بالاترین سوالات
زمانبندی
چت
دیدگاه

مقام‌های موسیقی در ادبیات فارسی

از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد

Remove ads

در ادبیات فارسی نام مقام‌های موسیقی بسیار ذکر شده‌است. بررسی سیر تاریخی نام‌های مقاماتی که در شعرها و نثر ادبی فارسی ذکر شده به درک سیر تحول مقام‌ها در موسیقی ایران کمک می‌کند.

در زیر مهم‌ترین این متون بر اساس سده‌های هجری قمری اشاره شده‌اند. یکی از مهم‌ترین این متون، رساله‌ای است که توسط محمد بن محمود بن محمد نیشابوری نوشته شده‌است که اولین متنی است که به طور مستقل (از متون عربی و یونانی) به تشریح موسیقی ایران پرداخته است. در رسالهٔ نیشابوری ۱۲ مقام برشمرده شده‌است؛ در انتها این مقام‌ها با آنچه در دیگر متون کهن آمده‌است مقایسه شده‌اند.

Remove ads

قرن پنجم

نخستین کسی که به صراحت از پرده‌ها نام می‌برد، کیکاووس بن اسکندر نویسنده قابوس‌نامه (۴۵۷ق) است که در فصل آیین و رسم خنیاگری، از ده پرده نام می‌برد:

نخست بر پرده راست چیزی بگوی پس بر رسم هر پرده چون پرده ماهور و پرده عراق و پرده عشاق و پرده زیرافگند و پرده بوسلیک و پرده سپاهان و پرده نو و پرده بسته و پرده راهوی شرط مطربی به‌جای آر.[۱]

قرن ششم

در قرن ششم، انوری در یکی از اشعارش از پرده‌های «نهاوند»، «رهاوی»، «عراق» و در شعری دیگر از «زنگوله» و «راست» نامبرده است:[۲]

غزلکهای خود همی خواندمدر نهاوند و راهوی و عراق
 دیوان انوری، ص ۲۶۹
دی گفت به طنز نجم قولکای بنده سپهر آبنوست
در زنگوله نشید دانیگفتم چه دهند از این فسوست
در پردهٔ راست راه دانموانگاه به خانهٔ عروست
 دیوان انوری، ص ۵۵۰

خاقانی، دیگر شاعر قرن ششم، نیز در آثارش به دفعات از پرده‌های موسیقی نام برده‌است از جمله:[۲]

راست نهادند پردهاش و ببختمپردهٔ کژ دیدم از ستای صفاهان
شهر زر و تخت طاقدیس خسان راباز مرا جفت کین نوای صفاهان
 دیوان خاقانی، ص ۳۵۷
لاجرم از سهم آن بربط ناهید رابند رهاوی برفت رفت بریشم زتاب
 دیوان خاقانی، ص ۴۴
Remove ads

قرن هفتم

خلاصه
دیدگاه

از جمله آثاری از قرن هفتم هجری که در آن به پرده‌ها اشاره شده دو مورد قابل توجه است. یکی مصیبت‌نامه از عطار که در آن شاعر اشاره می‌کند که تعداد پرده‌ها دوازده‌تا است اما فقط ده پرده را نام می‌برد:[۳]

چون صدف را پردگی بسیار بودپردگی را پرده فرض کار بود
پس ده و دو پرده را بگشاد جایتا کسی ننهد برون از پرده پای
بست لایق پردهٔ عشاق راتا نوائی میدهد آفاق را
چون مخالف دید ازو واخواست کردتا پس پرده مخالف راست کرد
آن یکی رادر نهاوند اوفکندوان دگر را بسته دربند اوفکند
پس زفان باتیغ و بانگ راه زنبر حسینی زد بآواز حسن
عاقبت سوز فراق آمد پدیداز سپاهان و عراق آمد پدید

ولی عطار در دو شعر دیگرش دو پردهٔ دیگر را هم نام برده‌است:[۴]

مطربا قولی بگو از راهویراه راهِ راهوی‌است اندر صبوح
 دیوان اشعار، غزل ۱۴۷[۵]
هرگز نساخت در ره عشاق پرده‌ایکان راست بود ترک کج پرده ساز تو
 دیوان اشعار، غزل ۶۷۷[۶]

