![cover image](https://wikiwandv2-19431.kxcdn.com/_next/image?url=https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c5/Ferdowsi-Ave-1962.jpg/640px-Ferdowsi-Ave-1962.jpg&w=640&q=50)
بدهی مصرفکننده
From Wikipedia, the free encyclopedia
در علم اقتصاد، بدهی مصرفکننده (به انگلیسی:consumer debt) مبلغی است که مصرفکنندگان بدهی دارند. (در مقابل بدهی مربوط به شرکتها یا دولتها) بدهی مصرف کننده شامل بدهیهای ناشی از خرید کالاهایی است که قابل مصرف هستند و/یا سود و ارزشی را ایجاد نمیکنند. از نظر اقتصاد کلان، این بدهی است که به جای سرمایهگذاری برای تأمین مالی مصرف استفاده میشود.[1]
![]() | این مقاله میتواند با ترجمهٔ متن از مقالهٔ متناظر در انگلیسی گسترش یابد. برای مشاهدهٔ دستورالعملهای مهم ترجمه روی [گسترش] کلیک کنید.
|
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/86/Consumer_and_Government_Debt_as_a_%25_of_GDP.png/640px-Consumer_and_Government_Debt_as_a_%25_of_GDP.png)
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/d3/Personal_savings_rate_%26_revolving_credit.webp/640px-Personal_savings_rate_%26_revolving_credit.webp.png)
رایجترین شکلهای بدهی مصرفکننده، بدهی کارت اعتباری، وامهای روز پرداخت، وامهای دانشجویی و سایر امور مالی مصرفکننده است که اغلب با نرخهای بهره بالاتر از وامهای تضمین شده بلندمدت مانند وام مسکن هستند.
بدهی بلندمدت مصرف کننده اغلب از نظر مالی نابهینه در نظر گرفته میشود. برخی از اقلام مصرفی مانند خودرو ممکن است به نحوی دارای سطوح بالای سودمندی و کاربرد در بازار باشند در نتیجه تحمیل بدهی کوتاه مدت ممکن است برای چنین نوع اقلام مصرفی توجیه کننده باشد اما اکثر کالاهای مصرفی چنین نیستند. برای مثال، متحمل شدن بدهی مصرفکننده با بهره بالا از طریق خرید تلویزیون با صفحه بزرگ «اکنون»، به جای پسانداز برای آن، معمولاً نمیتواند با مزایای ذهنی داشتن تلویزیون زودهنگام توجیه مالی شود.
در بسیاری از کشورها، آسان شدن گرفتن بدهی مصرف کننده فراتر از توان بازپرداخت فرد باعث رشد صنعت مشاوره اعتباری و گرفتن بدهی بیشتر برای پرداخت بدهیهای قبلی شدهاست. سهولت انباشت بدهی به این راحتی بازپرداخت این بدهیها را دشوارتر کردهاست و ان پدیده منجر به امتیاز اعتباری پایینتر میشود و با سلامت روان ارتباط دارد.
مقدار بدهی معوق در برابر درآمد قابل تصرف مصرف کننده به عنوان نسبت اهرم مصرف کننده بیان میشود. به صورت ماهانه، توصیه میشود که این نسبت بدهی بیشتر از ۲۰ درصد دستمزد دریافتی یک فرد نباشد.[2] نرخ بهره به طیفی از عوامل بستگی دارد، از جمله شرایط اقتصادی، توانایی درک شده مشتری برای بازپرداخت، فشارهای رقابتی از سوی سایر وام دهندگان، و ساختار ذاتی و امنیت محصول اعتباری. نرخها معمولاً از ۰٫۲۵ درصد بالاتر از نرخ پایه تا دو رقمی متغیر است. بدهیهای مصرف کننده نیز با وامهای تهاجمی و نابرابرانه مرتبط است، اگرچه بحثهای زیادی در مورد اینکه دقیقاً چه چیزی وامهای تهاجمی و نابرابرانه را تشکیل میدهد، وجود دارد.
در سالهای اخیر، یک تحلیل جایگزین ممکن است بدهی مصرفکننده را راهی برای افزایش تولید داخلی بداند، به این دلیل که اگر اعتبار به راحتی در دسترس باشد، افزایش تقاضا برای کالاهای مصرفی باید باعث افزایش کل تولید داخلی شود. فرضیه درآمد دائمی نشان میدهد که مصرفکنندگان برای کاهش و مصرف بهینه در طول زندگی خود، و برای مخارج مالی (به ویژه مسکن و تحصیل) در اوایل زندگی خود وارد بدهی میشوند و بدهی خود را در دورههایی از زندگی که دارای درآمد بالاتری هستند پرداخت میکنند.
بدهیهای شخصی به ویژه در ایالات متحده و بریتانیا در حال افزایش است. با این حال، طبق گزارش فدرال رزرو آمریکا، نسبت خدمات بدهی خانوارهای ایالات متحده در پایینترین سطح از زمان اوج خود در پاییز ۲۰۰۸ میلادی قرار دارد.[3]