فلسفه پیشاسقراطی
From Wikipedia, the free encyclopedia
فلسفه پیشاسقراطی به عنوان مشغلهای متمایز از الهیات اشاره به فیلسوفان پیشاسقراطی نخستین متفکران یونانی که کوشیدند تا به جای تفسیر دینی یا اسطوره شناختی، جهان را به روشی عقلانی توصیف کنند، و برای ادّعاهایشان دلیل ارائه دهند.
این مقاله احتمالاً حاوی تحقیق دستاول است. |
کوشش نخستین فیلسوفان یونانی برای شناختن جهان، از آن رو از سخنان پیشینیانشان افتراق داده میشود که آنها در تلاش بودند تا از راه مشاهده و تفکّر و واقعبینی، با کنارگذاشتن تفسیرهای اساطیری و دینی، و بیتوسل به خدایان و افسانهها و نیروهای نامحدود آنان، جهان را بفهمند.[1]
از جمله، مشهورترین متفکّران پیش از سقراط میتوان به تالس، فیثاغورس، هراکلیتوس، پارمنیدس، دموکریت، و پروتاگوراس اشاره نمود؛ که به ترتیب به مکاتب ملطی، فیثاغوری، افسوسی، الئایی، اتمگرایی و سوفسطائیگری تعلّق داشتند؛ ولی این جریان از جهتی دیگر نیز با فلسفهٔ پس از سقراط متمایز است. پیش از سقراط، فیلسوفان بهطور کلی بروننگر بودند و تلاش میکردند تا پدیدههای جهان را توضیح دهند.[2]
فلسفه با سقراط به مسیر تازهای افتاد. انقلاب سقراط، وارد کردن اخلاق در فلسفه، اخلاق را در کانون توجّه فلسفه قراردادن و تأکید ورزیدن بر فنّ جدل و استدلال نظری است، و این کار به معنای دروننگری، روی تافتن از جهان خارج و نظر کردن به انسان و خویشتن انسان است.[2]
هدف نخستین فیلسوفان یونانی این بود که برای آنچه که در طبیعت روی میداد، توضیحی طبیعی بیابند. تفکّر و فلسفه پیشاسقراطی از بنیان متفاوت از تفکّر پساسقراطی است. در تفکّر پیشاسقراطی، شاهد تمایزی جدی میان جهان و انسان نیستیم. انسان و جهان، توسط ارسطو از هم جدا میشوند. فلاسفه پیشاسقراطی توجهی به فهم متعارف و عمومی نداشتند؛ در حالی که موضوعات و مسائل در فلسفه سقراطی از جزئیات روزمره زندگی گرفته میشوند.
از بسیاری از فیلسوفان پیشاسقراطی مطلب چندانی که نوشتهٔ خودشان باشد، بهجانماندهاست و مورخان صرفاً بر اساس تعداد محدود نقلقولها و برداشتهایی که افلاطون و ارسطو در آثارشان از این فیلسوفان آوردهاند، دربارهٔ آنها کسب اطلاع کردهاند.