یازدهمین رئیس جمهور ایالات متحدهٔ آمریکا From Wikipedia, the free encyclopedia
جیمز ناکس پولک (به انگلیسی: James Knox Polk) (۲ نوامبر ۱۷۹۵ – ۱۵ ژوئن ۱۸۴۹) یک وکیل و سیاستمدار آمریکایی است که از سال ۱۸۴۵ تا ۱۸۴۹ به عنوان یازدهمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا خدمت کرد. او پیشتر از سال ۱۸۳۵ تا ۱۸۳۹ سیزدهمین رئیس مجلس نمایندگان بوده و از سال ۱۸۳۹ تا ۱۸۴۱ به عنوان فرماندار تنسی فعالیت میکردهاست. او که تحت حمایت اندرو جکسون بود، یکی از از اعضای حزب دموکرات و از مدافعان دموکراسی جکسونی بود. پولک عمدتاً به دلیل گسترش قلمرو ایالات متحده از طریق جنگ آمریکا و مکزیک شناخته شدهاست.[1]
جیمز ناکس پولک | |
---|---|
یازدهمین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا | |
دوره مسئولیت ۴ مارس ۱۸۴۵ – ۴ مارس ۱۸۴۹ | |
معاون رئیسجمهور | جورج ام. دالاس |
پس از | جان تایلر |
پیش از | زکری تیلور |
نهمین فرماندار تنسی | |
دوره مسئولیت ۱۴ اکتبر ۱۸۳۹ – ۱۵ اکتبر ۱۸۴۱ | |
پس از | نیوتن کانن |
پیش از | جیمز سی. جونز |
سیزدهمین رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا | |
دوره مسئولیت ۷ دسامبر ۱۸۳۵ – ۴ مارس ۱۸۳۹ | |
پس از | جان بل |
پیش از | رابرت ام. تی. هانتر |
عضو مجلس نمایندگان ایالات متحده از تنسی حوزهٔ حوزه انتخابیه نهم تنسی | |
دوره مسئولیت ۴ مارس ۱۸۳۳ – ۴ مارس ۱۸۳۹ | |
پس از | William Fitzgerald |
پیش از | Harvey Magee Watterson |
عضو مجلس نمایندگان ایالات متحده از تنسی حوزهٔ حوزه انتخابیه ششم تنسی | |
دوره مسئولیت ۴ مارس ۱۸۲۵ – ۴ مارس ۱۸۳۳ | |
پس از | John Alexander Cocke |
پیش از | Balie Peyton |
اطلاعات شخصی | |
زاده | ۲ نوامبر ۱۷۹۵ پاینویل، کارولینای شمالی، ایالات متحده آمریکا |
درگذشته | ۱۵ ژوئن ۱۸۴۹ (۵۳ سال) نشویل، تنسی، ایالات متحده آمریکا |
آرامگاه | کاپیتول ایالت تنسی نشویل، تنسی |
حزب سیاسی | حزب دموکرات (ایالات متحده آمریکا) |
همسر(ان) | سارا پولک (ا. ۱۸۲۴) |
محل تحصیل | دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل |
تخصص | |
امضا | |
خدمات نظامی | |
وفاداری | تنسی |
خدمت/شاخه | Tennessee State Militia |
یگان | 5th Brigade Calvary Regiment |
جیمز ناکس پولک در 2 نوامبر 1795 در یک کلبه چوبی در پاینویل، کارولینای شمالی متولد شد.او اولین فرزند از 10 فرزندی بود که در خانواده ای کشاورز به دنیا آمد.مادرش جین او را به نام پدرش جیمز ناکس نامگذاری کرد.پدرش ساموئل پولک یک کشاورز، بردهدار و نقشهبردار اسکاتلندی-ایرلندی تبار بود.پولک ها در اواخر قرن هفدهم به آمریکا مهاجرت کرده بودند، ابتدا در کرانه شرقی مریلند ساکن شدند، اما بعداً به جنوب مرکزی پنسیلوانیا و سپس به کشور تپه کارولینا نقل مکان کردند.
خانواده ناکس و پولک پرسبیترینیسم بودند.در حالی که مادر پولک یک پروتستان مومن باقی ماند، پدرش ازکیل پولک یک خداپرست بود، پرسبیتریان جزمی را رد کرد.او از اعلام اعتقاد خود به مسیحیت در غسل تعمید پسرش خودداری کرد و وزیر نیز از تعمید جیمز جوان امتناع کرد.
در سال 1803، ازکیل پولک چهار تن از فرزندان بزرگسال خود و خانوادههایشان را به منطقه رود داک در منطقه کنونی موری، تنسی هدایت کرد.ساموئل پولک و خانواده اش در سال 1806 دنبال کردند. قبیله پولک بر سیاست در شهرستان موری و شهر جدید کلمبیا مسلط بود.ساموئل قاضی شهرستان شد و مهمانان خانه او اندرو جکسون بودند که قبلاً به عنوان قاضی و در کنگره خدمت کرده بود.هر دو ساموئل و ازکیل از حامیان سرسخت رئیس جمهور توماس جفرسون و مخالفان حزب فدرالیست بودند.
پولک در کودکی از سلامت ضعیف رنج می برد، که در یک جامعه مرزی یک آسیب خاص محسوب می شود.پدرش او را نزد پزشک برجسته فیلادلفیا، دکتر فیلیپ سینگ فیزیک برای سنگ های ادراری برد.سفر با درد شدید جیمز قطع شد و دکتر افرایم مک داول از دنویل، کنتاکی، آنها را جراحی کرد.هیچ بیهوشی به جز برندی در دسترس نبود.این عمل موفقیت آمیز بود، اما ممکن است جیمز را ناتوان یا عقیم کرده باشد، زیرا او فرزندی نداشت.او به سرعت بهبود یافت و قوی تر شد.پدرش پیشنهاد داد که او را وارد یکی از مشاغل خود کند، اما او می خواست تحصیل کند و در سال 1813 در آکادمی پرسبیتری ثبت نام کرد.او در سال 1813 به عضویت کلیسای صهیون در نزدیکی خانه خود درآمد و در آکادمی کلیسای صهیون ثبت نام کرد.او سپس وارد آکادمی بردلی در مورفریزبورو، تنسی شد، جایی که ثابت کرد دانشآموز امیدوارکنندهای است.
در ژانویه 1816، پولک به عنوان دانشجوی ترم دوم در دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل پذیرفته شد.خانواده پولک با دانشگاه و در آن زمان یک مدرسه کوچک با حدود 80 دانشجو ارتباط داشتند.ساموئل عامل زمین آن در تنسی و پسر عموی او ویلیام پولک یک امین بود.هم اتاقی پولک ویلیام دان موزلی بود که اولین فرماندار فلوریدا شد.پولک به انجمن دیالکتیک پیوست، جایی که در مناظره ها شرکت کرد، رئیس آن شد، و هنر سخنوری را آموخت.در یک سخنرانی، او هشدار داد که برخی از رهبران آمریکایی با آرمانهای پادشاهیخواهی معاشقه میکنند و الکساندر همیلتون، دشمن جفرسون را متمایز میکنند.پولک در ماه مه 1818 با ممتاز فارغ التحصیل شد.
پس از فارغ التحصیلی، پولک به نشویل، تنسی بازگشت تا تحت نظر وکیل مشهور، فلیکس گراندی، که اولین مربی او شد، حقوق بخواند.در 20 سپتامبر 1819، او به عنوان منشی مجلس سنای ایالت تنسی انتخاب شد که سپس در مورفریزبورو و گراندی به عضویت آن انتخاب شده بود.او در سال 1821 بدون مخالفت مجدداً به عنوان منشی انتخاب شد و تا سال 1822 به خدمت ادامه داد.او آزادی خود را با یک دلار جریمه تضمین کرد.او دفتری را در شهرستان موری افتتاح کرد و به عنوان یک وکیل موفق بود، عمدتاً به دلیل بسیاری از موارد ناشی از وحشت سال 1819، یک افسردگی شدید.وکالت او به حرفه سیاسی او کمک مالی کرد.
زمانی که مجلس قانونگذاری جلسه خود را در سپتامبر 1822 به تعویق انداخت، پولک مشخص شد که نامزد مجلس نمایندگان تنسی باشد.انتخابات در اوت 1823 بود، تقریباً یک سال دیگر، و به او فرصت کافی برای مبارزات انتخاباتی داد.او که قبلاً در محلی به عنوان عضوی از ماسون ها درگیر بود، در شبه نظامیان تنسی به عنوان کاپیتان در هنگ سواره نظام تیپ 5 مأمور شد.او بعداً به عنوان سرهنگ در کارکنان فرماندار ویلیام کارول منصوب شد و پس از آن اغلب به عنوان "سرهنگ" نامیده می شود.اگرچه بسیاری از رای دهندگان اعضای قبیله پولک بودند، این سیاستمدار جوان با انرژی کمپین خود را آغاز کرد.مردم سخنرانی پولک را دوست داشتند که باعث شد او را "ناپلئون استامپ" نامگذاری کنند.در رأیگیری، جایی که پولک برای رأیدهندگانش نوشیدنیهای الکلی فراهم کرد، ویلیام یانسی را شکست داد.
از اوایل سال 1822، پولک از سارا چایلدرس خواستگاری کرد - آنها سال بعد نامزد کردند و در 1 ژانویه 1824 در مورفریزبورو ازدواج کردند.سارا پولک با تحصیلات بسیار بهتر از بسیاری از زنان زمان خود، به ویژه در تنسی مرزی، از یکی از برجسته ترین خانواده های ایالت بود.در طول فعالیت سیاسی جیمز، سارا به شوهرش در سخنرانیهایش کمک میکرد، در مورد مسائل سیاسی به او مشاوره میداد، و نقش فعالی در مبارزات انتخاباتی او داشت.راولی خاطرنشان کرد که ظرافت، هوش و گفتگوی جذاب سارا پولک به جبران رفتار اغلب سختگیرانه شوهرش کمک کرد.
اولین مربی پولک گراندی بود، اما در مجلس قانونگذاری، پولک به طور فزایندهای با او در مورد مسائلی مانند اصلاحات ارضی مخالفت کرد و از سیاستهای اندرو جکسون حمایت کرد، که در آن زمان یک قهرمان نظامی برای پیروزی در نبرد نیواورلئان (1815) بود.جکسون دوست خانوادگی پولکها و بچهها بود - شواهدی وجود دارد که سارا پولک و خواهران و برادرانش او را "عمو اندرو" صدا میزدند - و جیمز پولک به سرعت از جاهطلبیهای او برای ریاستجمهوری در سال 1824 حمایت کرد.به عنوان سناتور ایالات متحده در سال 1823 (تا سال 1913، قانونگذاران، نه مردم، سناتورهای منتخب)، نام جکسون در نامزدی قرار گرفت.پولک از متحدان معمول خود جدا شد و رای خود را به جکسون داد که برنده شد.کرسی سنا شانس ریاست جمهوری جکسون را با دادن تجربه سیاسی کنونی برای مطابقت با دستاوردهای نظامی وی افزایش داد.این اتحاد آغاز شد که تا زمان مرگ جکسون در اوایل ریاست جمهوری پولک ادامه داشت.پولک در بسیاری از دوران فعالیت سیاسی خود، بر اساس نام مستعار جکسون، "هیکوری پیر" به "هیکوری جوان" معروف بود.حرفه سیاسی پولک به همان اندازه به جکسون وابسته بود که نام مستعار او نشان می دهد.
در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در سال 1824، جکسون بیشترین آرای الکترال را به دست آورد (او در آرای مردمی نیز پیشتاز بود) اما از آنجایی که اکثریت را در کالج الکترال به دست نیاورد، انتخابات به مجلس نمایندگان ایالات متحده فرستاده شد که وزیر را انتخاب کرد.از ایالت جان کوئینسی آدامز، که از هرکدام بیشترین امتیاز را دریافت کرده بود.پولک، مانند سایر حامیان جکسون، بر این باور بود که هنری کلی، رئیس مجلس، حمایت خود را به عنوان نفر چهارم (مجلس میتواند از بین سه نفر برتر انتخاب کند) با آدامز در یک معامله فاسد در ازای وزیر جدید معاوضه کرده است.پولک در اوت 1824 نامزدی خود را برای انتخابات سال بعد مجلس نمایندگان از ناحیه ششم کنگره تنسی اعلام کرده بود.این ناحیه از جنوب شهرستان موری تا خط آلاباما امتداد داشت و از پنج نامزد انتخابات گسترده انتظار می رفت.پولک چنان شدید مبارزات انتخاباتی کرد که سارا نگران سلامتی او شد.در طول مبارزات انتخاباتی، مخالفان پولک گفتند که پولک در سن 29 سالگی برای مسئولیت یک کرسی در مجلس بسیار جوان بود، اما او با 3,669 رای از 10,440 رای در انتخابات پیروز شد و در اواخر همان سال کرسی خود را در کنگره به دست آورد.
