بالاترین سوالات
زمانبندی
چت
دیدگاه
فهرست فرمانروایان ایران
یک فهرست از تمام فرمانروایان در تاریخ ایران از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
Remove ads
این فهرست شامل تمامی فرمانروایانی است که بر اساس منابع تاریخی بر سراسر یا بخشی از سرزمین ایران حکمرانی کردهاند. این فهرست بدون توجه به اصالت تاریخی، دولت ملی، دین، قومیت، زبان و ویژگیهای فرهنگی و سیاسی هر دوره تنظیم شده است.
نخستین امپراتوری ایرانی معمولاً ماد (حدود ۷۲۷–۵۵۰ پیش از میلاد) یا شاهنشاهی هخامنشی (۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد) محسوب میشود. پس از فتح امپراتوری هخامنشی توسط اسکندر (۳۳۴–۳۳۰ پیش از میلاد)، بخش بزرگی از ایران به مدت دو قرن تحت سلطه حکومتهای هلنیستی، به ویژه امپراتوری سلوکی (۳۰۵–۱۲۹ پیش از میلاد) قرار گرفت. حکومت بومی ایرانی با گسترش شاهنشاهی اشکانی (۲۴۷ پیش از میلاد–۲۲۴ میلادی) دوباره احیا شد. اشکانیان جای خود را به شاهنشاهی ساسانی (۲۲۴–۶۵۱ میلادی) دادند، که تا زمان حمله مسلمانان (۶۳۳–۶۵۱ میلادی) بر این سرزمین حکومت کردند.
در دوران قرون وسطی، ایران میان حکومتهای بزرگ خارجی و پادشاهیهای کوچکتر تقسیم میشد. بخش عمدهٔ سرزمینهای ساسانی ابتدا به خلافت راشدین (۶۳۳–۶۶۱ میلادی)، سپس خلافت اموی (۶۶۱–۷۵۰ میلادی) و خلافت عباسی (۷۵۰–۱۲۵۸ میلادی) پیوستند. کاهش اقتدار خلفا منجر به پدید آمدن دورهای به نام میانپرده ایرانی شد، که در آن فرماندهان ایرانی سلسلهها و پادشاهیهای مستقل خود را بنیان نهادند و برخی از آنها نمادها و ایدئولوژی سلطنتی ساسانیان را احیا کردند. در قرن یازدهم، ایران توسط امپراتوری سلجوقی ترکتبار اما دارای فرهنگ ایرانی (۱۰۳۸–۱۱۹۴ میلادی) فتح شد. پس از آن، فتوحات دیگری توسط فرمانروایان ترکتبار و مغول ایرانیمآب، از جمله خوارزمشاهیان (۱۰۷۷–۱۲۲۰ میلادی)، مغول (۱۲۲۰–۱۲۵۹ میلادی) و تیموریان (۱۳۷۰–۱۴۵۸ میلادی) انجام گرفت.
وحدت سیاسی ایرانیان در سال ۱۵۰۱ میلادی با پایهگذاری امپراتوری صفوی (۱۵۰۱–۱۷۲۲ میلادی) احیا شد. سقوط صفویان به دورهای از آشفتگی منجر شد، که طی آن حکومت میان شاهزادگان صفوی و دودمان افغانتبار هوتکی (۱۷۲۲–۱۷۲۹ میلادی) دستبهدست شد. نادرشاه با تأسیس امپراتوری افشار (۱۷۳۶–۱۷۹۶ میلادی) این دوران را پایان داد، اما پس از ترور او در ۱۷۴۷ میلادی، افشاریان با دودمان زند (۱۷۵۱–۱۷۹۴ میلادی) تحت رهبری کریمخان زند و جانشینانش رقابت کردند. ایران با به قدرت رسیدن دودمان قاجار (۱۷۸۹–۱۹۲۵ میلادی) بار دیگر یکپارچه شد و پس از آن دودمان پهلوی (۱۹۲۵–۱۹۷۹ میلادی) آخرین دودمان شاهنشاهی ایران بود. از زمان انقلاب ۱۳۵۷، رهبر مذهبی رئیس کشور محسوب میشود.
