شاه اسماعیل دوم
شاه ایران از ۱۵۷۶ تا ۱۵۷۷ / From Wikipedia, the free encyclopedia
شاه اسماعیل دوم (۲۸ مه ۱۵۳۷ میلادی/۹۴۳ ه. ق[یادداشت 3] – ۲۵ نوامبر ۱۵۷۷ میلادی/۹۸۴ ه.ق) سومین شاه از ایران صفوی بود که از ۱۵۷۶ تا ۱۵۷۷ میلادی حکمرانی کرد. از دیدگاه مورخان، پدرش شاه تهماسب یکم بهدلایل گوناگونی همچون نگرانی از دست دادن تاجوتخت و جنگطلبیهای اسماعیل علیه امپراتوری عثمانی، به منظور دور کردن فرزندش از دربار، او را به حاکمیت هرات منصوب کرد. افزایش محبوبیت اسماعیل پس از پیروزیهای مختلف بر عثمانیها نزد مردم به خصوص سپاه قزلباش و عیاشیهای او باعث شد شاه تهماسب، اسماعیل را حدود بیست سال در قلعه قهقهه حبس کند.
شاه اسماعیل دوم | |||||
---|---|---|---|---|---|
شاهنشاه ایران | |||||
سومین پادشاه صفوی | |||||
سلطنت | ۹۸۴–۹۸۵ قمری ۱۵۷۶–۱۵۷۷ میلادی | ||||
تاجگذاری | ۲۲ اوت ۱۵۷۶ا[ت ق 1][1][2][3] | ||||
پیشین | تهماسب یکم[3] | ||||
جانشین | محمد خدابنده[3] | ||||
زاده | ۲۸ مه ۱۵۳۷ میلادی قم | ||||
درگذشته | ۲۵ نوامبر ۱۵۷۷ میلادی[4][3] قزوین، ایران | ||||
آرامگاه | |||||
همسر(ان) | پریپیکر بیگم | ||||
فرزند(ان) | شجاعالدین محمدمیرزا صفیه سلطان بیگم فخرجهان بیگم گوهر سلطان بیگم | ||||
| |||||
دودمان | صفویان | ||||
پدر | تهماسب یکم[یادداشت 2] | ||||
مادر | سلطانم بیگم |
اسماعیل پس از مرگ پدر در مبارزه برای کسب جانشینی و همچنین پس از تاجگذاری و به منظور تثبیت قدرت، کشتارهای بسیاری انجام داد و بسیاری از اعضای خاندان سلطنتی را به قتل رساند. در دوره شاه اسماعیل دوم مرزهای کشور آرام و جان و مال مردم از گزند گذر سپاهیان و یورش بیگانگان در امنیت بود. شاه اسماعیل دوم به دلیل اینکه از نفوذ و قدرت سران طوایف قزلباش در هراس بود، دست بسیاری از آنان را از کارهای لشکری و دولتی کوتاه ساخت و جوانان خام و کم تجربه را به جای ایشان منصوب نمود. او در دوران زمامداریش، هیچ جنگی برپا نکرد و جز ازبکان که یک بار به نیشابور حمله کردند و شکست خوردند، هیچ نیروی بیگانهای به شهرها و روستاهای ایران تجاوز نکرد. در دوران پادشاهی او بین عثمانی و ایران هرگز جنگی اتفاق نیفتاد و پیمان آماسیه همچنان پا بر جا بود اما روابط دو دولت همواره متشنج بود و صلح بیشتر به آتشبس شبیه بود. شاه اسماعیل دوم برای نخستین بار نماد شیر و خورشید را به رنگ طلایی بر روی پرچم ایران سوزندوزی کرد. این پرچم تا پایان دوران صفوی نیز درفش رسمی ایران بود.[7]
شاه اسماعیل با وجود انجام منکرات، فردی مذهبی و پیرو مذهب شیعه بود. وی در جوانی در محضر عالمان شیعه قواعد و اصول مذهب شیعه را آموخته بود. وی چون یک پادشاه بود و حفظ حکومت برایش از مهمترین امور محسوب میشد، در سرآغاز سلطنتش برای کوتاه کردن دست علمای پرقدرت تشیع در آن مقطع زمانی، آنان را تحقیر، زندانی یا تبعید کرد و به روحانیون اهل سنت اهمیت زیادی داد و از آنان حمایت کرد اما از آنجا که مذهب تشیع در آن هنگام کیش رسمی و عرفی جامعه بود و در میان قزلباشان و عامه مردم محبوبیت داشت، شاه اسماعیل دوم قادر نبود بیش از پیش بر سیاست تساهل و مسامح خود با سنیان پافشاری کند لذا با یک تاکتیک سیاسی تغییر خط مشی داد و کوشید اعتقاد خود به مذهب تشیع را آشکار دارد.
شاه اسماعیل، پریخان خانم، دختر قدرتطلب و بانفوذ شاه تهماسب که در به سلطنت رسیدنش نقش داشت را دستگیر کرد. طرز رفتار وی با قزلباشان و مخالفان خود خشن بود. دلیل مرگ او نامعلوم است، اما به عقیده برخی از مورخان گرایش نهان وی به تسنن، باعث گردید عدهای از سرداران قزلباش توطئهای ترتیب داده و وی را در ۴۳ سالگی مسموم کردند. شاه اسماعیل دوم را یک روز پس از مرگ در امامزاده شاهزاده حسین قزوین دفن کردند. پس از او شاه محمد خدابنده به عنوان چهارمین شاه صفوی به سلطنت رسید. پیگیری نشدن و ناگهانی بودن مرگ شاه توسط مقامات رسمی و امرا موجب ابهام در مورد قتل وی از نظر مردم شد به همین دلیل پس از مرگ وی در سالهای بعد چهار نفر به دروغ خود را شاه اسماعیل خوانده و در پی به دست گرفتن قدرت برآمدند.