وقتی پولک برای جلسه عادی کنگره در دسامبر 1825 وارد واشینگتن دی سی شد، در پانسیون بنجامین برچ به همراه سایر نمایندگان تنسی، از جمله سام هیوستون، اتاق گرفت.پولک اولین سخنرانی مهم خود را در 13 مارس 1826 ایراد کرد که در آن گفت که کالج الکترال باید لغو شود و رئیس جمهور باید با رای مردم انتخاب شود.پولک که در مورد معامله فاسد بین آدامز و کلی ناراحت بود، به یک منتقد سرسخت دولت آدامز تبدیل شد و اغلب علیه سیاستهای آن رای میداد.سارا پولک در اولین سال حضور همسرش در کنگره در خانه در کلمبیا ماند، اما در دسامبر 1826 او را به واشینگتن همراهی کرد.او در مکاتباتش به او کمک کرد و برای شنیدن سخنان جیمز آمد.
پولک در سال 1827 مجدداً در انتخابات پیروز شد و به مخالفت با دولت آدامز ادامه داد.او همچنان در ارتباط نزدیک با جکسون بود و زمانی که جکسون در سال 1828 برای ریاست جمهوری نامزد شد، پولک مشاوری در مبارزات انتخاباتی او بود.پس از پیروزی جکسون بر آدامز، پولک به یکی از برجسته ترین و وفادارترین حامیان رئیس جمهور جدید تبدیل شد.پولک که از جانب جکسون کار می کرد، با موفقیت با «بهبودهای داخلی» با بودجه فدرال مانند جاده پیشنهادی بافلو به نیواورلئان مخالفت کرد و از وتوی جکسون در جاده میسویل در می 1830 خرسند شد، زمانی که جکسون لایحه ای را برای تأمین مالی توسعه جاده مسدود کرد.کاملاً در یک ایالت، کنتاکی، آن را خلاف قانون اساسی می داند.مخالفان جکسون ادعا کردند که پیام وتو، که به شدت از تمایل کنگره برای تصویب پروژه های بشکه گوشت خوک شکایت می کرد، توسط پولک نوشته شده بود، اما او این موضوع را رد کرد و اظهار داشت که این پیام کاملاً از رئیس جمهور بود.
پولک به عنوان برجسته ترین متحد جکسون در مجلس در "جنگ بانکی" که به دلیل مخالفت جکسون با مجوز مجدد بانک دوم ایالات متحده توسعه یافت، خدمت کرد.بانک دوم، به ریاست نیکولاس بیدل از فیلادلفیا، نه تنها دلارهای فدرال را در اختیار داشت، بلکه بخش عمده ای از اعتبارات ایالات متحده را کنترل می کرد، زیرا می توانست ارز صادر شده توسط بانک های محلی را برای بازخرید طلا یا نقره ارائه دهد.برخی از غربیها، از جمله جکسون، با بانک دوم مخالفت کردند و آن را انحصاری میدانستند که به نفع شرقیها عمل میکرد.پولک، به عنوان یکی از اعضای کمیته راه و روش مجلس، تحقیقاتی را در مورد بانک دوم انجام داد، و اگرچه کمیته به لایحه ای برای تجدید اساسنامه بانک رای داد (که در سال 1836 منقضی می شود)، پولک یک گزارش اقلیت قوی در محکومیت بانک صادر کرد.این لایحه در سال 1832 به تصویب کنگره رسید، اما جکسون آن را وتو کرد و کنگره نتوانست وتو را لغو کند.اقدام جکسون در واشینگتن بسیار بحث برانگیز بود، اما از حمایت عمومی قابل توجهی برخوردار بود، و او به راحتی در سال 1832 دوباره انتخاب شد.
مانند بسیاری از جنوبیها، پولک طرفدار تعرفههای پایین برای کالاهای وارداتی بود و در ابتدا با مخالفت جان سی. کلهون با تعرفههای زشت در طول بحران ابطال 1832-1833 همدردی کرد، اما زمانی که کلهون به طرفداری از جدایی حرکت کرد، به سمت جکسون رفت.پس از آن، پولک به جکسون وفادار ماند، زیرا رئیسجمهور به دنبال اعمال قدرت فدرال بود.پولک جدایی را محکوم کرد و از لایحه نیرو علیه کارولینای جنوبی حمایت کرد، که ادعای صلاحیت لغو تعرفه های فدرال را داشت.این موضوع توسط کنگره با تصویب یک تعرفه سازش حل و فصل شد.
در دسامبر 1833، پس از انتخاب شدن برای پنجمین دوره متوالی، پولک، با حمایت جکسون، رئیس راهها و ابزارها شد، که موقعیتی قدرتمند در مجلس بود.در آن موقعیت، پولک از برداشت جکسون از بودجه فدرال از بانک دوم حمایت کرد.کمیته پولک گزارشی منتشر کرد که در آن امور مالی بانک دوم و دیگری از اقدامات جکسون علیه آن حمایت کرد.در آوریل 1834، کمیته راهها و ابزارها، لایحهای را برای تنظیم بانکهای سپرده دولتی گزارش کرد، که پس از تصویب، جکسون را قادر ساخت وجوه را در بانکهای حیوانات خانگی سپردهگذاری کند و پولک قانونی را تصویب کرد که اجازه فروش سهام دولت در بانک دوم را میداد.
در ژوئن 1834، اندرو استیونسون، رئیس مجلس نمایندگان، از کنگره استعفا داد تا وزیر بریتانیا شود.با حمایت جکسون، پولک در برابر همکار تنسی، جان بل، شاگرد کلهون، ریچارد هنری وایلد، و جوئل بارلو ساترلند از پنسیلوانیا، به عنوان سخنران نامزد شد.پس از ده رای، بل که از حمایت بسیاری از مخالفان دولت برخوردار بود، پولک را شکست داد.جکسون در آغاز کنگره بعدی در دسامبر 1835، برای انتخاب پولک به عنوان رئیس مجلس، در نامه ای به پولک اطمینان داد که قصد دارد او را بسوزاند که نیوانگلند از او برای رئیس مجلس حمایت خواهد کرد.آنها موفق بودند.پولک بل را شکست داد تا رئیس مجلس شود.
به گفته توماس ام. لئونارد، "در سال 1836، در حالی که به عنوان رئیس مجلس نمایندگان خدمت می کرد، پولک به اوج فعالیت خود در کنگره نزدیک شد.او در مرکز دموکراسی جکسونی در صحن مجلس قرار داشت، و با کمک او همسرش، او خود را به محافل اجتماعی واشینگتن جلب کرد."در انتخابات ریاست جمهوری سال 1836، معاون رئیس جمهور مارتین ون بیورن، جانشین منتخب جکسون، چندین نامزد ویگ از جمله سناتور تنسی هیو لاسون وایت را شکست داد.قدرت بیشتر ویگ در تنسی به وایت کمک کرد تا ایالت خود را اداره کند.90 درصد از رای دهندگان تنسی در سال 1832 از جکسون حمایت کرده بودند، اما بسیاری در ایالت از تخریب بانک دوم خوششان نمی آمد، یا تمایلی به حمایت از ون بیورن نداشتند.
به عنوان رئیس مجلس، پولک برای سیاست های جکسون و بعداً ون بیورن کار کرد.پولک کمیتههایی را با کرسیها و اکثریت دموکراتها منصوب کرد، از جمله سی. سی. کامبرلنگ رادیکال نیویورکی به عنوان رئیس جدید راهها و ابزارها، اگرچه او سعی کرد ظاهر سنتی و غیر حزبی سخنران را حفظ کند.دو موضوع عمده در دوران سخنراني پولک، برده داري و پس از وحشت 1837، اقتصاد بود.پولک قاطعانه "قاعده گگ" را اجرا کرد که به موجب آن مجلس نمایندگان درخواست های شهروندان در مورد برده داری را نمی پذیرد یا در مورد آن بحث نمی کند.این امر اعتراضات شدید جان کوئینسی آدامز را برانگیخت، که در آن زمان نماینده کنگره از ماساچوست و طرفدار لغو قانون بود.پولک به جای یافتن راهی برای ساکت کردن آدامز، مرتباً در مسابقات فریادهای بی فایده شرکت می کرد، که باعث شد جکسون به این نتیجه برسد که پولک باید رهبری بهتری از خود نشان می داد.ون بیورن و پولک برای لغو بخشنامه سکه، دستور جکسون در سال 1836 که پرداخت زمین های دولتی به طلا و نقره باشد، تحت فشار قرار گرفتند.برخی معتقد بودند که این امر به دلیل عدم اعتماد به ارز کاغذی صادر شده توسط بانک ها منجر به سقوط شده است.علیرغم چنین استدلالهایی، با حمایت پولک و کابینهاش، ون بیورن تصمیم گرفت از بخشنامه سکه حمایت کند.پولک و ون بیورن تلاش کردند یک سیستم خزانه داری مستقل ایجاد کنند که به دولت اجازه می دهد بر سپرده های خود نظارت کند (به جای استفاده از بانک های حیوانات خانگی)، اما این لایحه در مجلس شکست خورد.سرانجام در سال 1840 گذشت.
پولک با استفاده از درک کامل خود از قوانین مجلس، تلاش کرد تا نظم بیشتری را در روند آن ایجاد کند.او برخلاف بسیاری از همتایان خود، هرگز کسی را به دوئل دعوت نکرد، هر چقدر هم که به ناموسش توهین کردند.رکود اقتصادی کرسی های دموکرات ها را به همراه داشت، به طوری که وقتی در دسامبر 1837 مجدداً به عنوان رئیس مجلس انتخاب شد، تنها با 13 رأی پیروز شد و شکست را در سال 1839 پیش بینی کرد.پولک در آن زمان جاه طلبی های ریاست جمهوری داشت اما به خوبی می دانست که هیچ رئیس مجلسی هرگز رئیس جمهور نشده بود (پولک هنوز تنها کسی است که هر دو سمت را بر عهده داشته است).پس از هفت دوره حضور در مجلس، دو دوره به عنوان سخنران، او اعلام کرد که به دنبال انتخاب مجدد نخواهد بود و در عوض نامزدی برای فرمانداری تنسی در انتخابات 1839 را انتخاب کرد.
در سال 1835، دموکرات ها برای اولین بار در تاریخ خود فرمانداری تنسی را از دست دادند و پولک تصمیم گرفت برای کمک به حزب به خانه بازگردد.تنسی برای وایت و ویگیسم در آتش بود.ایالت از زمان تسلط جکسونیان، وفاداری های سیاسی خود را معکوس کرده بود.به عنوان رئیس حزب دموکرات ایالتی، پولک اولین مبارزات انتخاباتی خود را در سراسر ایالت انجام داد.این واقعیت که پولک کسی بود که برای "رستگاری" تنسی از ویگ ها فراخوانده شد، به طور ضمنی او را به عنوان رئیس حزب دموکرات ایالتی تصدیق کرد.
پولک در مورد مسائل ملی مبارزات انتخاباتی داشت، در حالی که کنن بر مسائل دولتی تأکید داشت.پس از اینکه پولک در مناظره های اولیه مورد ستیز قرار گرفت، فرماندار به نشویل، پایتخت ایالت عقب نشینی کرد و ادعا کرد که کارهای رسمی مهمی دارد.پولک در سراسر ایالت سخنرانی کرد و به دنبال این بود که بیشتر از زادگاهش در تنسی میانه شناخته شود.وقتی کنن در روزهای پایانی به مبارزات انتخاباتی بازگشت، پولک او را تعقیب کرد و طول ایالت را تسریع کرد تا بتواند دوباره با فرماندار مناظره کند.در روز انتخابات، 1 اوت 1839، پولک با 54,102 بر 51,396 کانن را شکست داد، زیرا دموکراتها مجلس قانونگذاری ایالت را پس گرفتند و سه کرسی کنگره را به دست آوردند.