Remove ads
عهد باستان
خلاصه
دیدگاه
تمدن ایلام (حدود ۲۷۰۰ تا ۶۷۸ پیش از میلاد)
پادشاهی ماد (۷۲۶ تا ۵۵۰ پیش از میلاد)
پادشاهی هخامنشی ۷۳۰ تا ۵۵۰ پیش از میلاد
شاهنشاهی هخامنشی[۲۴] ۵۵۰ تا ۳۲۹ پیش از میلاد
امپراتوری سلوکی[۳۸] ۳۳۴ تا ۱۳۸ پیش از میلاد
پادشاهی اشکانی ۲۴۷ تا ۱۷۱ پیش از میلاد
شاهنشاهی اشکانی[۳۹] ۱۷۱ پیش از میلاد تا ۲۲۸ میلادی
پادشاهی محلی پارس (دستنشانده اشکانیان) ۱۳۲ پیش از میلاد تا ۲۲۴ پس از میلاد

شاهان پارس اشاره به پادشاهانی دارد که از حدود ۳۳۷ پیش از میلاد تا ۲۲۴ پس از میلاد، بر منطقه شاهنشین پارس، در جنوب ایران، حکومت کردند. این پادشاهان، فرمانروای اشکانی را به عنوان شاهنشاه خود به رسمیت میشناختند؛ با این حال در نهایت یکی از آنها (اردشیر بابکان) شورشی را علیه آخرین شاهنشاه اشکانی اردوان پنجم رهبری کرد و شاهنشاهی ساسانی را بنیان نهاد.
شاهنشاهی ساسانی[۴۳] ۲۲۴ تا ۶۵۲ میلادی
گاوباریان
گاوباریان، دودمانی از شاهزادگان ساسانی بودند که از سال ۶۴۲ تا سال ۷۶۰ میلادی به مدت ۱۱۹ سال بر مناطق طبرستان و گیلان فرمانروایی کردند.
باوندیان
شاخه کیوسیه
- باو
- فرخزاد (۶۵۵-۶۵۱)
- ولاش (۶۷۳-۶۵۵)
- سهراب یکم (۷۱۷-۶۷۳)
- مهرمردان (۷۵۵-۷۱۷)
- سهراب دوم (۷۷۲-۷۵۵)
- شروین یکم (۸۱۷-۷۷۲)
- شهریار یکم (۸۲۵-۸۱۷)
- شاپور (۸۲۵)
- مازیار (۸۳۹-۸۲۵)
- کارن یکم (۸۶۷-۸۳۹)
- رستم یکم (۸۹۵-۸۶۷)
- شروین دوم (۹۳۰-۸۹۶)
- شهریار دوم (۹۶۴-۹۳۰)
- دارا
- رستم دوم (۹۷۹-۹۶۴)
- مرزبان دوره اول (۹۸۶-۹۷۹) دوره دوم (۹۹۸-۹۸۷) دوره سوم (۱۰۰۶-۹۹۸)
- شروین سوم (۹۸۶)
- شهریار سوم دوره اول (۹۸۷-۹۸۶) دوره دوم (۹۹۸)
- جعفر (۱۰۲۷-؟؟؟)
- کارن دوم (۱۰۷۴-۱۰۵۷)
شاخه اسپهبدیه
- شهریار چهارم (۱۱۱۴-۱۰۷۴)
- کارن سوم (۱۱۱۷-۱۱۱۴)
- رستم سوم (۱۱۱۸-۱۱۱۷)
- علی یکم (۱۱۴۲-۱۱۱۸)
- رستم چهارم (۱۱۶۵-۱۱۴۲)
- حسن یکم (۱۱۷۳-۱۱۶۵)
- اردشیر یکم (۱۲۰۵-۱۱۷۳)
- رستم پنجم (۱۲۱۰-۱۲۰۵)
شاخه کینخواریه
- اردشیر دوم (۱۲۴۹-۱۲۳۸)
- محمد (۱۲۷۱-۱۲۴۹)
- علی دوم (۱۲۷۱)
- یزدگرد (۱۳۰۰-۱۲۷۱)
- شهریار پنجم (۱۳۱۰-۱۳۰۰)
- کیخسرو (۱۳۲۸-۱۳۱۰)
- شرفالملوک (۱۳۳۴-۱۳۲۸)
- حسن دوم (۱۳۴۹-۱۳۳۴)
Remove ads
دوران خلافت
خلاصه
دیدگاه
خلفا (۶۴۱ تا ۹۴۶ میلادی)
میان پردههای ایرانی
طاهریان
صفاریان
علویان تبرستان
سامانیان
زیاریان
بوییان
سلسلههای ترکتبار
غزنویان
غزنویان پس از ضعیف شدن سامانیان و صفاریان قلمرو آنان را تصرف کردند. در زمان اوج قدرت غزنویان که تا ری را تصرف نمودند ایران به دوبخش تقسیم شده بود آل بویه در غرب از گیلان تا فارس و خوزستان و عراق و غزنویان در شرق خراسان و سیستان و سند و تا نزدیکی هند را در تصرف داشتند و قدرت عباسیان در ایران کمرنگ شد.
