کاربر:Mohammad bahrami cyrus
From Wikipedia, the free encyclopedia
«مقالههای نو در برخی ویکیپدیاها در ۲۴ ساعت گذشته»
انگلیسی: ۴۹۶ – آلمانی: ۳۴۲ – فرانسوی: ۲۴۰ – ایتالیایی: ۲۰۳ - نروژی بوکمُل: - فارسی: ۷۶ – عربی: ۸۸ - ترکی: ۱۲۱
دوشنبه | ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی | ۱۳ مه ۲۰۲۴ میلادی | ۵ ذیالقعده ۱۴۴۵ قمری
این کاربر ایرانی است یا ایران را دوست دارد. |
این کاربر دوستدار کوروش کبیر است. |
این کاربر به اصول بوشیدو پایبند خواهد بود. |
این کاربر تاریخ کره را دوست دارد. |
این کاربر خلیج همیشگی فارس را دوست دارد. |
این کاربر از نژادپرستی بیزار است. |
این کاربر مخالف پانترکیسم است و آن را یک ایدئولوژی ضد بشری میداند. |
این کاربر مخالف عقاید پانترکیسم بوده و حفظ یکپارچگی ایران را موضوعی بسیار مهم می داند. |
این کاربر مخالف عضویت ترکیه در اتحادیهٔ اروپا است. |
۰٫۰۲۳ درصد | این کاربر تاکنون ۲۲۹ مقاله، از مجموع ۱٬۰۰۲٬۱۳۸ مقالهٔ ویکیپدیای فارسی را ایجاد کردهاست. |
گویيد به نوروز كه امسال نیاید
دركشور خونین كفنان ره نگشاید بلبل به چمن نغمه ی شادی نسراید ماتمزدگان را لبِ پُر خنده نشاید خون می دمد از خاك شهیدان وطن وای ای وای وطن وای گلگون كفنان را چه بهار و چه زمستان خونین جگران را چه بیابان، چه گلستان دركشور آتش زده، درخانه ی ویران كس نیست زنًد بوسه به رخسارِ یتیمان كس نیست كه دوزد به تنِ مُرده : كفن، وای ای وای وطن وای از سینه ی هرسنگِ تو خون می دًمد امروز از خاك تو مستی و جنون می دًمد امروز آن لاله چه دیده كه نگون می دمد امروز؟ وان سبزه چرا زرد و زبون می دًمد امروز؟ سرخ است به خون پا و سًرِ سرو و سمن وای ای وای وطن وای ای برهنه پا، سروِ سرافراز تویی تو سردار و سزاوار به هر ناز تویی تو دشمن شكن و فاتح و سرباز تویی تو فرمانده ی این خاك، زِ آغاز، تویی تو غیر از تو كسی نیست درین مرزِ كهن وای ای واي وطن وای بشتاب كه در بازوی تو فرِ خداییست در گردش چشمانٍ تو انوارِ الهیست آیینِ تو فرماندهی و قلعه گشاییست شمشیرِ تو روشنگرِ اسرارِ سماییست تاریخ تو ثبت است به هر كوه و دمن وای ای وای وطن وای جز لاله ی خونبار كه روید ز زمینت كس نیست نهد گوش به فریادِ حزینت جز نام خدا، نیست دگر نقشِ نگینت تاریخ زند بوسه ی عزت به جبینت ای كارِ تو زینت دهِ اعصار و زِمًن وای ای وای وطن وای قرآنِ خدا را به ته پاشنه سودند با داسِ جفا كِشتِ امیدِ تو درودند آمیخته با زهر، فضای تو نمودند آثارِ گرانقدر تو را جمله ربودند بر پا و سًرِ شیر ببستند رًسن وای ای وای وطن وای نِی تاج به كار آیدت امروز نه اورنگ نِی صاحبِ سرمایه كه با سودِ گرانسنگ خون دلِ تو خورده به صد حیله و نیرنگ كس نیست كه پیروز شود جز تو دراین جنگ ای بازوی رزمنده ی زنجیرشكن وای ای وای وطن وای | {{{2}}} |