فرماندار تنسی قدرت محدودی داشت - هیچ حق وتوی فرمانداری وجود نداشت و اندازه کوچک دولت ایالتی هرگونه حمایت سیاسی را محدود می کرد.اما پولک این دفتر را سکوی پرشی برای جاهطلبیهای ملی خود میدید و به دنبال نامزد شدن به عنوان معاون ریاست جمهوری ون بیورن در کنوانسیون ملی دموکراتها در سال 1840 در بالتیمور در ماه مه بود.پولک امیدوار بود که اگر معاون رئیس جمهور ریچارد ام. جانسون از بلیط خارج شود، جایگزین شود.جانسون توسط بسیاری از سفیدپوستان جنوبی به دلیل پدر شدن دو دختر از یک معشوقه دو نژادی و تلاش برای معرفی آنها به جامعه سفیدپوستان مورد تنفر بود.جانسون اهل کنتاکی بود، بنابراین اقامتگاه پولک در تنسی بلیط نیویورکر ون بیورن را متعادل نگه می داشت.این کنوانسیون تصمیم گرفت هیچ کس را برای معاونت رئیس جمهور تأیید نکند و بیان داشت که پس از رأی گیری مردم، یک انتخاب انجام می شود.پولک سه هفته پس از برگزاری کنگره، با درک این که جانسون در حزب محبوبیت زیادی دارد و نمیتوان آن را برکنار کرد، نام خود را پس گرفت.کاندیدای ریاست جمهوری ویگ، ژنرال ویلیام هنری هریسون، یک کمپین متحرک با شعار «تیپکانو و تایلر هم» به راه انداخت و به راحتی هم رأی ملی و هم در تنسی را به دست آورد.پولک بیهوده برای ون بیورن مبارزه کرد و از نتیجه خجالت کشید.جکسون که به خانهاش، هرمیتاژ، نزدیک نشویل بازگشته بود، از چشمانداز دولت ویگ وحشت داشت.در انتخابات 1840، پولک یک رای از یک انتخاب کننده بی ایمان در رای کالج الکترال برای معاون رئیس جمهور دریافت کرد.مرگ هریسون پس از یک ماه ریاست جمهوری در سال 1841 ریاست جمهوری را به معاون رئیس جمهور جان تایلر واگذار کرد که به زودی از ویگ ها جدا شد.
سه برنامه مهم پولک در دوران فرمانداری اش؛ تنظیم بانکهای دولتی، اجرای بهبودهای داخلی دولت، و بهبود آموزش، همگی موفق به کسب تأیید قانونگذار نشدند.تنها موفقیت بزرگ او به عنوان فرماندار، سیاست ورزی او برای تضمین جایگزینی دو سناتور آمریکایی ویگ تنسی با دموکرات ها بود.ادامه تصدی پولک به دلیل ادامه بحران اقتصادی سراسری که به دنبال وحشت سال 1837 بود و باعث شکست ون بیورن در انتخابات 1840 شده بود، مانع شد.
ویگها که از موفقیت کمپین هریسون تشویق شده بودند، در سال 1841 یک قانونگذار دانشجوی سال اول از شهرستان مرزی ویلسون به نام جیمز سی. جونز را علیه پولک رهبری کرد.«لین جیمی» یکی از مؤثرترین ضربات خود را در برابر پولک و لحن آرام خود در مناظرههای مبارزات انتخاباتی ثابت کرده بود.در برابر پولک جدی بسیار موثر بود.این دو در مورد طول تنسی بحث کردند، و حمایت جونز از توزیع درآمدهای مازاد فدرال به ایالت ها و یک بانک ملی، مورد توجه رای دهندگان تنسی قرار گرفت.در روز انتخابات در آگوست 1841، پولک با 3000 رای شکست خورد، اولین باری که در پای صندوق های رای شکست خورد.پولک به کلمبیا و وکالت بازگشت و خود را برای مسابقه مجدد مقابل جونز در سال 1843 آماده کرد، اما اگرچه فرماندار جدید لحن شوخی کمتری داشت، اما تفاوت چندانی در نتیجه نداشت، زیرا پولک این بار دوباره شکست خورد.در پی دومین شکست سراسری خود در سه سال، پولک با آینده سیاسی نامشخصی روبرو شد.
پولک با وجود از دست دادن خود مصمم بود که معاون بعدی رئیس جمهور ایالات متحده شود و آن را راهی به سمت ریاست جمهوری می دانست.ون بیورن پیشتاز نامزدی حزب دموکرات در سال 1844 بود و پولک درگیر یک مبارزات انتخاباتی دقیق برای تبدیل شدن به معاون او شد.رئیسجمهور سابق با مخالفت جنوبیهایی مواجه شد که از دیدگاههای او در مورد بردهداری میترسیدند، در حالی که مدیریت او با وحشت 1837 - او از لغو بخشنامه سکه خودداری کرده بود - مخالفت برخی در غرب (ایالات متحده میانه غربی امروز) را برانگیخت که به پول سخت او اعتقاد داشتند.سیاست ها به بخش آنها از کشور آسیب رسانده بود.بسیاری از جنوبیها از نامزدی کلهون حمایت کردند، غربیها در اطراف سناتور لوئیس کاس از میشیگان تجمع کردند، و جانسون معاون رئیسجمهور سابق نیز طرفداران زیادی در میان دموکراتها داشت.جکسون از طریق نامه به ون بیورن اطمینان داد که پولک در مبارزات انتخاباتی خود برای فرمانداری "نبرد را به خوبی انجام داده و به تنهایی با آن مبارزه کرده است".پولک امیدوار بود که حمایت ون بیورن را به دست آورد و در نامه ای اشاره کرد که بلیط ون بیورن/پولک می تواند تنسی را حمل کند، اما او را متقاعد نکرد.
بزرگترین مسئله سیاسی در ایالات متحده در آن زمان، گسترش سرزمینی بود.جمهوری تگزاس در سال 1836 با موفقیت علیه مکزیک قیام کرد. با توجه به اینکه این جمهوری عمدتاً توسط مهاجران آمریکایی پرجمعیت شده بود، کسانی که در دو طرف مرز رودخانه سابین بین ایالات متحده و تگزاس بودند پیوستن تگزاس به ایالات متحده را اجتنابناپذیر میدانستند، اما این امر باعث خشم میشد.مکزیک که تگزاس را یک استان جدا شده می دانست و در صورت ضمیمه کردن آن توسط ایالات متحده تهدید به جنگ کرد.جکسون، به عنوان رئیس جمهور، استقلال تگزاس را به رسمیت شناخته بود، اما حرکت اولیه به سمت الحاق متوقف شده بود.بریتانیا به دنبال گسترش نفوذ خود در تگزاس بود: بریتانیا بردهداری را لغو کرده بود، و اگر تگزاس همین کار را میکرد، پناهگاه غربی برای فراریها فراهم میکرد تا با یکی در شمال برابری کنند.تگزاسی که در ایالات متحده نباشد نیز در مسیری قرار می گیرد که تقدیر آشکار آمریکا برای گسترش بیش از حد قاره تلقی می شود.
کلی با تحسین در کنوانسیون ملی ویگ در آوریل 1844، با تئودور فرلینگهویسن از نیوجرسی، نامزد ریاست جمهوری شد.یک برده دار کنتاکی در زمانی که مخالفان الحاق تگزاس استدلال می کردند که برده داری فضای بیشتری برای گسترش می دهد، کلی به دنبال موضعی متفاوت در مورد این موضوع بود.جکسون، که به شدت از بلیط ون بیورن/پولک حمایت میکرد، وقتی کلی نامهای برای انتشار در روزنامهها در مخالفت با الحاق تگزاس صادر کرد، خوشحال شد، اما وقتی فهمید که ون بیورن همین کار را کرده است، ویران شد.ون بیورن این کار را به این دلیل انجام داد که میترسید پایگاه حمایتی خود را در شمال شرق از دست بدهد، اما حامیانش در جنوب غربی قدیمی از اقدام او متحیر شدند.از سوی دیگر، پولک نامه ای در حمایت از الحاق نوشته بود که چهار روز قبل از ون بیورن منتشر شده بود.جکسون با تأسف به ون بیورن نوشت که هیچ کاندیدایی که با الحاق مخالفت کند نمی تواند انتخاب شود و تصمیم گرفت که پولک بهترین فرد برای رهبری بلیط باشد.جکسون در 13 مه 1844 با پولک در هرمیتاژ ملاقات کرد و به بازدیدکننده خود توضیح داد که فقط یک توسعهطلب از جنوب یا جنوب غربی میتواند انتخاب شود – و از نظر او، پولک بهترین شانس را داشت.پولک در ابتدا مبهوت شد و این طرح را "کاملاً نافرجام" خواند، اما او آن را پذیرفت.پولک فوراً نامه نوشت تا به ستوان هایش در کنوانسیون دستور دهد تا برای نامزدی او به عنوان رئیس جمهور تلاش کنند.
علیرغم تلاشهای بیصدا جکسون از طرف او، پولک نسبت به پیروزی او تردید داشت.با این وجود، به دلیل مخالفت با ون بورن توسط توسعه طلبان در غرب و جنوب، ستوان کلیدی پولک در کنوانسیون ملی دموکرات 1844 در بالتیمور، گیدئون جانسون پیلو، معتقد بود پولک می تواند به عنوان یک نامزد سازش ظاهر شود.به طور علنی، پولک، که در طول کنفرانس در کلمبیا باقی ماند، از نامزدی ون بیورن حمایت کامل کرد و گمان میرود که به دنبال معاونت ریاست جمهوری است.پولک یکی از معدود دموکراتهای بزرگی بود که الحاق تگزاس را اعلام کرد.
این کنوانسیون در 27 مه 1844 افتتاح شد. یک سوال مهم این بود که آیا نامزد به دو سوم آرای نمایندگان نیاز دارد، همانطور که در کنوانسیون های قبلی دموکرات ها چنین بود، یا صرفاً به اکثریت.رای دو سوم به دلیل مخالفت نمایندگان جنوبی، نامزدی ون بیورن را محکوم خواهد کرد.با حمایت ایالت های جنوبی، قانون دو سوم تصویب شد.ون بیورن در اولین رای گیری ریاست جمهوری اکثریت را به دست آورد، اما نتوانست دو سوم آراء لازم را به دست آورد و حمایت او به آرامی کمرنگ شد.کاس، جانسون، کلهون و جیمز بیوکنن نیز در رای اول رای آوردند و کاس در رای پنجم پیشتاز شد.پس از هفت رای گیری، کنوانسیون به بن بست رسید: کاس نتوانست به دو سوم برسد، و هواداران ون بیورن از شانس او دلسرد شدند.نمایندگان آماده بررسی نامزد جدیدی بودند که ممکن است بن بست را بشکند.
هنگامی که کنوانسیون پس از رای گیری هفتم به تعویق افتاد، پیلو، که منتظر فرصتی برای فشار دادن نام پولک بود، با جورج بنکرافت از ماساچوست، سیاستمدار و مورخ و خبرنگار قدیمی پولک، که قصد داشت پولک را به عنوان معاون رئیس جمهور نامزد کند، گفتگو کرد.بنکرافت از نامزدی ون بیورن حمایت کرده بود و مایل بود که سیلاس رایت سناتور نیویورک را در رأس این بلیط ببیند، اما رایت به عنوان یک وفادار به ون بیورن موافقت نکرد.پیلو و بنکرافت تصمیم گرفتند که اگر پولک برای ریاست جمهوری نامزد شود، رایت ممکن است مقام دوم را بپذیرد.اما رایت (که در واشنگتن بود) نامه ای از پیش نوشته شده را نیز به یکی از هوادارانش سپرده بود که در آن از در نظر گرفتن کاندیدای ریاست جمهوری خودداری کرد و در نامه اعلام کرد که با موضع ون بیورن در مورد تگزاس موافق است.اگر نامه رایت خوانده نمی شد، به احتمال زیاد او نامزد می شد، اما بدون او، باتلر شروع به جمع آوری هواداران ون بیورن برای پولک به عنوان بهترین نامزد ممکن کرد، و بنکرافت نام پولک را قبل از کنوانسیون قرار داد.در رای گیری هشتم، پولک تنها 44 رای در مقابل 114 کاس و 104 رای ون بیورن به دست آورد، اما بن بست نشانه هایی از شکست را نشان داد.باتلر رسماً نام ون بیورن را پس گرفت، بسیاری از هیئتها برای تنسی اعلام کردند و در نهمین رای، پولک 233 رای در مقابل کاس 29 رای دریافت کرد که او را به عنوان نامزد دموکراتها برای ریاستجمهوری تبدیل کرد.نامزدی سپس به اتفاق آرا ساخته شد.