سلجوقیان
خوارزمشاهیان
Remove ads
از حملهٔ مغول تا ظهور صفویه
خلاصه
دیدگاه
ایلخانان
دودمانهای محلی
جلایریان (بغداد وغرب)
- شیخ حسن بزرگ (۷۳۶ق)
- شیخ اویس بهادرخان (۷۵۷ق)
- جلالالدین حسینخان (۷۷۶ق)
- غیاثالدین سلطان احمد بهادر (۷۸۳ق)
- شاه محمود (۸۱۴-۸۱۳ق)
چوپانیان (تبریز)
آل مظفر یا مظفریان
- مبارزالدین محمد (۵۹–۷۱۸ / ۵۸–۱۳۱۸)
- شاه محمود (۷۶–۷۵۹ / ۷۴–۱۳۵۸)
- عمادالدین احمد (۹۵–۷۸۶ / ۹۳–۱۳۸۴)
- نصرةالدین شاه یحیی (۹۵–۷۶۴ / ۹۳–۱۳۶۳)
- شاه شجاع مظفری
- زینالعابدین بن شاه شجاع(۸۹–۷۸۶ / ۸۷–۱۳۸۴)
- شاه منصور (۹۵–۷۹۰ / ۹۳–۱۳۸۸)
- ملوک شبانکاره
- ملوک شبانکاره که از شاهزادگان ساسانی بودند بیش از سه قرن بر بخش هایی از کرمان هرمز بوشهر و فارس حکومت میکردند و در بیشترین وسعت خود کل استان فارس قدیم رو که شامل کل هرمزگان بوشهر فارس کهگیلویه و بویر احمد میشد را در اختیار داشتند. سردودمان این سلسله قدرتمند و ساسانی تبار فضلویه نام داشت.
- مدت حکومت ۷۵۶ ه . ق ۴۴۸
- سردودمان:فضلویه
- واپسین: ملک اردشیر
آل اینجو
کیاییان
- سید امیر کیای مَلاطی، بنیانگذار حکومت خاندان کیاییان در گیلان. حکومت از (۷۶۳–۷۷۶) ق.
- سید رضی کیا حکومت از (۷۲۹–۷۹۹) ق.
- کارکیا سید محمد اول حکومت از (۸۲۹–۸۳۷) ق.
- کارکیا ناصر کیا حکومت از (۸۳۷–۸۵۱) ق.
- کارکیا سلطان محمد دوم حکومت از (: ۸۵۱–۸۸۳) ق.
- کارکیا میرزاعلی
تیموریان
آققویونلو و قراقویونلو
Remove ads
ایران مدرن (۱۵۰۱–۱۹۷۹)
خلاصه
دیدگاه
ایران صفوی (۱۵۰۱–۱۷۲۲)

اجداد دودمان صفوی در ابتدا رهبران طریقت صفویه بودند. در سال ۱۴۹۹ میلادی، شیخ اسماعیل توانست شروانشاهان در آذربایجان را شکست دهد و کنترل ایران را از دست آققویونلوها خارج کند. قدرت آققویونلوها در سال ۱۵۰۱ میلادی با شکست قطعی سلطان الوند پایان یافت و اسماعیل در سال ۱۵۰۲ میلادی در تبریز تاج شاهنشاهی بر سر گذاشت.[۴۹][۵۰] ظهور صفویان بهعنوان نقطه عطف تاریخ مدرن ایران در نظر گرفته میشود، چرا که آغازگر تحولاتی بودند که در نهایت ایران را به یک دولت - ملت مدرن تبدیل کرد. آنها با فتوحات گسترده، ایران را بهعنوان یک واحد سیاسی یکپارچه احیا کردند و نظام قبیلهای و کوچنشینیِ رایج در دوره حکومت ترکان-مغولان را به جامعه یکجانشین و غیرمهاجر تبدیل کردند.[۴۹] همچنین، مذهب شیعه برای نخستین بار بهعنوان دین رسمی کشور به رسمیت شناخته شد.[۴۹]
فرمانروایان صفوی با عنوان شاهنشاه ایران حکومت میکردند.[۵۱] پایتخت اولیه امپراتوری صفوی در تبریز بود اما به دلیل درگیری با امپراتوری عثمانی در غرب، پایتخت در سال ۱۵۴۸ میلادی به قزوین منتقل شد و در دهه ۱۵۹۰ میلادی به اصفهان تغییر یافت.[۴۹]
هوتکیها (۱۷۲۲–۱۷۲۹)