در آنچه تا کنون برشمرده شد، نام‌هایی که از مقام‌ها در ادبیات آمده یا ناقص بوده (تمام دوازده مورد را شامل نمی‌شده) یا متفاوت با نامگذاری رایج در حال حاضر است (مثلاً از پرده‌هایی نظیر «مخالف» و «بسته» اسم برده می‌شده که در تقسیم‌بندی‌های جدیدتر اثری از آن نیست). اما در کتاب نصاب‌الصبیان که آن هم مربوط به قرن هفتم هجری است، یازده مقام موسیقی نام برده شده‌است (همگی به جز بزرگ) که نامشان با نامگذاری رایج در حال حاضر مطابقت دارد:[۲]

عشاق مرا قد حسینی است چو راستدر پرده بوسلیک، رهاوی و نواست
تا گشت رواج در صفاهان و عراقزنگو و حجاز، کوچک اندر بر ماست

مولوی در دو غزلش از بیشتر مقام‌های موسیقی یادکرده‌است. یکی در غزلی است در دیوان شمس از یازده مقام (به‌جز نوا) نام می‌برد:[۷]

ای چنگ پرده‌های سپاهانم آرزوستوی نای ناله خوش سوزانم آرزوست
در پرده حجاز بگو خوش ترانه‌ایمن هدهدم صفیر سلیمانم آرزوست
از پرده عراق به عشاق تحفه برچون راست و بوسلیک خوش‌الحانم آرزوست
آغاز کن حسینی زیرا که مایه گفتکان زیر خرد و زیر بزرگانم آرزوست
در خواب کرده‌ای ز رهاوی مرا کنونبیدار کن به زنگله‌ام کانم آرزوست
این علم موسیقی بر من چو شهادتستچون مومنم شهادت و ایمانم آرزوست
ای عشق عقل را تو پراکنده‌گوی کنای عشق نکته‌های پریشانم آرزوست
ای باد خوش که از چمن عشق می‌رسیبر من گذر که بوی گلستانم آرزوست
در نور یار صورت خوبان همی‌نموددیدار یار و دیدن ایشانم آرزوست

دیگری در غزل دیگری در دیوان شمس است که در آن مولوی از ده مقام (به جز زیر بزرگ و زیر کوچک) نام می‌برد و به دستگاه چهارگاه هم اشاره می‌کند.[۸]

می‌زن سه تا که یکتا گشتم مکن دوتایییا پرده رهاوی یا پرده رهایی
بی زیر و بی‌بم تو ماییم در غم تودر نای این نوا زن کافغان ز بی‌نوایی
قولی که در عراق است درمان این فراق استبی قول دلبری تو آخر بگو کجایی
ای آشنای شاهان در پرده سپاهانبنواز جان ما را از راه آشنایی
در جمع سست رایان رو زنگله سرایانکاری ببر به پایان تا چند سست رایی
از هر دو زیرافکند بندی بر این دلم بندآن هر دو خود یک است و ما را دو می‌نمایی
گر یار راست کاری ور قول راست داریدر راست قول برگو تا در حجاز آیی
در پرده حسینی عشاق را درآوروز بوسلیک و مایه بنمای دلگشایی
از تو دوگاه خواهند تو چارگاه برگوتو شمع این سرایی ای خوش که می‌سرایی
Remove ads

قرن هشتم

جمال الدین سلمان در یکی از غزل‌هایش از مقامی با نام دلنواز و ... نام برده‌است:[۹]

راستی بستان مقام دلنواز است این زمانخوش‌نوایی در مقام دلنواز آغاز کن

مقایسه

خلاصه
دیدگاه

جدول زیر، نام پرده‌هایی که در رسالهٔ نیشابوری (ابتدای قرن ششم هجری) آمده را با آثار دیگر ادیبان تا قرن هفتم هجری مقایسه می‌کند:[۲] در سطر آخر نیز نام مقام‌های مطابق، به شکلی که توسط صفی‌الدین ارموی مطرح و پس از او در آثار دیگران نیز تکرار شده، آمده‌است.[۱۰]

اطلاعات بیشتر ادیب, درگذشت (ه‍.ق) ...
Remove ads

جستارهای وابسته

پانویس

منابع

Loading related searches...

Wikiwand - on

Seamless Wikipedia browsing. On steroids.

Remove ads