کنوانسیون سپس نامزدی معاون رئیس جمهور را بررسی کرد.باتلر از رایت دفاع کرد و کنوانسیون با مخالفت تنها چهار نماینده جورجیا موافقت کرد.خبر نامزدی رایت از طریق تلگراف برای او در واشینگتن ارسال شد.رایت پس از رد نامزدی تقریباً قطعی ریاست جمهوری توسط نیابتی، نامزدی معاون رئیس جمهور را نیز رد کرد.سناتور رابرت جی. واکر از میسیسیپی، متحد نزدیک پولک، سپس سناتور سابق جورج ام. دالاس از پنسیلوانیا را پیشنهاد کرد.دالاس به اندازه کافی برای همه جناح ها قابل قبول بود و در رای گیری سوم نامزدی را به دست آورد.نمایندگان از یک سکو عبور کردند و در 30 مه به تعویق افتادند.
بسیاری از سیاستمداران معاصر، از جمله پیلو و بنکرافت، بعداً ادعا کردند که پولک را به عنوان نامزد دریافت کردهاند، اما والتر آر. بورنمن احساس میکرد که بیشتر این اعتبار مدیون جکسون و پولک است.یک نماد پیر در هرمیتاژ و دیگری یک سیاستمدار زیرک مادام العمر منتظر در کلمبیا است.ویگها پولک را با شعار "جیمز ناکس پولک کیست؟" به تمسخر گرفتند و باعث شدند که هرگز نام او را نشنیده باشند.اگرچه او به عنوان رئیس مجلس و فرماندار تنسی تجربه داشت، اما همه روسای جمهور قبلی به عنوان معاون رئیس جمهور، وزیر امور خارجه یا به عنوان یک ژنرال عالی رتبه خدمت کرده بودند.پولک به عنوان اولین نامزد ریاست جمهوری "اسب تاریک" توصیف شده است، اگرچه نامزدی او نسبت به نامزدهای آینده مانند فرانکلین پیرس یا وارن جی. هاردینگ چندان غافلگیرکننده نبود.علیرغم حرفهای حزبش، کلی متوجه شد که پولک میتواند دموکراتها را متحد کند.
شایعات نامزدی پولک در 4 ژوئن به نشویل رسید که باعث خوشحالی جکسون شد.آنها در همان روز ثابت شدند.این اعزام ها به کلمبیا فرستاده شد و در همان روز رسید و نامه ها و روزنامه هایی که در مورد آنچه در بالتیمور اتفاق افتاده بود تا 6 ژوئن در دست پولک بود.و قصد خود را برای خدمت تنها یک دوره اعلام می کند.رایت از آنچه "توطئه ناپاک" علیه ون بیورن نامید، خشمگین شد و خواستار اطمینان خاطر شد که پولک هیچ نقشی نداشته است.رایت از مبارزات انتخاباتی او حمایت کرد.با پیروی از رسم آن زمان که نامزدهای ریاست جمهوری از شرکت در انتخابات یا ظاهراً به دنبال منصب خود اجتناب می کردند، پولک در کلمبیا ماند و هیچ سخنرانی نکرد.او در زمان مدیریت مبارزات انتخاباتی خود با مقامات حزب دموکرات مکاتبات گسترده ای داشت.پولک نظرات خود را در نامه پذیرش خود و از طریق پاسخ به سؤالات ارسال شده توسط شهروندان که در روزنامه ها چاپ می شد، اغلب با هماهنگی، اعلام کرد.
یک دام بالقوه برای کمپین پولک این بود که آیا تعرفه باید فقط برای درآمد باشد یا با هدف محافظت از صنعت آمریکا.پولک در نامه ای موضوع تعرفه را جریمه کرد.او با یادآوری اینکه مدتها اعلام کرده بود که تعرفهها باید فقط برای تأمین مالی عملیات دولت کافی باشد، این موضع را حفظ کرد، اما نوشت که در این محدودیت، دولت میتواند و باید «حمایت منصفانه و عادلانه» را از منافع آمریکا، از جمله تولیدکنندگان، ارائه دهد.او از گسترش این موضع خودداری کرد که برای اکثر دموکراتها قابل قبول بود، علیرغم اینکه ویگها اشاره میکردند که او به هیچ چیز متعهد نیست.در سپتامبر، هیئتی از ویگها از شهرستان گیلز مجاور به کلمبیا آمدند، با پرسشهای خاصی در مورد دیدگاههای پولک در مورد تعرفه فعلی، تعرفه تصویب شده توسط ویگ در سال 1842، و قصد داشتند تا زمانی که پاسخ دریافت کنند در کلمبیا باقی بمانند.پولک چند روز طول کشید تا پاسخ دهد و تصمیم گرفت بر اظهارات قبلی خود بایستد و اعتراضی را در روزنامههای ویگ برانگیخت.
نگرانی دیگر، نامزدی شخص سوم رئیس جمهور تایلر بود که ممکن است رای دموکرات ها را تقسیم کند.تایلر توسط گروهی از مقامات وفادار نامزد شده بود.او معتقد بود که بدون توهمی که می تواند برنده شود، می تواند حامیان حقوق ایالت ها و پوپولیست ها را برای حفظ توازن قوا در انتخابات جمع کند.فقط جکسون توانایی حل این وضعیت را داشت، که با دو نامه به دوستانش در کابینه انجام داد، که میدانست به تایلر نشان داده میشود و بیان میکرد که حامیان رئیسجمهور به جمع دموکراتها باز خواهند گشت.جکسون نوشت که به محض عقب نشینی تایلر، بسیاری از دموکرات ها او را به خاطر موضع طرفدار الحاق وی در آغوش خواهند گرفت.رئیس جمهور سابق همچنین از نفوذ خود برای جلوگیری از حمله فرانسیس پرستون بلر و روزنامه گلوب او، ارگان نیمه رسمی حزب دموکرات، استفاده کرد.اینها به اندازه کافی ثابت شد.تایلر در ماه اوت از رقابت کنار کشید.
مشکلات حزبی نگرانی سوم بود.پولک و کلهون زمانی صلح کردند که یک نماینده سابق کنگره کارولینای جنوبی، فرانسیس پیکنز، از تنسی بازدید کرد و برای دو روز به کلمبیا آمد و برای جلساتی با جکسون که به طور فزاینده ای بیمار می شد، به هرمیتاژ آمد.کلهون می خواست گلوب منحل شود و پولک بر خلاف تعرفه 1842 عمل کند و الحاق تگزاس را ترویج کند.کلهون که از این نکات اطمینان داشت، به یک حامی قوی تبدیل شد.
پولک در رابطه با تگزاس کمک شد زمانی که کلی، متوجه شد که نامه ضد الحاق او به قیمت حمایت از او تمام شده است، در دو نامه بعدی تلاش کرد موضع خود را روشن کند.اینها خشم هر دو طرف را برانگیخت و به کلی به عنوان غیرصادقانه حمله کردند.تگزاس همچنین تهدید کرد که دموکراتها را از هم جدا خواهد کرد، اما پولک موفق شد اکثر رهبران حزب جنوبی را بدون مخالفت با رهبران شمالی راضی کند.با نزدیک شدن به انتخابات، مشخص شد که بیشتر کشور طرفدار الحاق تگزاس هستند و برخی از رهبران ویگ جنوبی از کمپین پولک به دلیل موضع ضد الحاق کلی حمایت کردند.
کمپین سرسخت بود.هر دو کاندیدای اصلی حزب متهم به اعمال خلاف قانون شدند.پولک متهم به دوئل و ترسو بود.در اواخر آگوست، مطلبی در روزنامهای منتشر شد که بخشی از کتابی بود که سفرهای خیالی یک بارون فون رورباک، یک نجیب زاده خیالی آلمانی را در جنوب مینویسد.کرونیکل ایتاکا آن را بدون برچسب زدن به عنوان تخیلی چاپ کرد و جمله ای را درج کرد که مدعی بود مسافر چهل برده را دیده است که پولک پس از علامت گذاری با حروف اول او فروخته است.زمانی که دموکرات ها آن را به چالش کشیدند، کرونیکل آن را پس گرفت، اما به طور گسترده تجدید چاپ شد.بورنمن پیشنهاد کرد که این جعل به مخالفان پولک نتیجه معکوس داد زیرا به رای دهندگان یادآوری کرد که کلی نیز بردهدار بود.جان آیزنهاور، در مقاله ژورنالی خود در مورد انتخابات، اظهار داشت که این لکه گیری خیلی دیر به دست آمد تا به طور مؤثر رد شود و احتمالاً به پولک اوهایو تمام شد.از سوی دیگر، روزنامههای جنوبی در دفاع از پولک بسیار پیش رفتند، یکی از روزنامههای نشویل که ادعا میکرد بردگان او اسارت خود را به آزادی ترجیح میدهند.خود پولک به خبرنگاران روزنامهها اشاره کرد که تنها بردگانی که او در اختیار داشت یا به ارث رسیده بودند یا از اقوام در تنگنای مالی خریداری شده بودند.این تصویر پدرانه نیز توسط جانشینانی مانند گیدئون بالش ترسیم شده است.این درست نبود، اگرچه در آن زمان مشخص نبود.تا آن زمان او بیش از سی برده، هم از اقوام و هم از دیگران، خریده بود، عمدتاً به منظور تأمین نیروی کار برای مزرعه پنبه میسیسیپی خود.
در سال 1844 روز انتخابات یکنواخت وجود نداشت.ایالت ها بین 1 و 12 نوامبر رای دادند.پولک با 5/49 درصد آرای مردم و 170 رأی از 275 رأی الکترال برنده انتخابات شد.پولک که با وجود از دست دادن ایالت محل سکونت خود (تنسی) به اولین رئیس جمهور انتخاب شد، ایالت محل تولد خود، کارولینای شمالی را نیز از دست داد.با این حال، او پنسیلوانیا و نیویورک را برد، جایی که کلی آرای خود را به جیمز جی. برنی نامزد ضد برده داری حزب آزادی از دست داد، که در نیویورک بیش از حاشیه پیروزی پولک رای آورد.اگر کلی نیویورک را برده بود، به عنوان رئیس جمهور انتخاب می شد.
پولک با پیروزی اندک در آرای مردمی، اما با پیروزی بیشتر در کالج الکترال (170–105)، به اجرای وعده های تبلیغاتی خود ادامه داد.او ریاست کشوری را برعهده داشت که جمعیت آن پس از انقلاب آمریکا هر بیست سال دو برابر شده بود و به برابری جمعیتی با بریتانیای کبیر رسیده بود.در دوران تصدی پولک، پیشرفتهای تکنولوژیکی از جمله گسترش مداوم خطوط راهآهن و افزایش استفاده از تلگراف ادامه یافت.این پیشرفت ها در ارتباطات، اشتیاق به توسعه طلبی را تشویق کرد.با این حال، تقسیم بندی های مقطعی در دوران تصدی وی بدتر شد.
پولک چهار هدف مشخص را برای دولت خود تعیین کرد:
در حالی که اهداف داخلی او تداوم سیاستهای دموکرات گذشته را نشان میداد، تکمیل موفقیتآمیز اهداف سیاست خارجی پولک نشاندهنده اولین دستاوردهای بزرگ سرزمینی آمریکا از زمان معاهده فلوریدا در سال 1819 بود.
پولک یک کابینه از نظر جغرافیایی متعادل تشکیل داد.او با جکسون و یک یا دو متحد نزدیک دیگر مشورت کرد و تصمیم گرفت که ایالت های بزرگ نیویورک، پنسیلوانیا و ویرجینیا، مانند ایالت زادگاهش تنسی، در کابینه شش نفره نمایندگی داشته باشند.در زمانی که یک رئیس جمهور آینده ممکن است برخی یا همه روسای بخش قبلی خود را حفظ کند، پولک خواهان کابینه ای کاملاً تازه بود، اما این امر ظریف بود.آخرین وزیر امور خارجه تایلر کلهون، رهبر جناح قابل توجهی از حزب دموکرات بود، اما زمانی که فرستادگان به او نزدیک شدند، توهین نشد و مایل به کناره گیری بود.
