بخشی از مردم کرد ایران From Wikipedia, the free encyclopedia
کُردهایِ خُراسان بخشی از مردم کرد ایراناند که پراکنش آنان در منطقه شمال خراسان است. این منطقه با نام کردخانه یا خُراسانِ کُردیهِ[1][2] شناخته میشود. زبان مردم این منطقه کردی کرمانجی و دین آنان اسلام شیعه و سنی و ایزدی است.[3][4]
در استان خراسان شمالی بیش از ۵۰ درصد[33] و در استان خراسان رضوی ۱۰ درصد از جمعیت را کردها تشکیل میدهند که یکی از گروهای قومی این استاناند. اینان شیعه مذهب هستند. حدوداً ۲۲ قبیله مهم و ۱۲۲ گروه از این قومیت در خراسان ساکناند. کردهای خراسان از شاخه کورمانجها هستند و به زبان کردی کرمانجی سخن میگویند. یکی از عمده ویژگیهای قوم کرمانج خراسان شمالی که افراد این قوم را از دیگر اقوام ممتاز میکرده پوشش مردان و زنان این قوم بوده است که اکنون تنها به عنوان زینت به کار برده میشود. تنها بعضاً این پوشش اصیل کرمانجی در میان زنان عشایر، آن هم زنان مسنتر، دیده میشود و گاه نیز اهالی خطه خراسان شمالی در مجالس جشن و شادی اقدام به پوشیدن لباسهای کرمانجی میکنند.
ایل مرادخانی که به (حسینزاده) شهرت دارند و بزرگترین ایل در شیروان هستند
قوچان:طوایف زعفرانلو، برانلو، آرامانی، سعدانی، کیوانی، عمارلو، شادی، بچاوند، باوه نور در قوچان که همگی از ایل بزرگ حسنلو هستند. شیخ امیرانی، سووانی، پیچپرانی، شامی، بهادرانی. ایل توپکیها، تیتکانی، حمزه یی، رشوانی، رودکانی، زیدانی
پی آمد جنگ چالدران؛ به دنبال پیروزی عثمانیها در جنگ چالدران، آنها رفتار بی رحمانهای با کُردها پیش گرفتند. به دنبال این رفتار و قتلعامها، مهاجرت کردها به مناطق داخلی ایران فزونی گرفت و گروه زیادی از طوایف به این مناطق کوچیده یا کوچانیده شدند.[34]شاه طهماسب یکم، منصب امیر الامرایی تمام کُردهای درون ایران و حکومت مناطقی از ایران را به رئیس خلیل خان بیگ، طایفه سیاه منصور سپرد. جمعیت زیاد این کُردها و دامهای آنها از یک سو، و محدود بودن مراتع برای آنها باعث بوجود آمدن مشکلات زیادی برای آنها و بومیهای آن مناطق شد.[34] از این رو به دلیل آنکه خلیل خان بیگ توانایی کنترل مناطق زیر فرمانش را نداشت، شاه طهماسب اول ناگزیر دستور انتقال برخی از آنها را به خراسان داد.[35] منشی اسکندر بیک نیز، همین روایت را تقریباً تأیید میکند.[36]
در پی نافرمانیها و شورشهای سران عشایر غرب دریاچه ارومیه، شاه در پی آن آمد، در جهت تضعیف قوای آنان دست به تبعید و کوچاندن اجباری کردهای آنجا بزند.
دفاع از مرز و مقابله باشرارت دشمنان شرقی؛ برخی شرق شناسان و ایران شناسانی که از مناطق شمالی خراسان گذر نمودهاند بااشاره مختصر به تاریخ کردها بر این نظر متفقند که شاه عباس برای صیانت ازمرزهای شمالی خراسان کردها را به این مناطق کوچ داد.
