From Wikipedia, the free encyclopedia
شاهزاده احمد نوری (ترکی عثمانی: شهزاده احمد نوری ; ۱۹ دسامبر ۱۸۷۸ – ۷ اوت ۱۹۴۴) شاهزاده عثمانی، سومین پسر سلطان عبدالحمید دوم از همسرش بدریفلک کادین بود.
شاهزاده احمد نوری | |||||
---|---|---|---|---|---|
زاده | ۱۹ دسامبر ۱۸۷۸ کاخ یلدیز، قسطنطنیه، امپراتوری عثمانی (امروزه استانبول، ترکیه) | ||||
درگذشته | ۷ اوت ۱۹۴۴ (۶۵ سال) نیس، فرانسه | ||||
همسر(ان) | فهریه خانم (ا. ۱۹۰۰–۱۹۴۰) | ||||
| |||||
Dynasty | عثمانی | ||||
پدر | عبدالحمید دوم | ||||
مادر | بدریفلک کادین | ||||
پیشینه نظامی | |||||
وفاداری | Ottoman Empire | ||||
شاخه نظامی | نیروی زمینی امپراتوری عثمانی | ||||
سالهای خدمت | ح. 1910[1]–۱۹۲۲ | ||||
درجه | See list |
شاهزاده احمد نوری در ۱۹ دسامبر 1878[2]در این شهر به دنیا آمد کاخ یلدیز. پدرش سلطان عبدالحمید دوم فرزند عبدالمجید اول و تیرمژگان قادین. مادرش بود Bedrifelek Kadın، دختر شاهزاده Kerzedzh Mehmed بیگ او سومین پسر و ششمین فرزند از پدر و کوچکترین فرزند مادرش بود. او یک برادر به نام شهزاده محمد سلیم هشت سال بزرگتر از خود و یک خواهر به نام ذکیه سلطان داشت. شش سال بزرگتر از او[3][4]
تحصیلات اولیه او در مدرسه شاهزادگان انجام شد. سپس در دانشکده نظامی عثمانی ثبت نام کرد. او دارای درجه سرگرد هنگ سواره نظام در ارتش امپراتوری عثمانی بود. سپس به درجه سرهنگ، و بعد به سرتیپی ارتقا یافت. ویلایی در محوطه کاخ یلدیز به او اختصاص داده شده بود.[5]
او فردی بسیار باهوش و حساس بود و به همین دلیل همیشه دچار مشکل میشد. او استعداد فوقالعاده ای در نقاشی داشت. او از نقاش ایتالیایی، سالواتوره والری، که در Sanayi-i Nefise Mektebi نیز تدریس میکرد، درس گرفته بود. روی شیشه نقاشیهای رنگی میکشید. او پس از روزها کار، یک حمام قابل حمل به اندازه یک چادر کوچک برای پدرش به عنوان هدیه برای بیست و پنجمین سالگرد به سلطنت رسیدن در سال ۱۹۰۱ ساخت[6]
در ۲۷ آوریل ۱۹۰۹، سلطان عبدالحمید دوم خلع شد و به تسالونیکی تبعید شد. نوری در استانبول ماند.[7] تمام خانواده عبدالحمید از کاخ یلدیز اخراج شدند و بیشتر آنها آنها حتی مکانی برای زندگی نداشتند. نوری و برادر بزرگترش شهزاده سلیم ابتدا در عمارت خواهرشان زکیه سلطان ساکن شدن، تا اینکه به نوری عمارتی در بویوکدره اختصاص یافت.[6]
تنها همسر او Fahriye Zişan Hanim بود.[6] او در سال ۱۸۸۳ به دنیا آمد. پدرش ایلیا علی بیگ،[6] چرکس و سرگرد سواره نظام در ارتش امپراتوری عثمانی بود.[8] آنها در سال ۱۹۰۰ ازدواج کردند. زمانی که شاهزاده از مدرسه دخترانه بنام مکتب-تحصیل در منطقه بنام شهزادهباشی که مدیر آن برادر بزرگترش بود، ملاقات کرد. او زیبا بود. علاوه بر این، خانواده او با مادر شاهزاده دوست بودند.[9]