پولک نمیخواست کابینهاش دارای نامزدهای ریاستجمهوری باشد، اگرچه او تصمیم گرفت تا جیمز بیوکنن از پنسیلوانیا را که جاهطلبیاش برای ریاستجمهوری شناخته شده بود، به عنوان وزیر امور خارجه معرفی کند.کیو جانسون تنسی، دوست صمیمی و متحد پولک، با جورج بنکرافت، مورخ که نقش مهمی در نامزدی پولک داشت، به عنوان وزیر نیروی دریایی، نامزد پست فرمانده پست شد.انتخاب های پولک با تایید اندرو جکسون مواجه شد، که پولک برای آخرین بار در ژانویه 1845 با او ملاقات کرد، زیرا جکسون در ژوئن همان سال درگذشت.
آخرین وزیر نیروی دریایی تایلر، جان وای میسون از ویرجینیا، دوست پولک از دوران دانشگاه و متحد سیاسی دیرینه، در لیست اصلی نبود.از آنجایی که انتخاب های کابینه تحت تأثیر سیاست های جناحی و تلاش پرزیدنت تایلر برای حل مسئله تگزاس قبل از ترک پست قرار گرفت، پولک در آخرین لحظه میسون را به عنوان دادستان کل انتخاب کرد.پولک همچنین سناتور می سی سی پی واکر را به عنوان وزیر خزانه داری و ویلیام مارسی از نیویورک را به عنوان وزیر جنگ انتخاب کرد.اعضا به خوبی با هم کار می کردند و تعداد کمی جایگزین لازم بود.در سال 1846 زمانی که بنکرافت، که خواهان یک پست دیپلماتیک بود، سفیر ایالات متحده در بریتانیا شد، یک تغییر سازمان مورد نیاز بود.
پرزیدنت تایلر در آخرین روزهای ریاست جمهوری خود به دنبال تکمیل الحاق تگزاس بود.پس از اینکه سنا یک معاهده قبلی را که به اکثریت دو سوم آرا نیاز داشت، شکست داد، تایلر از کنگره خواست تا با تکیه بر قدرت قانون اساسی خود برای پذیرش ایالت ها، قطعنامه مشترکی را تصویب کند.در مورد شرایط پذیرش تگزاس اختلاف نظر وجود داشت و پولک درگیر شد.در مذاکرات برای شکستن بن بست با کمک پولک، قطعنامه الحاق به سختی مجلس سنا را پاک کرد.تایلر مطمئن نبود که قطعنامه را امضا کند یا آن را به پولک بسپارد و کلهون را فرستاد تا با پولک مشورت کند و او از دادن هرگونه مشاوره امتناع کرد.تایلر در آخرین عصر خود در 3 مارس 1845، پیشنهاد الحاق به تگزاس را بر اساس شرایط قطعنامه داد.
پولک حتی قبل از مراسم تحلیف خود به کیو جانسون نوشت: "من قصد دارم خودم رئیس جمهور ایالات متحده شوم."او به عنوان یک کارگر سخت شهرت پیدا کرد، ده تا دوازده ساعت را پشت میز خود سپری کرد و به ندرت واشینگتن را ترک کرد.پولک نوشت: "هیچ رئیسجمهوری که وظیفهاش را صادقانه و با وجدان انجام میدهد، نمیتواند فراغت داشته باشد. من ترجیح میدهم خودم بر کل عملیات دولت نظارت کنم تا اینکه امور عمومی را به زیردستان سپردم، و این باعث میشود وظایف من بسیار عالی باشد.وقتی پولک در 4 مارس 1845 به قدرت رسید، در 49 سالگی جوانترین رئیس جمهور تا آن زمان شد.مراسم تحلیف پولک اولین روز معارفه بود که از طریق تلگراف گزارش شد و اولین بار در یک تصویر روزنامه (در اخبار مصور لندن) نشان داده شد.
پولک در سخنرانی افتتاحیه خود که در یک باران مداوم ایراد شد، حمایت خود را از الحاق تگزاس با اشاره به 28 ایالت ایالات متحده، از جمله تگزاس، آشکارا اعلام کرد.او وفاداری خود را به اصول جکسون با ذکر نان تست معروفش اعلام کرد: «هر عاشق کشورش باید از فکر احتمال انحلال آن بلرزد و آماده است که احساسات میهن پرستانه را اتخاذ کند، «اتحادیه فدرال ما - باید حفظ شود.او مخالفت خود را با بانک ملی اعلام کرد و تکرار کرد که این تعرفه میتواند شامل حفاظت اتفاقی باشد.اگرچه او به طور خاص به برده داری اشاره نکرد، اما به آن اشاره کرد و کسانی را که مؤسسه ای را که توسط قانون اساسی محافظت می شود تخریب می کنند، محکوم کرد.
پولک نیمه دوم سخنرانی خود را به امور خارجی و به طور خاص به توسعه اختصاص داد.او الحاق تگزاس را تحسین کرد و هشدار داد که تگزاس مربوط به هیچ کشور دیگری نیست و مطمئناً هیچ یک از مکزیکی ها نیست.او از کشور اورگان و بسیاری از کسانی که در حال مهاجرت بودند صحبت کرد و متعهد شد که از حقوق آمریکا در آنجا محافظت کند و از مهاجران محافظت کند.
پولک علاوه بر انتصاب افسران کابینه برای مشاوره به او، پسر خواهرش، جی. ناکس واکر، را به عنوان منشی شخصی خود، به یک پست مهم تبدیل کرد، زیرا پولک، به غیر از بردگانش، هیچ کارمندی در کاخ سفید نداشت.واکر که با خانواده در حال رشد خود در کاخ سفید زندگی می کرد (دو فرزند از او در حین زندگی در آنجا به دنیا آمدند) وظایف خود را از طریق ریاست جمهوری داییاش به خوبی انجام داد.سایر اقوام پولک در کاخ سفید ملاقات کردند، برخی برای مدت طولانی.
بریتانیا و ایالات متحده هرکدام از سفرهای کاوشگران ادعاهای مربوط به کشور اورگان را دریافت کردند.روسیه و اسپانیا از ادعاهای ضعیف خود چشم پوشی کرده بودند.ادعای مردم بومی منطقه نسبت به سرزمین های سنتی خود عاملی نبود.
واشینگتن و لندن به جای جنگ بر سر قلمرو دوردست و ناآرام، به طور دوستانه مذاکره کردند.دولت های قبلی ایالات متحده پیشنهاد داده بودند که منطقه را در امتداد مدار 49 تقسیم کنند، که برای بریتانیا قابل قبول نبود، زیرا این کشور دارای منافع تجاری در امتداد رود کلمبیا بود.تقسیم برگزیده بریتانیا برای پولک غیرقابل قبول بود، زیرا پیوجت ساند و تمام زمین های شمال رود کلمبیا را به بریتانیا اعطا می کرد، و بریتانیا حاضر به پذیرش مدار 49 امتداد یافته به اقیانوس آرام نبود، زیرا به این معنی بود که کل گشایش به پیوجت ساند خواهد بود.در دست آمریکا باشد و شهرک های خود را در امتداد رود فریزر منزوی کند.
ادوارد اورت، سفیر تایلر در لندن، به طور غیررسمی پیشنهاد تقسیم قلمرو در مدار 49 با جزیره استراتژیک ونکوور را که به بریتانیا اعطا شده بود، ارائه کرده بود، بنابراین اجازه می داد که به اقیانوس آرام باز شود.اما هنگامی که وزیر جدید بریتانیا در واشنگتن، ریچارد پاکنهام در سال 1844 وارد واشنگتن شد، متوجه شد که بسیاری از آمریکاییها کل قلمرو را میخواهند، که تا 54 درجه و 40 دقیقه عرض شمالی امتداد دارداورگان موضوع مهمی در انتخابات 1844 نبود، اما هجوم شدید مهاجران، عمدتاً آمریکایی، به کشور اورگان در سال 1845، و افزایش روحیه توسعه طلبی در ایالات متحده در حالی که تگزاس و اورگان چشم مردم را به خود جلب کرد، یک معاهده منعقد کردند.بسیاری از دموکرات ها معتقد بودند که ایالات متحده باید از ساحلی به ساحل دیگر را در بر بگیرد، فلسفه ای به نام تقدیر آشکار.
اگرچه هر دو طرف به دنبال مصالحه قابل قبولی بودند، اما هر یک این سرزمین را یک دارایی مهم ژئوپلیتیکی می دانستند که نقش مهمی در تعیین قدرت مسلط در آمریکای شمالی ایفا می کرد.پولک در سخنرانی افتتاحیه خود اعلام کرد که ادعای ایالات متحده در مورد این سرزمین را "روشن و غیرقابل انکار" می بیند و تهدیدات جنگ از سوی رهبران بریتانیا را در صورت تلاش پولک برای به دست گرفتن کنترل کل قلمرو برانگیخته است.پولک در خطاب خود از ادعای کل قلمرو خودداری کرده بود، اگرچه پلتفرم حزب دموکرات خواستار چنین ادعایی بود.علیرغم لفاظی های جنگ طلبانه پولک، او جنگ بر سر اورگان را نابخردانه می دانست و پولک و بیوکنن مذاکرات را با بریتانیا آغاز کردند.مانند اسلاف خود، پولک مجدداً تقسیم در امتداد مدار 49 را پیشنهاد کرد که پاکنهام بلافاصله آن را رد کرد.بیوکنن نسبت به جنگ دو جبهه ای با مکزیک و بریتانیا محتاط بود، اما پولک مایل بود برای دستیابی به یک راه حل مطلوب با هر دو کشور خطر جنگ کند.در پیام سالانه خود به کنگره در دسامبر 1845، پولک درخواست موافقت با اعطای اخطار یک ساله به بریتانیا (همانطور که در معاهده 1818 لازم بود) در مورد قصد او برای پایان دادن به اشغال مشترک اورگان بود.در آن پیام، او از دکترین مونرو برای نشان دادن قصد آمریکا برای دور نگهداشتن قدرتهای اروپایی نقلقول کرد که اولین استفاده مهم از آن از زمان پیدایش آن در سال 1823 بود.پس از بحث های فراوان، کنگره این قطعنامه را در آوریل 1846 تصویب کرد و امیدوار بود که این اختلاف به صورت دوستانه حل و فصل شود.
هنگامی که وزیر خارجه بریتانیا، لرد آبردین، از پیشنهادی که پاکنهام رد کرد، مطلع شد، آبردین از ایالات متحده خواست تا مذاکرات را از سر بگیرد، اما پولک مایل نبود مگر اینکه بریتانیا پیشنهادی ارائه کند.با حرکت بریتانیا به سمت تجارت آزاد با لغو قوانین ذرت، روابط تجاری خوب با ایالات متحده برای آبردین مهمتر از یک سرزمین دور بود.در فوریه 1846، به لویی مکلین، وزیر آمریکایی در لندن، گفته شد که واشینگتن به پیشنهاد بریتانیا برای تقسیم قاره در مدار 49 نگاه مثبت خواهد داشت.در ژوئن 1846، پاکنهام پیشنهادی مبنی بر ایجاد یک خط مرزی در مدار 49 ارائه کرد، با این استثنا که بریتانیا تمام جزیره ونکوور را حفظ خواهد کرد و تا پایان منشور حقوق ناوبری محدودی برای افراد بریتانیایی در رودخانه کلمبیا وجود خواهد داشت.پولک و اکثر اعضای کابینه اش آماده پذیرش این پیشنهاد بودند.سنا معاهده اورگان را با 41 رای موافق به 14 تصویب کرد.تمایل پولک به خطر جنگ با بریتانیا بسیاری را ترسانده بود، اما تاکتیکهای سخت مذاکره او ممکن است امتیازاتی را از بریتانیا (بهویژه در مورد رودخانه کلمبیا) به دست آورد که رئیسجمهور آشتیجوتر ممکن بود برنده نشود.
