ابزار ستارهشناسی در قدیم From Wikipedia, the free encyclopedia
اُسطُرلاب یا آسترولاب (به یونانی: اَسْترُلابُن (ἁστρολάβον)؛ اَسْترُن (ἄστρον)، ستاره + لامبانِئین (λαμβάνω)، گرفتن)،[1] (به پارسی باستان: استارهیاب) (دیگر نامها: اَسترولاب، سُتُرلاب، صُلاّب)، و در برخی منابع فارسی با نام «آیینهٔ نجوم»[2] و جام جم هم آورده شدهاست. از ابزارهای قدیم نجوم و طالعبینی است.[3] اسطرلاب وسیلهای در نجوم رصدی بوده و اکنون بیشتر برای کاربردهای آموزشی بکار میرود. اسطرلاب رایج و معمولی دستگاه و صفحه مدور فلزی است که از جنس برنز یا برنج یا از آهن و فولاد یا تخته به طرز بسیار دقیق و ظریف و مستحکمی ساخته شده و برای مطالعات و محاسبات کارهای نجومی از قبیل پیدا کردن ارتفاع و زاویه خورشید، محل ستارگان و سیارات و منطقه البروج و به دست آوردن طول و عرض جغرافیایی محل در تمام مدت شبانه روز و فصول مختلف سال بکار برده میشود. همچنین برای بهدست آوردن ارتفاع کوهها و پهنای رودخانهها و سایر عوارض طبیعی زمین و تعیین ساعات طلوع و غروب یکایک ستارگان ثابت و سیاراتی که نام آنها بر شبکه اسطرلاب نقش بسته نیز مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین این دستگاه برای محاسبه ساعات طلوع و غروب آفتاب هر محل (علیالخصوص در دوره اسلام که تعیین ساعات نماز هم برآن اضافه شد) ساخته شدهاست. با توجه به این حقیقت که در هنگام استفاده از دستگاه مذکور هیچ احتیاجی جهت به کاربردن و دانستن فرمولهای ریاضی نیست. (مانند خطکش محاسبهای که به وسیله مهندسین به کار برده میشود)
در کل از این ابزار برای سنجش ارتفاع، سمت، بعد و میل خورشید و ستارگان، تعیین وقت در ساعات روز و شب، قبله و زمان طلوع و غروب آفتاب استفاده میشده و ابزاری در مبحث تاریخ ابزارهای زمان بودهاست که برای کاربردهای دیگر نیز بهکار میرفته.
بر طبق اسناد بهدست آمده در ماوراءالنهر، این دستگاه را «استارهلاب» میگفتند. «استاره» یا «استره» که یونانیان «استاریوس» مینامند، همان ستاره و نام ایرانی است و «لابیدن» از مصدر پارتی به معنی «تابیدن» است.[4]
بعضی از منابع عربی نام آن را مشتق از کلمه یونانی استرلابوس نوشتهاند و برخی معنی آن را «ترازوی ستارگان» ذکر کردهاند. اما از آنجا که اسطرلاب در حوزه فرهنگ ایران و خاورمیانه بکار گرفته شده و در فرهنگ یونانی جایگاهی ندارد و اروپاییان در اندلس مسلمان قرن یازدهم با آن آشنا شدند بنابراین ارتباط این واژه با استرلابوس نیز بعید به نظر میرسد. حمزه اصفهانی واژه «اسطرلاب» را معرب ترکیب فارسی «استارهیاب» میداند. نظر حمزه اصفهانی قابل قبولتر بنظر میرسد زیرا Star یا استارا یا ستارا و ستره ریشه در سانسکریت و در زبانهای پارسی باستان دارد و واژه استار در فرهنگ ایرانی و میانرودان و حتی زبان آرامی و سریانی معمول بودهاست. استاره یاب هنوز هم در ادبیات خراسانی بکار میرود؛ مثلاً میگویند طرف جادو و جمبل بلد است مهره خر و استره یاب دارد.[4]
ابوریحان بیرونی در رسالهٔ «إفراد المقال فی أمر الظلال» نظر حمزه اصفهانی را در کتاب «الموازنة» رد کرده و به فرض رواج این کلمه در زبان فارسی، آن را برگرفته از تعریب واژهٔ یونانی اسطرلابوس میداند که در آن اسطر (star) به معنی ستاره است، همانند واژههای astronomy و astrology (که در ریشهٔ یونانی آنها تردیدی وارد نشده) و اشاره میکند که این وسیله در زمانی که هیچ جای دیگری وجود نداشته، در صنعت و کتب قدیمی آنها یافت میشدهاست. وی اضافه میکند که مردم مشرق زمین اسطرلاب را نمیشناختهاند و از سایه برای این منظور استفاده میکردهاند.[5]
اسطرلاب را ایرانیان مسلمان جام جم یا جام جهاننما یا آینه جم میخواندند. حافظ در غزلی از آینه جام نام میبرد که منظورش همان اسطرلاب است که جهان را مانند جام آینهواری به آدمی نشان میدهد. قدیمیترین کتاب جامع به زبان فارسی دری دربارهٔ اسطرلاب و ستارهشناسی، کتاب «روضه المنجمین» نام دارد که آن را «شهمردان» فرزند ابیالخیر رازی در سده پنجم هجری تألیف کردهاست.
