نویسنده دانمارکی From Wikipedia, the free encyclopedia
آرتور امانوئل کریستنسن (به دانمارکی: Arthur Emanuel Christensen) (زادهٔ ۹ ژانویهٔ ۱۸۷۵ در کپنهاگ – درگذشتهٔ ۳۱ مارس ۱۹۴۵ در کپنهاگ) ایرانشناس، لغتشناس و پژوهشگر فرهنگ اهل دانمارک بود که عموماً در کپنهاگ سکونت داشت.
آرتور کریستن سن در ۹ ژانویه ۱۸۷۵ میلادی در کپنهاگ متولد شد. وی تنها فرزند خانواده بود، پدرش در پستخانه مدیر اداری بود و مادرش خانهدار. در انشایی که در سیزده سالگی در مدرسه نوشت آرزو کرد که زبانشناس شود و خواندن هزار و یک شب در ایام کودکی باعث شد تا به مطالعات زبانشناسی و شرقشناسی علاقهمند شود.[1] در سال ۱۸۹۳ امتحانات دبیرستانی خود را گذراند و در حالی که خانوادهاش علاقه داشتند که او در رشتهٔ حقوق تحصیل کند، اما یکی از دوستان پدرش آنها را متقاعد کرد تا وی به دنبال علاقهاش برود و همین امر باعث شد تا او وارد دانشگاه کپنهاگ شود و به مطالعهٔ فرانسوی، تاریخ و لاتین بپردازد.[2]
او در سالهای پس از ۱۹۰۳ به عنوان معلم و روزنامهنگار (متخصص در سیاست خارجی) امرار معاش میکرد و در سال ۱۹۱۶ با همسر خود ازدواج کرد و فرزندی نداشتند. او در سال ۱۹۱۹ به سمت استادی زبانشناسی ایرانی در دانشگاه کپنهاگ رسید و تا پایان عمر این سمت را برعهده داشت.[3] کریستنسن در ۳۱ مارس ۱۹۴۵ در سن ۷۰ سالگی درگذشت و بنا به وصیتش، کتابخانهاش به دانشگاه کپنهاگ واگذار شد و پس از درگذشت همسرش نیز همهٔ اموالش در اختیار دانشگاه قرار گرفت تا صرف کارهای فرهنگی و احتمالاً مطالعات ایرانشناسی شود.[4]
کریستنسن در سال ۱۹۰۰ از دانشگاه کپنهاگ مدرک کارشناسی ارشد خود را در فرانسوی، تاریخ و لاتین دریافت کرد و همچنین زبانهای فارسی و عربی را نزد آگوست فردیناند مهرن، اوستایی را نزد ادوارد لمان، سانسکریت را نزد ویگو فاوسبول، و ترکی را نزد یوهانس استروپ آموخت.[5] حتی پیش از اخذ مدرکش، در سن ۲۳ سالگی مقالهای تحت عنوان «رستم، پهلوان ملی ایران» (۱۸۹۸) را منتشر کرد و پس از آن مقالهٔ «افسانهها و روایات در ادبیات فارسی» (۱۸۹۹) را انتشار داد.[6]
وی برای تز دکترای خود، کار بر روی خیام را برگزید و به واسطهٔ بورسی که دولت فرانسه در اختیارش گذاشته بود، برای بررسی نسخههای خطی رباعیات خیام به لندن و پاریس رفت و در ۱۹۰۲ به برلین رفت و در کنفرانسی با فریدریش کارل آندرئاس آشنا شد و نزد او به تحصیل پرداخت و متعاقباً در گوتینگن، جایی که یولیوس ولهاوزن، محقق عهد عتیق در آنجا بود دورانی به جهت تحصیل گذراند.[7]
او در سال ۱۹۰۳ از پایاننامهٔ دکتریاش که دربارهٔ خیام بود با درجهٔ ممتاز دفاع کرد. او در این پایاننامه صحت انتساب بسیاری از رباعیات را به خیام مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار داد. قدیمیترین نسخهای که در آن زمان از رباعیات خیام در اروپا در دست بود شامل ۱۵۸ رباعی میشد حال آنکه نسخ متأخر بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ رباعی داشتند. کریستنسن به تجزیه و تحلیل رباعیها از لحاظ روانشناسی پرداخت و بر این مبنا در سال ۱۹۰۴ رسالهٔ خود را با تجدید نظر به زبان فرانسوی مـنتشر کرد.