مذهب شیعه در افغانستان
From Wikipedia, the free encyclopedia
شیعیان افغانستان، از نظر جمعیت، دومین مذهب مردم افغانستان به حساب میآیند[2] و از آنجایی که هیچگاه در افغانستان سرشماری دقیق و قابل اعتمادی انجام نگرفته آمارها و تخمینهای مختلفی وجود دارد.
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
۱۵ درصد[3][4] یا ۲۰ درصد[5] یا بین ۲۵ تا ۳۰ درصد[6][7][8][9] یا بر اساس تخمین بصیر احمد دولتآبادی و عنایت الله حفیظ ۳۰ تا ۳۵ درصد[10][11][12][13] و بر اساس اطلاعات مرکز دایرة المعارف امامحسین ۳۵ درصد[14] افغانستانیها شیعه مذهب هستند.
همچنین طبق تحقیقات مستقل و جامع جمعیتشناسی افغانستان که از سال ۲۰۰۶ تا به هماکنون در دانشکده روابط بینالملل دانشگاه کلمبیا انجام پذیرفته ۲۵ درصد از جمعیت افغانستان را شیعیان جعفری و ۴/۵ درصد را نیز شیعیان اسماعیلی تشکیل میدهند.[15][16]
نبود سرشماری درست و جامع در زمینه مقدار جمعیت اقوام و مذاهب در افغانستان، باعث شدهاست که گروههایی با آمار سازیهای جعلی و خودساخته بهطور عمد آمار جمعیت اقوام شیعه مذهب را دستکاری و شرایط را بنفع خود تغییر بدهند.[17][18][19]
بهطور نمونه در سال ۱۳۹۱ آکادمی علوم افغانستان کتاب دایرةالمعارف آریانا را بازنگری و بازچاپ کرد که در آن بدون ذکر دلیل موجه درصد جمعیت اقوام شیعه مذهب بهطور عمد کاهش داده شد[20]
با اینحال طالبان از زمان به قدرت رسیدن مجدد شان شمار بسیاری از شیعیان را در پنج ولایت وادار کرده تا خانه و کاشانه و مزارع خود را ترک کنند. این دستور، معمولاً با یک ضربالاجل چند روزه همراه است و قربانیان، هیچ راهی برای شکایت از این تصمیم و دفاع از حق مالکیت خود ندارند. این کار با هدف اهدای زمین به هواداران طالبان صورت میگیرد تا ساکنان شیعه مذهب این ولایتها به کشورهای همسایه از جمله ایران فراری و مهاجر شده و توازن جمعیت قومی و مذهبی بتدریج بنفع طالبان و طرفداران اش تغییر کند[21][22]
تا قبل از نسلکشی بزرگ شیعیان افغانستان[23][24] در سال ۱۲۷۲ شمسی هزارهها یکی از بزرگترین گروههای قومی مذهبی در افغانستان بودند که نزدیک به ۶۷ درصد از کل جمعیت کشور را تا قبل از قرن نوزدهم میلادی تشکیل میدادند. اما در سال ۱۸۹۳میلادی، بیش از نیمی از جمعیت آنان قتلعام شد[25]