قطعنامه الحاق که توسط تایلر امضا شد به رئیس جمهور این امکان را داد که از تگزاس بخواهد الحاق را تأیید کند یا مذاکرات را بازگشایی کند.تایلر بلافاصله یک پیام رسان با گزینه اول فرستاد.پولک به پیام رسان اجازه داد تا ادامه دهد.او همچنین اطمینان داد که ایالات متحده از تگزاس دفاع خواهد کرد و مرز جنوبی خود را در ریو گرانده، همانطور که توسط تگزاس ادعا شده است، به جای رودخانه نیوسس، همانطور که توسط مکزیک ادعا شده است، تعمیر خواهد کرد.احساسات عمومی در تگزاس طرفدار الحاق بود.در ژوئیه 1845، یک کنوانسیون تگزاس الحاق را تصویب کرد و پس از آن رأی دهندگان آن را تأیید کردند.در دسامبر 1845، تگزاس بیست و هشتمین ایالت شد.با این حال مکزیک با تصویب قطعنامه مشترک در مارس 1845 روابط دیپلماتیک خود را با ایالات متحده قطع کرد.اکنون الحاق، تنش ها را تشدید کرد زیرا مکزیک هرگز استقلال تگزاس را به رسمیت نشناخته بود.
پس از الحاق در سال 1845، پولک مقدمات یک جنگ احتمالی را آغاز کرد و ارتشی به رهبری سرتیپ زکری تیلور به تگزاس فرستاد.به نیروهای زمینی و دریایی آمریکا دستور داده شد که به هرگونه تجاوز مکزیک پاسخ دهند اما از تحریک جنگ اجتناب کنند.پولک فکر می کرد مکزیک تحت فشار تسلیم خواهد شد.
پولک امیدوار بود که نمایش قدرت به مذاکرات منجر شود.در اواخر سال 1845، او جان اسلیدل را به مکزیک فرستاد تا نیومکزیکو و کالیفرنیا را به قیمت 30 میلیون دلار خریداری کند، و همچنین موافقت مکزیک را با مرز ریو گرانده تضمین کند.افکار مکزیکی خصمانه بود و رئیس جمهور خوزه خواکین دو هررا از پذیرش اسلیدل خودداری کرد.هررا به زودی توسط یک کودتای نظامی به رهبری ژنرال ماریانو پاردس، یک تندرو که متعهد به بازپس گیری تگزاس شد، خلع شد.اعزام های اسلیدل به واشینگتن هشدار داد که جنگ نزدیک است.
پولک رفتار با اسلیدل را توهین و "علت جنگی فراوان" میدانست و آماده درخواست از کنگره برای اعلام آن شد.در همین حال، در اواخر ماه مارس، ژنرال تیلور به ریو گرانده رسیده بود و ارتش او در آن سوی رودخانه از ماتاموروس، تامائولیپاس، لشکر کشید.در آوریل، پس از آنکه ژنرال مکزیکی پدرو دی آمپودیا خواستار بازگشت تیلور به رودخانه نویسس شد، تیلور محاصره ماتاموروس را آغاز کرد.درگیری در ضلع شمالی ریو گراند در 25 آوریل با کشته شدن یا اسارت ده ها سرباز آمریکایی به پایان رسید و به ماجرای تورنتون معروف شد.خبر در 9 مه به واشینگتن رسید و پولک پیام جنگی را به کنگره فرستاد که مکزیک "خون آمریکا را در خاک آمریکا ریخته است".مجلس با اکثریت قاطع قطعنامه ای را تصویب کرد که در آن اعلام جنگ می کرد و به رئیس جمهور اجازه می داد 50,000 داوطلب را به ارتش بپذیرد.در مجلس سنا، مخالفان جنگ به رهبری کلهون روایت پولک از وقایع را زیر سوال بردند.با این وجود، قطعنامه مجلس سنا با 40 رای موافق در برابر 2 رای مخالف، با کلهون ممتنع به تصویب رسید، که نشانه آغاز جنگ مکزیک و آمریکا بود.
پس از درگیری های اولیه، تیلور و بسیاری از ارتشش از رودخانه دور شدند تا خط تدارکات را ایمن کنند و یک پایگاه موقت، فورت تگزاس را ترک کردند.در راه بازگشت به ریو گرانده، نیروهای مکزیکی تحت فرماندهی ژنرال ماریانو آریستا تلاش کردند تا راه تیلور را مسدود کنند، زیرا سایر سربازان فورت تگزاس را محاصره کردند و ژنرال ارتش ایالات متحده را مجبور به حمله کردند، اگر او امیدوار بود که قلعه را تسکین دهد.در نبرد پالو آلتو، اولین درگیری مهم جنگ، سربازان تیلور آریستا را مجبور به ترک میدان کردند و مکزیکیها تنها از چهار تا صدها کشته متحمل شدند.روز بعد، تیلور ارتش را به پیروزی در نبرد رساکا د لا پالما هدایت کرد و ارتش مکزیک را شکست داد.موفقیتهای اولیه، حمایت از جنگ را افزایش داد، جنگی که علیرغم رأیهای بیطرف در کنگره، ملت را عمیقاً از هم جدا کرده بود.بسیاری از ویگهای شمالی مانند دیگران با جنگ مخالف بودند.آنها احساس می کردند که پولک از میهن پرستی استفاده کرده است تا ملت را برای جنگیدن درگیر کند، هدف آن این بود که به بردگی فضایی برای گسترش داده شود.
پولک به دو افسر ارشد، سرلشکر وینفیلد اسکات و تیلور، بی اعتماد بود، زیرا هر دو ویگ بودند، و دموکرات ها را جایگزین آنها می کرد، اما احساس می کرد کنگره آن را تایید نخواهد کرد.او به اسکات سمت فرماندهی ارشد در جنگ را پیشنهاد کرد که ژنرال پذیرفت.پولک و اسکات قبلاً همدیگر را میشناختند و دوست نداشتند: رئیسجمهور علیرغم این واقعیت که اسکات به دنبال نامزدی ریاستجمهوری حزبش برای انتخابات 1840 بود، این انتصاب را انجام داد.پولک به این باور رسید که اسکات در دور کردن خود و ارتشش از واشینگتن و به ریو گرانده بسیار کند عمل می کند و از اینکه اسکات از نفوذ خود در کنگره برای شکست دادن طرح دولت برای افزایش تعداد ژنرال ها استفاده می کند، خشمگین شد.در آن زمان خبر پیروزی تیلور در رساکا د لا پالما رسید و پولک تصمیم گرفت که تیلور فرماندهی میدان را به عهده بگیرد و اسکات در واشینگتن بماند.پولک همچنین به کمودور کانر دستور داد تا به آنتونیو لوپز دو سانتا آنا اجازه دهد که از تبعید خود در هاوانا به مکزیک بازگردد، با این فکر که او در مورد معاهده واگذاری قلمرو به ایالات متحده در ازای بهایی مذاکره خواهد کرد.پولک نمایندگانی را برای مذاکره با سانتا آنا به کوبا فرستاد.
پولک یک اکسپدیشن ارتش به رهبری استفن دبلیو کرنی را به سمت سانتافه به قلمروی فراتر از ادعاهای اصلی در تگزاس فرستاد.در سال 1845، پولک، از ترس مداخله فرانسه یا بریتانیا، ستوان آرچیبالد اچ. گیلسپی را با دستوری به کالیفرنیا فرستاد تا یک شورش طرفدار آمریکا را تحریک کند که می تواند برای توجیه الحاق قلمرو مورد استفاده قرار گیرد.پس از ملاقات با گیلسپی، کاپیتان ارتش جان سی. فریمونت مهاجران در شمال کالیفرنیا را رهبری کرد تا پادگان مکزیکی را در سونوما سرنگون کنند تا به شورش پرچم خرس ها معروف شود.در اوت 1846، نیروهای آمریکایی تحت فرمان کرنی، سانتافه، مرکز استان نیومکزیکو را بدون شلیک گلوله تصرف کردند.تقریباً همزمان، کمدور رابرت اف. استاکتون به لس آنجلس آمد و تصرف کالیفرنیا را اعلام کرد.پس از سرکوب شورش توسط نیروهای آمریکایی، ایالات متحده کنترل مؤثری بر نیومکزیکو و کالیفرنیا داشت.با این وجود، تئاتر غربی جنگ برای پولک یک سردرد سیاسی خواهد بود، زیرا اختلاف بین فریمونت و کرنی منجر به گسست بین پولک و سناتور قدرتمند میزوری (و پدرزن فریمونت)، توماس هارت بنتون شد.
سرخوشی اولیه عمومی در مورد پیروزی ها در آغاز جنگ به آرامی از بین رفت.در آگوست 1846، پولک از کنگره خواست تا 2 میلیون دلار (حدود 60.7 میلیون دلار در سال 2023) به عنوان پیش پرداخت برای خرید احتمالی زمین های مکزیکی اختصاص دهد.درخواست پولک مخالفتها را برانگیخت، زیرا او هرگز تمایل خود را برای ضمیمه کردن بخشهایی از مکزیک (به غیر از زمینهای مورد ادعای تگزاس) علنی نکرده بود.مشخص نبود که آیا چنین زمینهایی که به تازگی به دست آمدهاند برده یا آزاد خواهند بود، و بحثهای شدید و تندی وجود داشت.دیوید ویلموت از پنسیلوانیا، یکی از اعضای دموکرات کنگره، که قبلاً از حامیان جدی دولت پولک بود، اصلاحیهای را در لایحه ویلموت ارائه کرد که بردگی را در هر سرزمینی که با استفاده از پول به دست میآید ممنوع میکند.لایحه تخصیص، با شرط ویلموت پیوست، به تصویب مجلس رسید، اما در سنا رد شد.این اختلاف به ضرر حزب پولک تمام شد و دموکرات ها کنترل مجلس را در انتخابات 1846 از دست دادند.با این حال، در اوایل سال 1847، پولک در تصویب لایحهای برای افزایش هنگهای بیشتر موفق بود، و او نیز در نهایت تاییدیه را برای تخصیص به دست آورد.
برای تلاش برای پایان دادن سریع به جنگ، در ژوئیه 1846، پولک حمایت از کودتای احتمالی به رهبری رئیس جمهور سابق مکزیکی، ژنرال آنتونیو لوپز دو سانتا آنا را در نظر گرفت، با این امید که سانتا آنا بخش هایی از کالیفرنیا را بفروشد.سانتا آنا در تبعید در کوبا بود که هنوز مستعمره اسپانیا بود.پولک نامه ای فرستاد تا با سانتا آنا گفتگوهای محرمانه داشته باشد.کنسول ایالات متحده در هاوانا، آر.بی. کمپبل، شروع به جستجوی راهی برای تعامل با سانتا آنا کرد.سرهنگ آلخاندرو خوزه آتوچا، یک شهروند آمریکایی و اصالتا اسپانیایی، سانتا آنا را می شناخت و در ابتدا به عنوان یک واسطه عمل می کرد.پولک به تماسهای خود با آتوچا در دفتر خاطرات خود اشاره کرد و گفت که سانتا آنا علاقهمند به انعقاد معاهده با ایالات متحده برای به دست آوردن قلمرو است در حالی که مکزیک مبلغی را دریافت میکند که شامل تسویه بدهیهایش میشود.پولک تصمیم گرفت که آتوچا غیرقابل اعتماد است و نماینده خود، الکساندر اسلیدل مکنزی، (از خویشاوندان جان اسلیدل) را برای ملاقات با سانتا آنا فرستاد.مکنزی به سانتا آنا گفت که پولک مایل است او را در قدرت ببیند و اگر به توافق برسند که محاصره دریایی ایالات متحده برای مدت کوتاهی برداشته شود تا سانتا آنا به مکزیک بازگردد.پولک 2 میلیون دلار از کنگره درخواست کرد تا قبل از امضای معاهده برای مذاکره با مکزیک یا پرداخت به مکزیک استفاده شود.محاصره در واقع برای مدت کوتاهی برداشته شد و سانتا آنا به مکزیک بازگشت، نه برای رهبری دولتی که با ایالات متحده بر سر یک معاهده مذاکره می کند، بلکه برای سازماندهی دفاع نظامی از میهن خود.سانتا آنا از ساده لوحی پولک خوشحال شد؛ پولک توسط سانتا آنا "اسنوکر" شده بود.سانتا آنا به جای رسیدن به توافقی با ایالات متحده، از مکزیک دفاع کرد و تا پایان جنگید."اقدامات او حداقل یک سال جنگ را طولانی کرد و بیش از هر فرد مجرد دیگری، این سانتا آنا بود که رویای جنگ کوتاه پولک را انکار کرد."
