کریمخان زند
بنیانگذار و نخستین وکیل زندیه (۱۱۱۹–۱۱۹۳ ه.ق) / From Wikipedia, the free encyclopedia
محمد کریم بهادرخان زند[2] (۱۱۱۹ ه.ق – ۱۳ صفر ۱۱۹۳) بنیانگذار دودمان زندیان بود که از ۱۷۵۱ تا ۱۷۷۹ میلادی بر تمام ایران به جز خراسان و بلوچستان حکومت کرد.[3] او بر برخی از سرزمینهای قفقاز نیز حکومت کرد و چند سال بصره را اشغال کرد. او پیش از این، وکیلالدوله (نایب السلطنه) شاه اسماعیل سوم، شاه اسمی دودمان صفویان، بود. برخی از کریم خان زند به عنوان «خوشنامترین» و «نیکوترین» پادشاه ایران پس از اسلام یاد میکنند.[4][5]
کریمخان زند | |||||
---|---|---|---|---|---|
پیش از سلطنت: کریم توشمال هنگام سلطنت: وکیل الرعایا | |||||
وکیلالرعایای ایران | |||||
سلطنت | ۱۱۶۳–۱۱۹۳ قمری ۱۷۵۱–۱۷۷۹ میلادی | ||||
پیشین | شاهرخمیرزا آزادخان افغان محمدحسنخان قاجار | ||||
جانشین | زکی خان زند | ||||
زاده | ۱۱۱۹ قمری پری، ملایر، ایران | ||||
درگذشته | ۱۳ صفر ۱۱۹۳ قمری[1] ارگ کریمخان، شیراز | ||||
آرامگاه | |||||
همسر(ان) | خدیجه بیگم قاجار _ قدمخیر کلهر (جیران) | ||||
همسر |
| ||||
فرزند(ان) | طاهر خان محمد حسن خان ابوالفتح خان محمدرحیم خان محمدعلی خان محمد ابراهیم خان محمد صالح خان پریچهر خانم خانم کوچک بیبی کوچک | ||||
| |||||
دودمان | طایفه زند | ||||
پدر | ایناق خان | ||||
مادر | بیگم آغا زنگنه |
وی پیش از به قدرت رسیدن، رئیس طایفه زند و از فرماندهان سپاه نادرشاه بود. در هرجومرج ناشی از کشتهشدن نادرشاه، جانشینان او درگیری فراوانی بر سر قدرت نمودند. در این شرایط، ایران وارد مرحلهای از عدم ثبات سیاسی و اقتصادی شدیدی گردید و به دلیل خلع قدرت دولت مرکزی، خانها و حکام نواحی طغیان نموده و در صدد کسب استقلال بیشتر یا رسیدن به منصب پادشاهی برآمدند. چندین نفر بهمدت کوتاهی بهعنوان شاه ایران سلطنت کردند. احمدشاه درانی از سرداران افغان نادر در شرق ایران، میر نصیر خان احمدزئی از سرداران بلوچ نادر شاه در بلوچستان، محمدحسنخان قاجار در استرآباد و آزادخان افغان در نواحی شمال ایران و علیمردان خان چهارلنگ در نواحی بختیاری در صدد تشکیل حکومت و کسب قدرت بودند. در میان این آشفتگیها، کریمخان از طایفهٔ زند نیز به لرستان بازگشت که خاستگاهشان بود. زند نیز به دنبال چنین هدفی بود. او تویسرکان و کزاز را تصرف کرد و توانست مهرعلیخان تکّلو، حاکم همدان، و حسنعلی خان، حاکم اردلان، را شکست دهد و حامیانی پیدا کند.
کریمخان پس از پیروزیهای متعدد و کسب آوازه با علیمردان خان بختیاری متحد شد و بنا بر پیشنهاد علیمردانخان تصمیم گرفتند به ابوالفتحخان بختیاری، حاکم اصفهان و عراق، که منصوب شاهرخمیرزا افشار بود، حمله کرده و او را شکست دهند. آنها توانستند ابوالفتح را شکست دهند اما پس از این پیروزی پیمان اتحاد سه جانبهای منعقد نمودند تا برای نجات ایران از هرج و مرج چارهای بیندیشند. سپس نوه دختری شاه سلطان حسین یعنی شاه اسماعیل سوم را بر تخت نشاندند و مناصب را بین خود تقسیم کردند. علیمردانخان به علت سن کم شاه جدید، نایب السلطنه او، کریمخان زند سردار کل سپاه و ابوالفتحخان نیز حاکم اصفهان شد. بعد از این پیمان کریمخان عازم فتح نواحی غربی ایران گردید. هنگامی که وی مشغول فتوحات بود، علیمردانخان با استفاده از غیبت وی، ابوالفتح خان حاکم اصفهان را کور کرد و کشت و عمویش را حاکم اصفهان نمود و خود عازم دفع حاکم شیراز گشت. علیمردانخان خود را شاه واقعی ایران میدانست و اسماعیل سوم برایش آلت دستی بیش نبود.
کریمخان بعد از اطلاع از موضوع در یک شورای مشورتی با سرداران خود تصمیم گرفت با علیمردانخان بجنگد. او با ۳۰٬۰۰۰ سپاهی به اصفهان حمله برد و شهر را تصرف کرد. علیمردانخان هم که شیراز را تصرف و در آنجا ستم زیادی کرده بود بعد از اطلاع از این وقایع به سوی اصفهان حرکت کرد. خان زند نیز فوراً با سپاه خود راهی جنوب شد. در چهارمحال بختیاری دو سپاه رو به روی هم صف آراستند. در آن نبرد علیمردانخان مغلوب شد و با به جا گذاشتن کلیهٔ لوازم خود به خوزستان گریخت تا با کمک حاکم آنجا بتواند دوباره علیه کریمخان قد علم کند اما مدتی بعد توسط افراد کریمخان به قتل رسید.[6] برخی ایلها همچون باجولوند[7][8] و بیرانوند در شکلگیری حکومت به کریمخان کمک کرده و همراه وی به شیراز رفتند.
کریمخان توانست پس از فروپاشی حکومت نادرشاه افشار، تمام بخشهای مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود درآورد. همچنین برادر وی، صادقخان زند، نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ ه.ق بصره را از امپراتوری عثمانی جدا کرده و به ایران پیوست نماید و از این طریق، نفوذ ایران را بر سراسر اروندرود، بحرین و جزایر جنوبی خلیج فارس مسلم گرداند. او در دوران اوج حکومت خود تقریباً بر تمام ایران حکومت میکرد اما از تاجگذاری خودداری نمود و پس از پیروزی بر محمدحسن خان قاجار در دیوانخانه قدیم تهران بارعام داد و خود را وکیل الرعایا خواند.[9] حکومت او دورهای آرام در تاریخ ایران بهشمار میرود. وی اجازه داد تا بعضی از اقوام ساکن شمال ایران مستقل از حکومت باقی بمانند و یکی از همانها، آقامحمدخان از طایفهٔ قاجار، با شکست لطفعلیخان، دودمان زندیه را برانداخت.[10][10] متحدان زندیه پس از انقراض سلسله زندیه به لرستان بازگشتند.[11]