[8] اما بدین قانع نشد و دنبالهٔ مطالعات را برای تشخیص رباعیات اصیل خیام از آنچه بدو منتسب است ادامه داد تا آنکه در سال ۱۹۲۷ کتاب دیگری بنام نقد بر رباعیات عمر خیام منتشر ساخت.[9] در این کتاب جدید، وی طریق دیگری برای تشخیص صحت رباعیات خیام ارائه نمود. بدین ترتیب که رباعیات نسخ و دستنوشتههای قدیمی را بدون توجه به ترتیب رباعی در گروههای مستقل و در عین حال مشترک با هم تقسیم کرد و رباعیهایی را که در گروههای مختلف تکرار میشدند حذف نمود و به این ترتیب موفق شد ۱۲۱ رباعی که احتمال اصالت و انتساب آنها به خیام بیشتر از بقیهٔ رباعیات بود را انتخاب کند. او همزمان با مطالعه بر روی این رباعیات موفق به انتشار مقالات متعددی در زمینهٔ ادبیات و فرهنگ ایران شد و در سال ۱۹۰۶ کتاب شعرا و فلاسفه اسلامی را که تحقیقی در احوال و آثار ابوالعلاء معری، ابن سینا، ناصرخسرو و سعدی بود منتشر کرد.[10]
با ترجمهای که نولدکه از تاریخ طبری بعمل آورد توجه کریستنسن به مطالعه دربارهٔ ایران قرون وسطی و تاریخ زمان ساسانیان جلب شد. از آنجا که از عهد ساسانیان مدارک و مآخذی بجا نمانده بود، کریستنسن اساس مطالعات خود را بر اقوال مورخین ایرانی و عرب و متون پهلوی قرار داد. در سال ۱۹۰۷ رسالهای تحت عنوان رمان بهرام چوبینه منتشر کرد؛ در این رساله وی با استفاده از شاهنامه و سایر مآخذ بعد از اسلام، تمامی داستان بهرام چوبین رئیس خانوادهٔ مهران را که به مخالفت با پادشاه زمان برخاسته بود بنا کرد و در آن نحوهٔ زندگی و آداب خانوادههای اشرافی ایران قرون وسطی را بررسی و تحقیق نمود در همان سال نتیجهٔ تحقیقات وسیع و جامع خود را در مورد ساسانیان طی کتابی بنام امپراتوری ساسانیان، مردم، حکومت، و دربار انتشار دارد. این کتاب در محافل ایرانشناسی آن روز با استقبال فراوان روبرو شد در سال ۱۹۲۵ با مطالعهٔ دقیق و گستردهٔ سنن و روایات تاریخی وی کتاب دیگری دربارهٔ زندگانی قباد ول پادشاه ساسانی و رابطهٔ او با مزدک منتشر ساخت.[11]
کریستنسن سه بار در سالهای ۱۹۱۴، ۱۹۲۹، و ۱۹۳۴ به ایران سفر کرد و پس از هر سفر، برداشت خود از مردم، فرهنگ آنها و محیط طبیعی را گزارش کرد. در کتاب فراسوی دریای خزر (۱۹۱۸) که سفرنامهٔ او به ایران و آسیای مرکزی است، از اندیشههای لیبرال دفاع کرده و فصلی را به ستایش از آیین بهایی اختصاص داد. در ایران قدیم و جدید (۱۹۳۰) رضاشاه را برای اطلاحات و توسعه ستایش میکند و در طرحهای فرهنگی ایران (۱۹۳۷) که به زبان دانمارکی است، به بررسی آثار محمدعلی جمالزاده پرداخت.
در اوایل سال ۱۹۰۷، کریستنسن اولین نسخه از آنچه را که قرار بود به عنوان کار بزرگ او شناخته شود، منتشر کرد. این اثر بازسازی کاملی از تاریخ، ساختار اجتماعی و دربار ایران ساسانی است که به زبان فرانسوی نوشته شد و در ایران نیز تحت عنوان وضع ملت و دولت و دربار در دوره شاهنشاهی ساسانیان توسط مجتبی مینوی به فارسی ترجمه شد. او متعاقباً این اثر را مورد بازبینی قرار داد و با گسترش آن، اثر تازهای تحت عنوان ایران در زمان ساسانیان را در ۱۹۳۶ منتشر کرد که این اثر همچنان یک کتاب مرجع در مطالعات تاریخ ساسانی محسوب میشود.[12]
کریستنسن در سال ۱۹۴۰ به عنوان یکی از اعضای آکادمی علوم گوتینگن انتخاب شد.[13]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.