میلیندار پیام عصبی بسیار پرشتابتر هدایت میشود (البته سرعت به قطر نورون هم مربوط میشود). (به صورت جهشی)
دستگاه عصبی آدمی دارای بیشتر از ۱۰۰ میلیارد نورون است. سیگنالهای ورودی از راه سیناپسها وارد نورون میشوند. این سیناپسها بیشتر روی دارینهها هستند، ولی بر روی جسم یاختهای نورون نیز وجود دارند. در انواعی از نورونها، ممکن است تا ۲۰۰ هزار تا از این ارتباطهای سیناپسی از رشتههای ورودی باشند.
نورونها را بر مبنای کارهای آنها میتوان به سه دسته بخش کرد:[3]
در سادهترین مثالِ فرضی، نورونِ حسی تکانهها (پیامهای عصبی) را به نورون میانجی میفرستد و آن نیز بهتر نوبهٔ خود تکانهها را به نورونِ حرکتی ترارسانی میکند. خ ترارسانی پیامها در نورونها از راه وجود اختلاف پتانسیل میان درون و بیرون نورون است. این اختلاف پتانسیل در هنگام آرامش در بیشترین میزان و نزدیک به منفی ۷۰میلی ولت است که هنگام برانگیختگی با باز شدن کانالها این اختلاف پتانسیل برای زمان کوتاهی صفر میشود و با برانگیختگی کانالهای سپسین در درازای عصب پیام انگیزش ترارسانی میشود.
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.