این باعث شد که پولک موقعیت خود را در مکزیک سخت تر کند، و او دستور فرود آمریکایی در وراکروس، مهم ترین بندر مکزیک در خلیج مکزیک را صادر کرد.از آنجا، سربازان باید از طریق قلب مکزیک به مکزیکو سیتی راهپیمایی کنند، که امید می رفت به جنگ پایان دهد.تیلور با ادامه پیشروی در شمال شرقی مکزیک، ارتش مکزیکی به رهبری آمپودیا را در نبرد مونتری در سپتامبر 1846 شکست داد، اما به نیروهای آمپودیا اجازه داد تا از شهر عقب نشینی کنند، و این باعث تعجب پولک شد.پولک معتقد بود که تیلور به شدت دشمن را تعقیب نکرده بود و فرماندهی اکسپدیشن وراکروس را به اسکات پیشنهاد کرد.
عدم اعتماد پولک به تیلور توسط ژنرال ویگ که می ترسید رئیس جمهور پارتیزان قصد نابودی او را داشته باشد، بازگردانده شد.بر این اساس، تیلور از دستورات برای ماندن در نزدیکی مونتری سرپیچی کرد.در مارس 1847، پولک متوجه شد که تیلور به راهپیمایی به سمت جنوب ادامه داده و شهر سالتییو در شمال مکزیک را تصرف کرده است.ارتش تیلور فراتر از سالتییلو ادامه داد، ارتش تیلور با نیروی بزرگتر مکزیکی به رهبری سانتا آنا در نبرد بوئنا ویستا جنگید.گزارش های اولیه با شادی فراوان به مکزیک پیروز شد، اما سانتا آنا عقب نشینی کرد.تلفات مکزیکی ها پنج برابر آمریکایی ها بود، و این پیروزی تیلور را حتی بیشتر به یک قهرمان نظامی در چشم مردم آمریکا تبدیل کرد، اگرچه پولک ترجیح داد به جای ژنرال ویگ، شجاعت سربازان را مد نظر قرار دهد.
ایالات متحده با تهاجم خود به قلب مکزیک از طریق وراکروس و در نهایت تصرف مکزیکو سیتی، در پی نبردهای سخت، مسیر جنگ را تغییر داد.در مارس 1847، اسکات به وراکروس رسید و به سرعت کنترل شهر را به دست آورد.مکزیکی ها انتظار داشتند که تب زرد و سایر بیماری های گرمسیری نیروهای ایالات متحده را تضعیف کند.با تسخیر وراکروس، پولک نیکلاس تریست، منشی ارشد بیوکنن را برای همراهی با ارتش اسکات و مذاکره درباره پیمان صلح با رهبران مکزیکی فرستاد.به تریست دستور داده شد که به دنبال واگذاری آلتا کالیفرنیا، نیومکزیکو، و باخا کالیفرنیا، به رسمیت شناختن ریو گرانده به عنوان مرز جنوبی تگزاس، و دسترسی ایالات متحده به سراسر تنگه تهیونتپک باشد.تریست مجاز به پرداخت 30 میلیون دلار در ازای این امتیازات بود.
در آگوست 1847، زمانی که اسکات به سمت مکزیکوسیتی پیش رفت، سانتا آنا را در نبرد کنترراس و نبرد چوروبوسکو شکست داد.با آمریکاییها در دروازههای مکزیکوسیتی، تریست با کمیسران مذاکره کرد، اما مکزیکیها مایل بودند کمی تسلیم شوند.اسکات آماده شد تا مکزیکوسیتی را بگیرد، که در اواسط سپتامبر انجام داد.در ایالات متحده، بحث سیاسی داغی در مورد اینکه ایالات متحده باید به دنبال الحاق مکزیک باشد، مطرح شد، ویگ هایی مانند هنری کلی استدلال می کردند که ایالات متحده فقط باید به دنبال حل مسئله مرز تگزاس باشد، و برخی توسعه طلبان برای الحاق استدلال می کردند.نماینده ویگ، آبراهام لینکلن از ایلینوی، قطعنامههای «نقطه دقیق» را معرفی کرد و از پولک خواست که دقیقاً محل ریخته شدن خون آمریکاییها در خاک آمریکا برای شروع جنگ را اعلام کند، اما مجلس از بررسی آنها خودداری کرد.
پولک که از عدم پیشرفت در مذاکرات ناامید شده بود، به تریست دستور داد به واشینگتن بازگردد، اما دیپلمات، هنگامی که اخطار فراخوان در اواسط نوامبر 1847 رسید، دستور را نادیده گرفت و تصمیم گرفت بماند و ماه بعد نامه ای طولانی به پولک بنویسد.تا تصمیم خود را توجیه کند.پولک در نظر گرفت که باتلر، که به عنوان جانشین اسکات تعیین شده بود، او را به زور از مکزیکوسیتی برکنار کند.اگرچه پولک از سرپیچی تریست خشمگین شد، اما تصمیم گرفت به او مدتی برای مذاکره درباره یک معاهده اجازه دهد.
در طول ژانویه 1848، تریست مرتباً با مقامات مکزیکوسیتی ملاقات می کرد، اگرچه به درخواست مکزیکی ها، امضای معاهده در گوادالوپه هیدالگو، شهر کوچکی در نزدیکی مکزیکو سیتی انجام شد.تریست مایل بود به مکزیک اجازه دهد تا باخا کالیفرنیا را حفظ کند، همانطور که دستوراتش اجازه می داد، اما با موفقیت برای گنجاندن بندر مهم سن دیگو در واگذاری آلتا کالیفرنیا چانه زنی کرد.مقررات شامل مرز ریو گرانده و پرداخت 15 میلیون دلار به مکزیک بود.در 2 فوریه 1848، تریست و هیئت مکزیکی معاهده گوادالوپه هیدالگو را امضا کردند.پولک این سند را در 19 فوریه دریافت کرد و پس از تشکیل کابینه، تصمیم گرفت که چارهای جز پذیرش آن نداشته باشد.اگر او آن را رد می کرد، در حالی که مجلس تا آن زمان تحت کنترل ویگ ها بود، هیچ اطمینانی وجود نداشت که کنگره به بودجه برای ادامه جنگ رأی دهد.هم بیوکنن و هم واکر مخالف بودند و زمین بیشتری از مکزیک می خواستند، موضعی که رئیس جمهور با آن همدل بود، اگرچه او دیدگاه بیوکنن را ناشی از جاه طلبی او می دانست.
برخی از سناتورها با این معاهده مخالفت کردند زیرا می خواستند هیچ سرزمینی از مکزیک را تصرف کنند.دیگران به دلیل ماهیت نامنظم مذاکرات تریست تردید داشتند.پولک دو هفته در حالت تعلیق منتظر ماند تا سنا آن را بررسی کند و گاهی شنیده بود که احتمالاً شکست خواهد خورد و بیوکنن و واکر علیه آن کار می کنند.وقتی دو افسر کابینه از طرف معاهده لابی کردند، خیالش راحت شد.در 10 مارس، سنا این معاهده را با 38 رای موافق به 14 تصویب کرد، رای که خطوط حزبی و جغرافیایی را قطع کرد.سنا قبل از تصویب تغییراتی در معاهده ایجاد کرد و پولک نگران بود که دولت مکزیک آنها را رد کند.در 7 ژوئن، پولک متوجه شد که مکزیک این معاهده را تصویب کرده است.پولک این معاهده را از 4 ژوئیه 1848 به اجرا درآورد و به این ترتیب به جنگ پایان داد.با تصاحب کالیفرنیا، پولک به هر چهار هدف اصلی ریاست جمهوری خود دست یافت.به استثنای سرزمینی که توسط خرید گادزدن در سال 1853 به دست آمد، و برخی اصلاحات جزئی بعدی، تصاحب سرزمینی تحت پولک مرزهای مدرن ایالات متحده را ایجاد کرد.
پولک مشتاق بود تا یک حکومت سرزمینی برای اورگان ایجاد کند، اما موضوع درگیر بحث بر سر برده داری شد، اگرچه تعداد کمی اورگان را برای آن مناسب می دانستند.لوایح ایجاد یک حکومت سرزمینی دو بار به تصویب مجلس رسید اما در سنا از بین رفت.در زمانی که کنگره دوباره در دسامبر تشکیل جلسه داد، کالیفرنیا و نیومکزیکو در دست ایالات متحده بودند و پولک در پیام سالانه خود خواستار ایجاد دولت های سرزمینی در هر سه شد.مصالحه میزوری با ممنوع کردن بردهداری در ایالتهای شمال عرض جغرافیایی 36 درجه و 30 دقیقه، مسئله دسترسی جغرافیایی بردهداری را در خرید لوئیزیانا حل و فصل کرده بود، و پولک به دنبال گسترش این خط به قلمرو تازه تصاحب شده بود.این امر برده داری را در اورگان و سانفرانسیسکو غیرقانونی می کرد، اما در لس آنجلس اجازه می داد.چنین گسترش برده داری در مجلس توسط اتحاد دو حزبی شمالی ها شکست خورد.در سال 1848 پولک لایحه ای را برای ایجاد قلمرو اورگان و ممنوعیت برده داری در آن امضا کرد.
در دسامبر 1848، پولک به دنبال ایجاد حکومتهای سرزمینی در کالیفرنیا و نیومکزیکو بود، کاری که با شروع تب طلا در کالیفرنیا بسیار ضروری بود.موضوع تفرقه افکنانه برده داری این ایده را مسدود کرد.سرانجام در مصالحه 1850 این مسئله حل شد.
پولک در مورد لایحه ایجاد وزارت کشور (3 مارس 1849) تردید داشت.او می ترسید که دولت فدرال قدرت را بر زمین های عمومی از ایالت ها غصب کند.با این وجود، او این لایحه را امضا کرد.
سفیر پولک در جمهوری گرانادای جدید، بنجامین آلدن بیدلاک، در مورد معاهده مالارینو-بیدلاک مذاکره کرد.اگرچه واشینگتن در ابتدا تنها به دنبال حذف تعرفهها بر کالاهای آمریکایی بود، بیدلاک و وزیر امور خارجه نیو گرانادان بر سر توافقی گسترده مذاکره کردند که روابط نظامی و تجاری را تعمیق بخشید.تضمین ایالات متحده برای حاکمیت گرانادای جدید بر باریکه پاناما نیز گنجانده شد.این معاهده در سال 1848 تصویب شد و در دراز مدت کانال پاناما را که در اوایل قرن بیستم ساخته شد، تسهیل کرد.همچنین اجازه ساخت راهآهن پاناما را داد که در سال 1855 افتتاح شد. این راهآهن که توسط آمریکاییها ساخته و اداره میشد و توسط ارتش ایالات متحده محافظت میشد، سفری سریعتر و ایمنتر به کالیفرنیا و اورگان داد.این توافق تنها اتحادی بود که واشینگتن در قرن نوزدهم ایجاد کرد.این کشور نقش قوی آمریکا را در آمریکای مرکزی ایجاد کرد و وزنهای برای نفوذ بریتانیا در آنجا بود.
در اواسط سال 1848، پرزیدنت پولک به سفیر خود در اسپانیا، رومولوس میچل ساندرز، اجازه داد تا در مورد خرید کوبا مذاکره کند و به اسپانیا تا 100 میلیون دلار پیشنهاد دهد که در آن زمان مبلغ زیادی برای یک قلمرو، معادل 3.52 میلیارد دلار در شرایط امروزی بود.کوبا به ایالات متحده نزدیک بود و برده داری داشت، بنابراین این ایده برای جنوبی ها جذاب بود اما در شمال مورد استقبال قرار نگرفت.با این حال، اسپانیا همچنان در کوبا سود می برد (به ویژه در شکر، ملاس، رم و تنباکو)، و بنابراین دولت اسپانیا پیشنهادهای ساندرز را رد کرد.اگرچه پولک مشتاق تصاحب کوبا بود، اما از حمایت از اکسپدیشن نارسیسو لوپز که به دنبال حمله به جزیره و تصرف آن به عنوان مقدمه ای برای الحاق بود، خودداری کرد.
