بالاترین سوالات
زمانبندی
چت
دیدگاه
توران
واژهای تاریخی که به سرزمین سکاها اطلاق می شود از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
Remove ads
توران، نام یک منطقه در آسیای میانه به معنی سرزمین تور به زبان پارسی میانه[۱] است که از آن سوی آمودریا (جیحون) یعنی ماوراءالنهر به خوارزم متصل بوده است و از مشرق تا دریاچهٔ آرال امتداد دارد.[۲] تورانیان اصلی از نژاد سکاها در عصر اوستا هستند.[۳][۴][۵]

Remove ads
در اوستا
واژهٔ توران در یشتهای اوستا قبایل چادرنشینی را توصیف میکند که اسبهای تندپا دارند و دشمن ایرانیان یکجانشین هستند. در منابع آشوری ۶۴۱ یا ۶۴۰ پیش از میلاد، این قبایل چادرنشین سکایی شناخته میشدند.[۶] در کعبهٔ زرتشت، توران جزء ایالتهای ایران آمده است.[۷] کهنترین منبع که به واژهٔ توران اشاره میکند کتاب اوستا است و تمامی تورانیان در این کتاب نامهای ایرانی دارند.[۸]
در کتابهای پهلوی نیز نامهای تورانیان همه ایرانی است. در شاهنامه هم نامهایی مانند پشنگ و ارژنگ، افراسیاب، گرسیوز، اغریرث، گُروی، کهرم، سپهرم، اندریمان، سرخه، شیده، فرنگیس، منیژه، ویسه، فرشیدورد، لهاک، هومان، پیران، بارمان، پیلسم، گلباد، نستیهن، شواسپ، ارجاسپ، ویدرفش، نامخواست و…)، کاملاً آشکار میسازد که تورانیان عصر اوستایی، قوم-قبیلهای «ایرانی» بودهاند.
ایرانی شاخهای از اقوام آریایی هستند که خود به دو دسته ایرانی شرقی (سکاها) و ایرانی غربی (مادها و پارسها) تقسیم میشوند.
Remove ads
ارتباط با ترکان
خلاصه
دیدگاه
تورانیها شاخهای از قوم آریایی سکاها با فرهنگ نازلتر بودند. هنگامی که در قرن ششم میلادی سرزمین سکاها به زیر سلطهٔ ترکان درآمد، این دو واژه با هم درآمیختند و نام توران به ترکان گفته شد.[۹]
پیوند بعدی تورانیان اولیه با مردم ترک اساساً بر اساس ترکسازی بعدی آسیای مرکزی، از جمله مناطق فوق، استوار است.[۱۰][۱۱] به گفته کلیفورد ادموند باسورث، با این حال، هیچ رابطه فرهنگی بین فرهنگهای ترک باستان و تورانیان شاهنامه وجود ندارد.[۱۲]
در عصر اشکانی و ساسانی، پس از آن که یاد و خاطرهٔ تورانیان کهن دیگر به اسطورهها پیوسته و در دل حماسهها جای گرفته بود، با جایگزین شدن هپتالیان و خیونها در آسیای میانه، و سپس در عصر اسلامی با ساکن شدن ترکان در این ناحیه، نام قوم-قبیلهٔ فراموش شده و از میان رفتهٔ «توران»، به ساکنان جدید و نوآمدهٔ این منطقه، یعنی هپتالیان و خیونها و هونها، و سرانجام «ترکان» گفته شد و با آنان منطبق شد. از این روست که در متون عصر اسلامی، گاه از اصطلاح تور و توران برای اشاره به ترکان ساکن آسیای میانه و ماوراءالنهر استفاده میشود، چنانکه در لغتنامه دهخدا ذیل مدخل توران آمده است: «نام ترکستان است و بعضی از خراسان و آن از مشرق است».[۱۳]
مردم ایران و توران به عنوان یک قوم محسوب میشدند که هر دو از نوادگان فریدون بودند اما با دو قلمرو مختلف و اغلب نیز با یکدیگر در جنگ بودند.[۱۴][۱۵] ارتباط توران با ترکها نیز از حساب جغرافیایی شاهنامه گرفته شده است که ترک شدن آسیای میانه در طول آن زمان تا اندازهای تکمیل شده بود.[۱۶]
در واقع با توجه به شاهنامه دستکم ۱۵۰۰ سال پس از اوستا، قبایل کوچنشین که ساکنان این سرزمین بودند توسط تورج که پسر دوم فریدون بود رهبری میشدند. از اوستا و کتب دینی پهلوی و داستانهای ملی و اقوال مورخان قدیم برمیآید که ایرانیان و تورانیان از یک نژاد بودهاند. منتها ایرانیان زودتر شهرنشین شدند و تورانیان به همان وضع بیاباننوردی و چادرنشینی باقیماندند. در کتب متأخر، منطقهٔ ترک و خزر و چین و ماچین و تبت و شرق را به تفاوت خاک تور و ممالک روم و روس و آلان و مغرب را خاک سرم (سلم) دانستهاند. برخلاف این پندار، توران و سرمان و دو مملکت دیگر سایینی و داهی، هر چهار مانند خود ایران مرز و بوم آریایی است.[۱۷]
تور یا تورج (در فارسی میانه Tuzh) پسر فریدون در افسانههای باستانی ایران است. در شاهنامه وی به اشتباه ترک شناخته شده است.[۱۸] هرچند از نظر فرهنگی هیچ ارتباطی بین تورانیان شاهنامه و فرهنگ باستانی ترکها وجود ندارد.[۱۹]
باید به این نکته اشاره کرد که در نوشتهها صفویان، عثمانیان را رومی و دولت روم میخواندند. در حالی که عثمانیان، یونانی-رومی نبودند، ولی چون زیستبوم آنان از دیرباز روم نامیده میشد، این نامگذاری بر سرزمین عثمانیان، در میان مسلمانان رواج داشت. همچنین در این دوران، آسیای میانه و دولت شیبانیانِ ازبک را توران میخواندند. سراسر نامهای تورانیان دارای ریشهٔ ایرانی است. در شاهنامهٔ فردوسی که برگرفتهشده از خداینامه است تورانیان با ایرانیان دارای یک ریشه هستند آنگاه که از پادشاهی و تقسیم سرزمینها به دست فریدون سخن میرود. تور و سلم و ایرج هر سه فرزندان فریدون هستند یکی از این سرزمینها سرزمین تور در همسایگی و مرز به مرز ترکان-مغولان در شمال چین است که به تور برادر ایرج (نماد ایرانیان) میرسد. سرزمین توران و تورانیان با سرزمین سکاها و قوم سکا برابر است.[۲۰]
Remove ads
نام توران در اشعار ادیبان پارسیگو
شمارش واژههای مهم هویت زبانی و فرهنگی در ادبیات شاعران ایرانزمین:[۲۱][۲۲]
شجرهنامه تورانیان
[۲۳]فریدون | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سلم | تور | ایرج | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زادشم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پشنگ | ویسه | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گرسیوز | اغریرث | گروی زره | زنگوله | افراسیاب | کهرم | سپهرم | اخاست | اندریمان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سرخه | جهن | شیده | گردگیر | قراخان | فرنگیس | منیژه | نامبردهنشده | کهیلا | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ارجاسب | کهرم | اندریمان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فرشیدورد | لهاک | هومان | پیران | بارمان | پیلسم | گلباد | نستیهن | کروخان | سیامک | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رویین | جریره | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فرود | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع
جستارهای وابسته
Wikiwand - on
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Remove ads