حمایت از عشایر؛ عدم مراقبت صحیح دولت از این گروه که در نواحی مرزی روسیه و عثمانی ساکن بودند موجب میشد گاهی اوقات این عشایرکه ازسرحدداری خسته میشدند، به آن سوی مرزهای ایران هجوم برده و مبادرت به دستبرد نمایند. عکس این اتفاق نیز محتمل بودو لذا حکومت مرکزی برای حمایت ازعشایر وپاسخگویی به شکایات مرزنشینان، اقدام به جابجایی برخی از این کوچندگان کرد.[37][38][39]
حاج رستم بیگ چشمگزگ که در دشت چالدران به امر سلطان سلیم امپراتور ترک عثمانی با یارانش به قتل رسید.
شاه علی خان کرد چشمگزگ که همراه شاه عباس در سال ۱۰۰۰ قمری وارد خراسان شد.
شاهقلی سلطان میرایل جلیل چشمگزگ و امیرالامراء اکراد سال ۱۰۱۱ قمری
یوسف خان سلطان، میرایل جلیل چشمگزگ ۱۰۳۷ قمری
مهراب بیگ فرزند شاهقلی سلطان، ملقب به وکیل الاکراد(۱۰۳۸ قمری)
ژالو مهراب دختر بگ وکیل الاکراد (۱۰۶۹ قمری) اولین زن فرمانروایان در اجتماع اکراد ایران
رضا قلی خان ایلخانی مقتدرترین خوانین ایرانی متوفی ۱۲۴۹در تبعید آذربایجان سام خان ایلخانی فاتح امیر حسین خان شجاع الدوله نجفعلی خان کردشادلو نخستین ایلخانی بجنورد سال ۱۲۴۸ قمری
هرات ملقب به شجاع الدوله متوفی ۱۳۱۱ قمری جعفرقلی خان شادلو ایلخانی مقتدر ملقب به سهام الدوله
ایلخانی زعفرانلو مسعود ۱۲۷۵ قمری حاکم بجنورد و استرآباد مسموم ۱۲۷۸
محمد ناصرخان شجاع الدوله پسر امیر حسین خان بنیانگذار شهر ناصری (شهر جدید قوچان) متوفی ۱۳۲۰ قمری
حیدر قلی خان سهام الدوله برادر جعفر قلی
خان مسعود شجاع الدوله در سال ۱۲۸۸ قمری متولد در فاروج
عبدالرضا خان شجاع الدوله یا محمد خان سهام الدوله (سردار مفخم) متوفی ۱۳۳۸ قمری برادرزاده حیدر قلی خان و متوفی ۱۳۲۲ قمری
امیر حسین خان شجاع الدوله زعفرانلو حاکم بجنورد و استرآباد که آخرین حکم ایلخانیگری را از عزیزالله خان سالار مفخم (سردار معزز)
از زمان درگذشت آخرین ایلخان زعفرانلو در سال ۱۳۳۹، جامعه کوچ نشینی کردهای خراسان عملاً یک پیکر بدون سر است و نه دستگاهی با سلسله مراتب معین دارد و نه رئیسی که همه از وی اطاعت کنند … درحالی که حداقل به مدت دو قرن، اداره و رهبری جامعه کرد خراسان به عهده دستگاهی با سلسله مراتب مشخص بود که در راس آن یک یا دو ایلخان قرار داشت که یکی از آنها در شهر قوچان (فرهاد خان توپکانلو، علی محمد خان توپکانلو) و دیگری در بجنورد و گاهی نیز در شیروان مستقر بودند؛ ولی امروزه روابط بین طوایف و حتی بین محلههای یک طایفه به حداقل خود رسیده است.
اما از چند دهه پیش امنیت منطقه توسط دولت مرکزی تأمین میشود و ژاندارمها کوچ نشینان را خلع سلاح نموده و خصومتها و ستیزها را خاموش کردهاند.[40][41][42][43][44][45]
عروسی کردهای خراسان امروز فراتر از عروسیهای رایج است و عملاً به جشن بزرگ و همایش فرهنگی در منطقه تبدیل شده است. حضور جمعیت از شهرهای مختلف، هنرنمایی هنرمندان گوناگون، تجلیل از سرآمدان موسیقی وفرهنگ منطقه در برخی عروسیها حضور زنان با لباس زیبا و رنگارنگ محلی، شعر خوانی شاعران محلی و توجه ویژه به استفاده از نمادهای بومی-محلی در تزیین جایگاه و محیط عروسی و بهرهگیری از سنتهای نیک شه واش (شادباش) و دیگر آیینهای عروسی سبب شده است که هر عروسی به یک جنگ بزرگ فرهنگی و هنری منطقه تبدیل شود و سی دی این عروسیها در کوتاهترین زمان و در سطح وسیعی مورد استفاده خانوادهها قرار گیرد و گاه یک عروسی سنتی فراتر از یک شهر و استان مورد استقبال قرار گرفته است.
