محمدباقر مجلسی
فقیه و محدث شیعه / From Wikipedia, the free encyclopedia
محمدباقر مجلسی (۱۰۳۷–۱۱۱۰ هجری قمری) مشهور به علامه مجلسی و مجلسی ثانی، فقیه شیعه اخباری دوران شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی و مؤلف بحارالانوار است. او اولین عالمی است که بهطور گسترده اقدام به نوشتن به زبان فارسی کرد و به این وسیله فاصله بین زبان فقها و تودهها را پر کرد و آثار او بیشترین نفوذ را در جامعه ایران داشتند.[1] عبدالعزیز دهلوی در زمان مجلسی معتقد بود شیعه را باید مذهب مجلسی دانست.[2]
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
این نوشتار به ویراستاری نیاز دارد. لطفاً تا جایی که ممکن است آن را از نظر دستور زبان، شیوه نگارش، املا و انشا بهتر کنید. |
محمدباقر مجلسی علامه مجلسی مجلسی دوم | |
---|---|
اطلاعات شخصی | |
زاده | ۱۰۳۷ قمری (۱۰۰۶ ش/۱۶۲۸ م) |
درگذشته | ۱۱۱۰ قمری (۱۰۷۷ ش/۱۶۹۹ م) |
محل دفن | مسجد جامع اصفهان، اصفهان |
ملیت | ایرانی |
محل اقامت | اصفهان |
والدین |
|
آثار معروف | بحارالانوار، مرآة العقول، حقالیقین |
شناخته شده برای | جمعآوری روایات و احادیث شیعه و تالیف مجموعه بحارالانوار |
حرفه | فقیه، مدرس و محدث شیعه |
مرتبه | |
استادان | محمدتقی مجلسی، آقا حسین خوانساری، شیخ حر عاملی و ملا محسن فیض کاشانی |
حرفه | فقیه، مدرس و محدث شیعه |
لحن یا سبک این مقاله بازتابدهندهٔ لحن دانشنامهای مورد استفاده در ویکیپدیا نیست. |
مجلسی تصوف را از شیعه جدا کرد و عقلگرایی فلسفی را از تشیع تا حدود زیادی زدود.[3] با علم مخالف بود و به برداشتهای حسی بیشتر از عقلی اهمیت میداد.[4] تأسیس بسیاری از سنتهای شیعه کنونی مثل عزاداری و زیارت قبور امامان به مجلسی نسبت داده میشود.[5] مجلسی که برخی او را پدر تشیع امروزی ایران میدانند، مؤمنان را تشویق میکرد که تصورات خیالانگیز را به عنوان بخشی از ایمان خود بپذیرند و رهبران خود را بهعنوان شخصیتی مافوق بشری تجلیل کنند.[6] سیاست ستیز با اهل سنت که توسط مجلسی تدوین شده بود باعث ناراحتی سنیان خراسان و تسخیر اصفهان توسط افغانها و نابودی امپراتوری صفوی شد. این اتفاق یک هویت افغان را در خراسان تثبیت کرد که در قرن بعدی یکی از عوامل جدایی افغانستان از ایران شد.[7][8][9][10]
مجلسی دین را دربردارنده همه امور دنیوی و اخروی و جامعهشناسی و روانشناسی و سیاست و تجارت و... مبتنی بر روایتها میدانست. اعتقاد بر جامعیت دین و تکیه بر حدیث و روایت بهعنوان سرچشمه معرفت باعث جلوگیری از تفکر و در نهایت لغزیدن جامعه ایران به دامن خرافات شد.[11]