این وسیله بسته به کاربردهایی که دارد در انواع مختلفی ساخته میشدهاست. از آن جمله میتوان به اسطرلاب کالتام، توماری، هلالی، چلیپایی، ذورقی، قوسی، جامعه جنوبی، رصدی، شمالی، کروی، مسطح خطی، ثلثی و صلیبی اشاره کرد.
بسیاری از منابع تاریخی اختراع اسطرلاب را به هیپارخوس نسبت میدهند اما به نظر میرسد ابزارهای مشابه با تواناییهای مختلف در بین ستارهشناسان آشور و بابل رایج بوده و نمونههای یونانی نتیجه تکمیل این ابزارها بودهاست. از اسطرلابهای یونانی نمونهای در دست نیست. اما این ابزار در بخش حوزه ایرانی اسلام مورد استفاده بود زیرا ابزاری بر آن نصب بود که ساعت آفتابی محسوب میشد و زمان ظهر شرعی را تعیین میکرد.
از قرن نهم میلادی تا قرن نوزدهم اسطرلابهای بسیاری در ایران و دیگر کشورهای جهان اسلام ساخته شد. به گفتهای نخستین سازنده اسطرلاب در میان مسلمانان محمد فزاری پسر ابراهیم فزاری بودهاست. اما شواهد نشان میدهد که اولین اسطرلاب ساخته ابواسحاق ابراهیم بن حبیب بن سلیمان معروف به ابراهیم بن حبیب از منجمان و ستاره شناسان ایرانی است که به سال ۷۷۷ هجری قمری اسطرلاب را ساخت تا چندی پیش احتمال میرفت که کهنترین اسطرلابی که تاکنون باقیمانده، در ۳۷۴ق/۹۸۴م به دست دو برادر اصفهانی به نامهای احمد و محمد بن ابراهیم در اصفهان ساخته شده باشد. اما ظاهراً کهنترین نمونه شناخته شده که نام سازنده و تاریخ ساخت برآن حک شدهاست اسطرلابی است که به گواهی کتیبه کوفی پشت کرسی آن به دست «بسطلس» در تاریخ ۳۱۵ هجری قمری ساخته شدهاست.[نیازمند منبع]
البته به گفتهٔ سرگئی تولستوف، باستانشناس روس و حفار بنا، رصدخانه در قوی قریلگان قلعه، در این رصدخانه قدیمیترین ستارهیاب اسطرلاب جهان کشف شدهاست. کشف این ستارهیاب نشان داد که دست کم صدها سال پیش از بطلمیوس در سرزمین ایران اختراع اسطرلاب وجود داشتهاست.
در ایران و جهان اسلام دانشمندان بسیاری رسالهها و کتابهایی دربارهٔ مبانی نظری و نحوه کار با اسطرلاب نوشتهاند از جمله:
همچنین در برخی کتابهای نجومی در فصل یا فصلهایی به اسطرلاب و چگونگی کار با آن پرداخته شدهاست. از این جملهاند:
دربارهٔ انواع ویژه اسطرلاب نیز رسالههایی نوشته شدهاست، از جمله:
اروپائیان در قرن ۱۳ میلادی از راه اندلس اسپانیا و آثار اسلامی اسطرلاب را شناختند.[4]
در شکل روبرو، زیر محاسبه صفحه مُقَنطَرات که در مقیاس سدسی است، نشان داده شدهاست.
معمولاً اسطرلاب را از برنج میسازند ولی بعضاً هم از مس استفاده شدهاست.
برای این ابزار بیش از ۳۰۰ کاربرد مطرح کردهاند.[نیازمند منبع] از کاربردهای زمان اسلامی آن میتوان به قبله یابی و تعیین ساعات اذانها اشاره کرد. کاربرد عملی این ابزار برای تعیین ظهر شرعی بودهاست. در زیر به برخی از کاربردهای نجومی اسطرلاب اشاره شدهاست:
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.