در قدیم عروسیهای کردی سه شبانه روز و بنا به برخی نظرها و نوشتهها از جمله کتاب رامشگران شمال خراسان هفت شبانه روز به طول میانجامیده.
به علت تغییر شرایط زندگی بیشتر عروسیهای کردی در یک شبانه روز برگزار میشوند.[46][47][48]
موسیقی کردی خراسان که سراسر شمال خراسان، یعنی از سرخس تا شمال گنبد کاووس (از مشرق به مغرب) و از باجگیران و درگز تا نیشابور و سبزوار (شمال به جنوب) را در بر میگیرد، از اصالت و ویژگی خاصی برخوردار است. گاهی شنونده را به اوج عرفان و معنویات و عالم ملکوتی سیر میدهد. زمانی در غم، هجران و سوز و گداز، اشک چشم شنونده را سرازیر میکند و زمانی، به اوج شادی، رقص و پایکوبی وامیدارد. این اصالت و گستردگی، از تاریخ پر فراز و نشیب و سرزمینهای پست و بلند، کوهستانها، جلگهها، کوچها و جابجایی و برخورد با اقوام و ملل مختلف، طبیعت و آبشارها، نغمه پرندگان و…نشأت گرفته است.
موسیقی کردی خراسان چهار جنبه دارد:۱-دینی ۲-رزمی ۳-بزمی ۴- سوگی. هر یک از این چهار اصل نیز به مقامها، آهنگها و شاخههای متعددی تقسیم میگردد.
سازهای زهی رایج در میان کردهای خراسان عبارتند از: کمانچه، دوتار، ششتار، تنبور (که چهار سیم دارد و اکنون در بین کردهای غرب کشور، معمول است).
سازهای بادی که در میان کردهای خراسان رواج داشته است و دارد عبارتند:۱-کرنای ۲-سرنا ۳-شاخ نفیر ۴-نی هفت بند ۵-دوزله (قوشمه) ۶-نای نوازان میباشد.[49][50][51][52][53][54][55][56][57][58][59]
عاشقها: نوازندگان که این شغل را پدر بر پدر، به میراث بردهاند و به صورت موروثی و نژادا عاشق نوازنده هستند. سازهای آنها عبارتند از کرنا، سرنا (پیق)، دهل، دوزله (قومشه) و کمانچه. آنها کار نوازندگی و آموزش رقص به جوانان را بر عهده دارند. خوانندگی و سرایندگی، جزو وظایف آنها نیست. اجرای نمایش معروف به «توره» نیز از وظایف آنهاست.
بخشیها: بخشی به کسی گفته میشود که نوازنده چیرهدست دوتار باشد و نیز اشعاری را که میخواند خود شخصاً بسراید و آواز خوب بخواند؛ یعنی شاعر، نوازنده و خواننده باشد. واژه بخشی، از کلمه بخشش و موهبت الهی آمده است و شامل حال چنین افراد برجستهای میشود و با معنای ذیل کلمه بخشی، که در فرهنگ مصاحب آمده، ارتباطی ندارد.
بلیروانها: نی نوازانی هستند که بیشترشان به صورت شبانان و چوپانان، در فضای باز کوهستان به نواختن و فراگیری آن اقدام میکنند و گله گوسفندان یا شتران را با آوای نی خود، به چرا و حرکت وامیدارند. نی از زیباترین و اصیلترین آلات موسیقی کردهای خراسان است.