سلطان عبدالحمید عروس خود را محترم میداشت. او همچنین پس از مراقبت از شوهرش پس از عمل جراحی فتق در سال ۱۹۰۵، به او مدال طلا داد[10] فتق ناشی از بستهای بود که در جریان راهپیمایی جمعه به داخل ماشین سلطان انداخته شد. نوری فکر کرد بمب است و از ماشین بیرون پرید. البته بعداً مشخص شد که این بسته یک نوزاد یتیم بودهاست. اما با شدت پرش نوری دچار فتق شد. او با وجود اینکه تحت عمل جراحی قرار گرفته بود، تا زمان مرگ از این بیماری رنج میبرد.[11]
آنها بچه نداشتند. با این وجود شاهزاده او را بسیار دوست داشت و با زن دیگری ازدواج نکرد. در سال ۱۹۱۹ از هم جدا شدند زیرا فهریه از عمل شاهزاده ناراحت شده بود. او ویلای خود را در بوری ارگدره ترک کرد و در عمارتی در فنریولو مستقر شد و خواهر بزرگترش را به همراه داشت.[12] وی در تبعید خانواده شاهنشاهی در سال ۱۹۲۴ همسرش را به نیس فرانسه دنبال کرد. او در سال ۱۹۴۰ درگذشت و در به خاک سپرده شد مسجد تکیه، دمشق، سوریه.[13][14][15][15]
در تبعید خانواده امپراتوری در مارس ۱۹۲۴، نوری و همسرش در نیس فرانسه ساکن شدند.[16] در ۱۴ ژانویه ۱۹۲۵، او وکالتنامهای به سامی گونزبرگ، وکیل یهودی معروف ترکیه داد و به او اجازه داد تا ساختمانها، زمینها، معادن، امتیازات باقی مانده از عبدالحمید در قلمرو ترکیه و جاهای دیگر را از غاصبان بازپس گیرد. شاهزاده در تبعید دچار مشکلات مالی شد. ویلای وی در یلدیز توقیف شد و پول ویلا در فنریولو در مدت کوتاهی تمام شد. در این بین، مرد جوان یونانی که در نیس با او آشنا شد، با او رابطه خوبی داشت. او با دادن مقداری پول به شاهزاده کمک کرد.[17]
او در شیمی و همچنین نقاشی و معماری تبحر داشت. او لوازم آرایشی مانند صابون را که در خانه یا اتاق هتل خود در نیس تولید میکرد، میفروخت. آنها را هم به دوستانش هدیه داد. در طول جنگ جهانی دوم، وضعیت او بدتر شد. نوری که نتوانست شغلی پیدا کند در وضعیت اسفباری قرار گرفت. او بر اثر گرسنگی و بیماری در یک پارک[18] در ۷ اوت ۱۹۴۴ درگذشت.[19] او در گورستان یتیمان به خاک سپرده شد. نامهای که در جیبش پیدا شد، نوشته بود: «اگر من بمیرم، کسی را سرزنش نکنید، زیرا از گرسنگی میمیرم. من با نواختن پیانو در سینما امرار معاش میکردم. الان این شغل را پیدا نمیکنم. مرا منحیث یک مسلمان دفن کنید.»[20]
۸. محمود دوم | |||||||||||||||
4. عبدالمجید یکم | |||||||||||||||
۹. بزم عالم سلطان | |||||||||||||||
2. عبدالحمید دوم | |||||||||||||||
۵. تیرمژگان قادین | |||||||||||||||
1. Şehzade Ahmed Nuri | |||||||||||||||
6. Prince Kerzedzh Mehmed Bey | |||||||||||||||
3. Bedrifelek Kadın | |||||||||||||||
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.