پولک در سخنرانی افتتاحیه خود از کنگره خواست تا سیستم مستقل خزانه داری را که بر اساس آن وجوه دولتی در خزانه داری نگهداری می شد و نه در بانک ها یا سایر مؤسسات مالی، دوباره برقرار کند.رئیس جمهور ون بیورن قبلاً سیستم مشابهی را ایجاد کرده بود، اما در زمان دولت تایلر لغو شده بود.پولک در سخنرانی افتتاحیه خود مخالفت خود را با یک بانک ملی آشکار کرد و در اولین پیام سالانه خود به کنگره در دسامبر 1845، از دولت خواست که خودش وجوه خود را حفظ کند.کنگره کند عمل کرد.مجلس در آوریل 1846 و سنا در اوت لایحه ای را تصویب کردند، هر دو بدون یک رأی ویگ.پولک در 6 اوت 1846 قانون خزانه داری مستقل را امضا کرد.این قانون مقرر می داشت که درآمدهای عمومی در ساختمان خزانه داری و در خزانه های فرعی در شهرهای مختلف، جدا از بانک های خصوصی یا دولتی نگهداری می شد.این سیستم تا تصویب لایحه فدرال رزرو در سال 1913 پابرجا بود.
دیگر ابتکار مهم داخلی پولک کاهش تعرفه بود.پولک به وزیر خزانه داری رابرت واکر دستور داد تا پیش نویس تعرفه جدید و پایین تری را تهیه کند که پولک آن را به کنگره ارائه کرد.پس از لابی شدید هر دو طرف، این لایحه به تصویب مجلس رسید و در یک رأی گیری نزدیک که معاون رئیس جمهور دالاس را ملزم به شکستن تساوی کرد، سنا در ژوئیه 1846 به تصویب رسید.دالاس، اگرچه اهل پنسیلوانیا بود، اما به این لایحه رأی داد، اما تصمیم گرفت که بهترین چشمانداز سیاسی خود را حمایت از دولت دانست.پولک تعرفه واکر را به قانون امضا کرد و به طور قابل ملاحظه ای نرخ هایی را که توسط تعرفه 1842 تعیین شده بود کاهش داد.کاهش تعرفه ها در ایالات متحده و لغو قوانین ذرت در بریتانیای کبیر به رونق تجارت انگلیس و آمریکا منجر شد.
کنگره لایحه رودخانه ها و بندرها را در سال 1846 تصویب کرد تا 500,000 دلار برای بهبود امکانات بندری ارائه کند، اما پولک آن را وتو کرد.پولک معتقد بود که این لایحه مغایر با قانون اساسی است زیرا به طور غیرمنصفانه به نفع مناطق خاصی از جمله بنادری است که تجارت خارجی ندارند.پولک بهبودهای داخلی را مسائلی برای ایالتها میدانست و میترسید که تصویب این لایحه قانونگذاران را تشویق کند تا برای کسب امتیاز برای منطقه محل سکونت خود به رقابت بپردازند - نوعی فساد که او احساس میکرد به معنای محکومیت فضیلت جمهوری است.در این رابطه او از قهرمان خود جکسون پیروی کرد، که لایحه جاده میسویل را در سال 1830 به دلایل مشابه وتو کرده بود.
پولک که با محکومیت به بودجه فدرال برای بهبودهای داخلی مخالف بود، به شدت در برابر همه این گونه لوایح ایستاد.کنگره در سال 1847 لایحه بهبود داخلی دیگری را تصویب کرد.او آن را وتو کرد و در ماه دسامبر به کنگره پیام وتوی کامل فرستاد.لوایح مشابه در سال 1848 در کنگره ادامه یافت، اگرچه هیچ کدام به میز او نرسید.هنگامی که او برای امضای لوایح در 3 مارس 1849، آخرین روز جلسه کنگره و آخرین روز کامل او در مقام ریاست جمهوری، به کاپیتول آمد، می ترسید که لایحه اصلاحات داخلی کنگره تصویب شود و پیش نویس پیام وتو را با خود آورد.این لایحه تصویب نشد، بنابراین نیازی به آن نبود، اما با احساس اینکه پیش نویس با مهارت نوشته شده بود، آن را در میان اوراق خود حفظ کرد.
کلمه معتبر کشف طلا در کالیفرنیا تا پس از انتخابات 1848 به واشینگتن نرسید که در آن زمان پولک یک اردک لنگ بود.مخالفان سیاسی پولک ادعا کرده بودند که کالیفرنیا خیلی دورتر از آن است که مفید واقع شود و ارزش آن بهایی که به مکزیک پرداخت می شود را ندارد.رئیس جمهور از این خبر خوشحال شد و آن را تاییدی بر موضع خود در مورد توسعه تلقی کرد و در آخرین پیام سالانه خود به کنگره در دسامبر سال جاری چندین بار به این کشف اشاره کرد.اندکی پس از آن، نمونههای واقعی طلای کالیفرنیا وارد شد و پولک پیام ویژهای در این زمینه به کنگره ارسال کرد.این پیام که گزارشهای کمتر معتبر را تأیید میکرد، باعث شد تعداد زیادی از مردم، چه از ایالات متحده و چه از خارج، به کالیفرنیا نقل مکان کنند، در نتیجه به جرقهای برای تب طلا در کالیفرنیا کمک کرد.
مرگ قاضی هنری بالدوین در سال 1844 جای خالی دیوان عالی را بر جای گذاشت، اما تایلر نتوانسته بود سنا را برای تایید نامزدی وادار کند.در آن زمان رسم بر این بود که تعادل جغرافیایی در دیوان عالی وجود داشته باشد و بالدوین اهل پنسیلوانیا بود.تلاشهای پولک برای پرکردن کرسی بالدوین در سیاست پنسیلوانیا و تلاشهای رهبران جناح برای تضمین پست پرسود جمعآوری گمرک برای بندر فیلادلفیا درگیر شد.هنگامی که پولک تلاش کرد راه خود را از طریق میدان مین سیاست پنسیلوانیا بیابد، با مرگ جاستیس جوزف استوری، در سپتامبر 1845، جایگاه دوم در دادگاه عالی خالی شد.انتظار می رفت که جایگزین او از زادگاهش نیوانگلند بیاید.از آنجایی که مرگ استوری در حالی اتفاق افتاد که مجلس سنا در جلسه نبود، پولک توانست قرار ملاقاتی برای تعطیلات بگذارد و سناتور لوی وودبری از نیوهمپشایر را انتخاب کرد و هنگامی که مجلس سنا در دسامبر 1845 دوباره تشکیل شد، وودبری تایید شد.نامزد اولیه پولک برای کرسی بالدوین، جورج دبلیو وودوارد، در ژانویه 1846 توسط سنا رد شد، تا حد زیادی به دلیل مخالفت سایمون کامرون، سناتور بیوکنن و پنسیلوانیا.
با وجود عصبانیت پولک از بیوکنن، او در نهایت به وزیر امور خارجه پیشنهاد کرسی داد، اما بیوکنن پس از مدتی بلاتکلیفی، آن را رد کرد.پولک متعاقباً رابرت کوپر گریر از پیتسبورگ را نامزد کرد که تاییدیه را به دست آورد.قاضی وودبری در سال 1851 درگذشت، اما گریر تا سال 1870 خدمت کرد و در پرونده برده داری درد اسکات در برابر سندفرد (1857) نظری نوشت مبنی بر اینکه بردگان دارایی هستند و نمی توانند شکایت کنند.
پولک هشت قاضی فدرال دیگر را منصوب کرد، یکی در دادگاه ناحیه کلمبیا ایالات متحده، و هفت قاضی در دادگاه های ناحیه ای مختلف ایالات متحده.
پولک با احترام به تعهد خود برای خدمت تنها یک دوره، از انتخاب مجدد خودداری کرد.در کنوانسیون ملی دموکرات ها در سال 1848، لوئیس کاس نامزد شد.کنوانسیون ملی 1848 ویگ، زکری تیلور را برای ریاست جمهوری و نماینده سابق کنگره، میلارد فیلمور از نیویورک را برای معاون رئیس جمهور نامزد کرد.مارتین ون بیورن رهبری یک گروه جدا شده از خاک آزاد از دموکرات ها را بر عهده داشت.پولک از تغییر سیاسی متحد سابقش متعجب و ناامید شد و نگران تفرقه افکنی حزبی که وقف الغا شده بود، بود.پولک برای کاس سخنرانی نکرد و پشت میزش در کاخ سفید ماند.او برخی از حامیان ون بیورن را از دفتر فدرال در طول مبارزات انتخاباتی حذف کرد.
تیلور در انتخابات سه جانبه با تعدد آرای مردمی و اکثریت آرای الکترال پیروز شد.پولک از نتیجه ناامید شد زیرا او نظر کمی نسبت به تیلور داشت و ژنرال را فردی با قضاوت ضعیف و نظرات کمی در مورد موضوعات مهم عمومی میدید.با این وجود، پولک سنت را رعایت کرد و از تیلور رئیس جمهور منتخب در واشینگتن استقبال کرد و او را در یک شام جشن کاخ سفید میزبانی کرد.پولک در 3 مارس کاخ سفید را ترک کرد و یک میز تمیز را پشت سر خود گذاشت، اگرچه او از هتل یا ساختمان کنگره برای قرارهای لحظه آخری و امضای صورتحساب کار می کرد.او در مراسم تحلیف تیلور در 5 مارس شرکت کرد (4 مارس، روز تحلیف ریاست جمهوری تا سال 1937، در یک روز یکشنبه بود، و بنابراین مراسم یک روز به تعویق افتاد)، و اگرچه از رئیس جمهور جدید تحت تأثیر قرار نگرفت، بهترین ها را برای او آرزو کرد.
مدت حضور پولک در کاخ سفید بر سلامتی او تأثیر گذاشت.زمانی که پولک وارد دفتر شد، پر از شور و نشاط بود، و با سالهای خدمت دولتی خسته، ریاست جمهوری را ترک کرد.او واشینگتن را در 6 مارس برای یک تور پیروزمندانه از پیش تعیین شده در جنوب ایالات متحده ترک کرد تا در نشویل به پایان برسد.پولک دو سال پیش ترتیبی داده بود که خانه ای در آنجا بخرد، پس از آن پولک پلیس نامگذاری شد، که زمانی به مربی او، فلیکس گراندی تعلق داشت.
جیمز و سارا پولک به سمت پایین سواحل اقیانوس اطلس و سپس به سمت غرب از طریق جنوب عمیق پیشروی کردند.از او استقبال و ضیافت شد.زمانی که پولک ها به آلاباما رسیدند، او از سرماخوردگی شدید رنج می برد و به زودی با گزارش های مربوط به وبا نگران شد - مسافری در قایق رودخانه پولک در اثر آن جان باخت، و شایعه شده بود که در نیواورلئان رایج است، اما دیگر خیلی دیر شده بود.برای تغییر برنامه ها او که نگران سلامتی خود بود، به سرعت شهر را ترک می کرد، اما تحت تأثیر مهمان نوازی لوئیزیانا قرار گرفت.چند نفر از مسافران قایق رودخانه میسیسیپی بر اثر این بیماری جان خود را از دست دادند و پولک به قدری حالش بد شد که به مدت چهار روز به ساحل رفت و در یک هتل اقامت کرد.یک پزشک به او اطمینان داد که به وبا مبتلا نیست و پولک در 2 آوریل به نشویل رسید و پذیرایی بزرگی داشت.
پس از ملاقات با مادر جیمز در کلمبیا، پولک ها در پولک پلیس مستقر شدند.رئیس جمهور سابق خسته به نظر می رسید زندگی جدیدی به دست می آورد، اما در اوایل ژوئن، بر اساس اکثر گزارش ها از وبا، دوباره بیمار شد.با حضور چند پزشک، او چند روز معطل ماند و تصمیم گرفت در کلیسای متدیست غسل تعمید یابد، کلیسایی که مدتهاست آن را تحسین میکرد، اگرچه مادرش به همراه روحانی پروتستان خود از کلمبیا آمد و همسرش نیز یک پروتستان متدین بود.در بعد از ظهر روز جمعه، 15 ژوئن، پولک در خانه خود در پولک پلیس در نشویل، تنسی در سن 53 سالگی درگذشت.طبق روایت های سنتی، آخرین کلمه او قبل از مرگ این بود: "دوستت دارم سارا، تا ابد، دوستت دارم."بورنمن خاطرنشان کرد که چه گفته شود چه نباشد، هیچ چیز در زندگی پولک وجود نداشت که این احساس را نادرست کند.
تشییع جنازه پولک در کلیسای متدیست مک کندری در نشویل برگزار شد.پس از مرگ او، سارا پولک به مدت 42 سال در پولک پلیس زندگی کرد و در 14 اوت 1891 در سن 87 سالگی درگذشت.خانه آنها، پولک پلیس، در سال 1901 تخریب شد.
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.