لوطیها: مردمانی آواره، سرگشته و بی قید و بند به دنیا هستند. تنها ساز آنها، دپ یا همان دایره است. بیشتر اشعار هزل و هجو میخوانند و از ستمگران و صاحبان زور و زر انتقاد میکنند، در گذشته، اخبار ایلات و عشایر ولایات را از نقطهای به نقطه دیگر،انتقال میدادند و در واقع کار رادیو و تلویزیون کنونی را انجام میدادند. آنها مصونیت سیاسی داشتند و هیچکس حق آزارشان را نداشت.
لولوچیها: آوازه خوانهای غیر حرفهای هستند که معمولاً در جوانی یا به مناسبت حال، همراه با تار بخشیها یا ساز عاشقها، یا بدون ساز آواز میخوانند. لولوچیها، بابت کار خود، حق گرفتن دستمزد ندارند و مصونیتی هم شامل حال آنها نمیشود و باید پاسخگوی آنچه که میخوانند، باشند.[60][61][62][63][64][65][66][67][68][69]
لباس زن کرمانج خراسان شمالی ترکیبی از گراس (goras)، شیلوار، کله (kolle)و نظامی است. بالاتنه که در اصطلاح کرمانجی «گراس» نامیده میشود و دامن که در اصطلاح کردی «پارچه» و «شیلوار» نامیده میشود، دو قسمت اصلی لباس کرمانجی هستند. بالاتنه لباس، «گراس» نامیده میشود که پیراهنی ساده است و یقه خاصی ندارد. «کله» پوششی است از جنس پارچه مخمل که بر روی گراس پوشیده میشود. برای کله از پارچه مخمل با رنگهای تند و گرم مثل قرمز و سبز و بنفش استفاده میشود. این لباس با سکههای تزیینی که در اصطلاح کرمانجی «دراو» نامیده میشود با تعبیه حلقه بر روی سکه، تزیین میشود. سکههای متعدد بر روی کله، هنگام راه رفتن، صدایی موزون تولید میکند. به حاشیه یقه، جیبها و سر آستینهای کله، نوارهایی زیگزاگ با رنگهای تند، دوخته میشود.
زن کرمانج برای پوشش سر از (پشمی) که امروز به روسری موسوم است و شالی مخصوص استفاده میکند، این سرپوشها حتی روی چهره زن به جز چشمان را میپوشاند.[70][71][72]
پاپلی یزدی، دکترمحمدحسین :مقاله مختصری دربارهٔ کوچ نشینان کرد شمال خراسان، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی مشهد (سال شانزدهم، شماره سوم وچهارم، پاییزوزمستان، ۱۳۶۲)
در تاریخ بیهقی اثر :ابوالفضل بیهقی، در خصوص کردهای خراسان در دوران غزنوی مطالبی نقل شده است ونیز اینکه این کردها در سپاه سلطان مسعود غزنوی نیز حضور داشتهاند اشاراتی وجود دارد.
طبق گفته ابن خلکان که رشید یاسمی نیزآن را آورده معلوم میشود که کردها حتی پیش از ورود اسلام یا همزمان با ورود اسلام به ایران در مناطق مرو (خراسان) ساکن بودهاند.
