تهاجم عراق به ایران (۱۳۵۹)
From Wikipedia, the free encyclopedia
عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ (۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰) حمله به ایران را آغاز کرد. نیروهای عراقی قصد داشتند نواحی بزرگی از جنوب غرب ایران را اشغال کنند.
تهاجم عراق به ایران | |||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از جنگ ایران و عراق | |||||||||
سربازان ایرانی در حال مبارزه در نبرد خرمشهر (سال ۱۳۵۹) | |||||||||
| |||||||||
طرفهای درگیر | |||||||||
ایران | عراق بعثی | ||||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||||
ابولحسن بنی صدر (اولین رئیسجمهور ایران و فرمانده کل قوا ایران) مصطفی چمران (مجروح) (وزیر دفاع ایران) ولیالله فلاحی (رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران) قاسمعلی ظهیرنژاد (نیروی زمینی ارتش) محسن رضایی (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرمانده) |
صدام حسین (رئیسجمهور عراق) علی حسن المجید (فرمانده) طاها یاسین رمضان (فرمانده و معاون دبیر حزب) عدنان خیرالله (وزیر دفاع) صدام کامل (فرمانده گارد جمهوری) | ||||||||
واحدهای درگیر | |||||||||
کتائب الدفاع الوطنی | |||||||||
قوا | |||||||||
At the onset of the war:[2] 110,000–150,000 soldiers, 1,700–2,100 tanks,[3] (500 operable)[4] 1,000 armoured vehicles, 300 operable artillery pieces,[5] 485 fighter-bombers (205 fully operational),[6] 750 helicopters |
At the onset of the war:[7] 200,000 soldiers, 2,800 tanks, 4,000 APCs, 1,400 artillery pieces, 380 fighter-bombers, 350 helicopters | ||||||||
تلفات و خسارات | |||||||||
۴٬۵۰۰ کشته[8] 12,000 مجروح تجهیزات:
|
۴٬۰۰۰ کشته[8] 10,000 مجروح تجهیزات:
40 بالگرد[persian-alpha 4] |
در نخستین روزهای حملهٔ ارتش عراق به خاک ایران، حدود سی هزار کیلومتر مربع از خاک ایران به اشغال آنها درآمد.[9] طی دو روز نخست حمله، نیروهای عراقی به هیچ یگان نظامی ایرانی که در حد تیپ باشد، برنخوردند. در واقع آنزمان ایران فقط دو لشکر از نیروهای مسلح و دو لشکر موتوریزه پیادهنظام در غرب کشور داشت که آنها هم همگی از مرزها فاصله گرفته بودند. در این روزها، واحدهای گوناگون نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران به دلیل از هم پاشیدگی با تأخیر توانستند خود را به جبههٔ جنوب برسانند و توان مقابله پایاپای با عراق را نداشتند.
نیروی زمینی عراق از سه جبهه و در هر جبهه با یک سپاه یورش زمینی خود را آغاز کرد. سپاه اول از جبههٔ شمالی، حدود ۲۵ کیلومتر در اطراف قصر شیرین پیشروی کرد و سپاه دوم از جبهه میانی و در اطراف مهران، هردو پس از برخورد به مناطق کوهستانی متوقف شدند. این حملات برای پشتیبانی از حملهٔ اصلی در خوزستان انجام شد. صدام تصور میکرد که مورد استقبال مردم خوزستان که بخشی از آنان عرب یا عربزبان بودند قرار خواهد گرفت.[10] هدف اولیهٔ بخش جنوبی ارتش عراق، تصرف برقآسای شهر مرزی خرمشهر و پس از آن آبادان، اهواز، دزفول و شوشتر و سوسنگرد بود. عراق کسب این هدف را یک پیروزی استراتژیک برای خود تلقی میکرد.[10][11] پس از تصرف خرمشهر، ارتش عراق موفق شد در اواخر آبان، شهر آبادان را محاصره کند. عراقیها که بر حمایت عربهای خوزستان از ارتش خود، دستکم در شمال خوزستان حساب کردهبودند، بازهم ناکام ماندند. حملات پیاپی عراق برای تصرف شهرهای سوسنگرد و اهواز عقیم ماند و ارتش عراق شانس غافلگیری را بهخاطر مقاومت یک گروه کوچک مردمی از دست داد.[10] گفتنیاست که حداکثر پیشروی نیروهای عراقی در جبههٔ جنوبی که در اثر غافلگیری نیروهای ایرانی صورت گرفت، تا ۱۵ کیلومتری شهر اهواز بود.[12]
نقشهٔ اولیه صدام، یک پیروزی سریع در حداکثر چند هفته بود. بسیاری هرگز پیشبینی شکست عراق در دستیابی به این اهداف و آغاز یک جنگ فرسایشی طولانی را نمیکردند.[10] عراقیها برنامهای برای حفظ خاک ایران در مدتی طولانی نداشتند. با این حال جمهوری اسلامی حاضر به مذاکره نبود، آنهم در شرایطی که نیروهای عراقی تا آن حد در خاک ایران پیشروی کرده بودند. ضمن اینکه روحانیت حاکم بر ایران علاقهمند به گسترش جنگ و استفاده از آن برای دستیابی به مقاصد خود بود.[13]