دکتر یوسف متولی حقیقی استاد گروه تاریخ دانشگاه نیز درشماره 23 فصلنامه تاریخ تمدن آورده است: "باین که بسیاری از تاریخ نویسان و محققان، سابقه حضور کردها را درخراسان به زمان صفویه رساندهاند اما شواهدی دردست است که مساله حضورآنان را در روزگار پیش از صفویه تایید میکند. "
گلاویخو، سفیر اسپانیا در دربار گورکانی، که در 26 ژ1404میلادی در اطراف نیشابور بوده است، از دیدار با یک گروه چهار صد نفری کرد گزارشی داده است (سفرنامه کلاویخو، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران :ترجمه و نشر کتاب 1337، ص 188)
شماره کتابشناسی ملی:۲۸۷۹۷۳۹ طرح بررسی و سنجش شاخصهای فرهنگ عمومی کشور (شاخصهای غیرثبتی){گزارش}:استان خراسان شمالی/به سفارش شورای فرهنگ عمومی کشور؛ مدیر طرح و مسئول سیاست گذاری:منصور واعظی؛ اجرا:شرکت پژوهشگران خبره پارس -شابک:۲-۴۷-۶۶۲۷-۶۰۰-۹۷۸ *وضعیت نشر:تهران-موسسه انتشارات کتاب نشر ۱۳۹۱ *وضعیت ظاهری:۳۰۲ ص:جدول (بخش رنگی)، نمودار (بخش رنگی)
یوسف متولی حقیقی، تأملی پیرامون علل و چگونگی مهاجرت کرده به خراسان، فلصنامه تخصصی فقه و تاریخ تمدن، سال ششم، ش۲۱، بهر ۱۳۸۹، ص ۷۸.
م. کاردوخ، جنبشهای کرد از دیرباز تاکنون، ص ۳۱۱و ۳۱۲
علی رحمتی، نقش ایالات و طوایف بجنورد در دفاع از استقلال ایران، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته تاریخ آزاد اسلامی واحد تهران، ۱۳۷۹،
کتاب فرهنگ و لغت نامه کرمانجی نویسنده احمد عضدی
کتاب (فرش کردی خراسان) پروفسور ویلیام استانسر ترجمه ایران توحدی
چوخه پوشان نامدار کتابی بسیار ارزشمند در رابطه با ورزش و آئین کشتی کردی یا کشتی باچوخه در شمال خراسان
کتاب کشتی کردی باچوخه تألیف علی محمد جهانی. منطقه شمال خراسان
کتاب فرهنگ کردی خراسان، جلد یک کرمانجی به فارسی_تألیف کلیمالله توحدی
کتاب شوقنامه کرمانجی_دکتر هادی بیدکی
کتاب آری دل-جواد رمضانیان
کتاب مینا مال-علیرضا سپاهی لایین
کتاب سه دلوپ - مجموعهٔ سه خشتیهای علیرضا سپاهی لایین
کتاب تشتانوک-نوشته عل فروزش
کتاب الفبای کوردی کرمانجی-مهدی جعفرزاده
کتاب قهرمانان سردار عیوض خان جلالی جلد دوم نوشته هاشم فرهادی
کتاب "ابن الاثیر" یکی از مهمترین منابع تاریخی در مورد کردهای خراسان است که در قرن دهم هجری توسط عزالدین ابوالحسن علی بن محمد الجزری نوشته شده است. این کتاب در ۱۳۲۶ صفحه به چاپ رسیده است و در آن به توضیحاتی دربارهٔ تاریخ، فرهنگ و تمدن کردهای خراسان پرداخته شده است. در کتاب "ابن الاثیر"، جزری به جنگهای کردهای خراسان با سلجوقیان، مغولها و دیگر قبایل و امپراطوریهای همجوار، پرداخته است.
کتاب "فتوح البلدان" نوشته البلعمی در این کتاب نوشته است که در دوران حکومت ملوک بویه، کردهای خراسان به عنوان یکی از تنها قومی بودند که به مقاومت در برابر حکومت بویه پرداختند. همچنین، او در قسمتهای دیگری از کتاب به بررسی تأثیر کردهای خراسان در جنگها و نبردهای مختلف در این منطقه اشاره کرده است.
کتاب "الفصول فی تاریخ الأمم والملوک"، ابن خلدون همچنین به تأثیرات کردهای خراسان در تاریخ ایران و جهان پرداخته و نقش آنها در توسعهٔ تمدن اسلامی و ادارهٔ امور خراسان در دورهٔ حکومت غوریان و غزنویان را برجسته کرده است؛ لذا، میتوان گفت که کتاب "الفصول فی تاریخ الأمم والملوک"، یکی از منابع مهم تاریخی در مورد کردهای خراسان است که به تحلیل و بررسی تأثیرات آنها در تاریخ ایران و جهان پرداخته است.
Wikiwand in your browser!
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.