در سال ۱۷۰۱ میلادی، ناآرامی در میان قبیله پشتون غلجی در افغانستان منجر به شورشی علیه صفویان شد. این شورش ابتدا توسط فرمانده محلی، گرگین خان گرجی، سرکوب گردید؛ اما جنبش ضدصفوی افغانها تحت رهبری میرویس خان هوتک و پسرش، محمود هوتکی، ادامه یافت. محمود در ابتدا وانمود به وفاداری کرد و رسماً به سمت حاکم قندهار منصوب شد. در سال ۱۷۲۰ میلادی، محمود به منطقه کرمان حملاتی کرد و در مارس ۱۷۲۲، ارتش بزرگتر و قدرتمندتر صفوی که بهسرعت تجهیز شده بود، در نبرد گلونآباد شکست خورد. پس از محاصره ششماهه در اصفهان، شاه سلطان حسین یکم بهطور رسمی تسلیم محمود شد و او را بهعنوان شاه جدید ایران به رسمیت شناخت.[۴۹] حاکمان هوتکی ایران از پایتخت پیشین صفویان، یعنی اصفهان، حکومت میکردند.[۵۳]
صفویان پس از سقوط اصفهان (۱۷۲۲–۱۷۷۳)
پس از سقوط اصفهان و رسیدن خبر آن به تهماسب دوم، پسر سلطان حسین یکم، که در قزوین بود، تهماسب خود را شاه ایران اعلام کرد.[۴۹] نیروهای طرفدار صفوی در سال ۱۷۲۹ میلادی موفق شدند اشرف را شکست دهند و نیروهای افغان را از ایران بیرون کنند.[۵۳] اما تهماسب نتوانست پس از تهاجم هوتکیها اقتدار خود را تثبیت کند و حاکمیت عملی ایران به دست سردار نادرقلی افتاد. در سال ۱۷۳۲ میلادی، نادر تهماسب را از قدرت کنار زد و عباس سوم هشتماهه را جایگزین او کرد. سپس در سال ۱۷۳۶ میلادی عباس از قدرت کنار گذاشته شد و نادر تحت عنوان نادرشاه بهعنوان شاه جدید ایران معرفی شد و دودمان صفوی پایان یافت.[۵۴] با این حال، پس از سال ۱۷۳۶ میلادی نوادگان صفوی گاهی بهعنوان مدعی یا حاکمان اسمی از سوی جنگسالاران که در تلاش برای کسب قدرت بودند، در ایران معرفی شد.[۵۵]
ایران افشاری (۱۷۳۶–۱۷۹۶)

دودمان افشاری توسط نادرشاه، یکی از فرماندهان صفوی که در سال ۱۷۳۶ میلادی پس از برکناری عباس سوم قدرت را به دست گرفت، پایهگذاری شد.[۵۴] نادرشاه فاتح قدرتمندی بود، اما امپراتوری افشاری پس از ترور او در سال ۱۷۴۷ میلادی به سرعت فروپاشید. سرزمینهای وسیعی به دودمان رقیب، یعنی زندیان، و همچنین امپراتوری درانی افغان واگذار شد. قلمرو وارثان نادر عمدتاً به مناطق ایرانی خراسان محدود شد. در بخش زیادی از دورههای بعدی، حکومت افشاری تحت سلطه فرماندهان نظامی یا جناحهای مختلف دربار بود.[۵۶] افشاریان با عنوان شاهنشاه حکومت میکردند[۵۹] و پایتخت آنها مشهد بود.[۵۶]
دودمان زند (۱۷۵۱–۱۷۹۴)

در پی ترور نادرشاه، خاندان زند به قدرتمندترین رقیبان افشاریان تبدیل شدند و در دهه ۱۷۵۰ میلادی کنترل بخشهای بزرگی از ایران را به دست گرفتند.[۶۰] دودمان زندیه توسط کریمخان پایهگذاری شد. حاکمان زند هرگز خود را شاه معرفی نکردند.[۶۰][۶۱] آنها در عوض خود را وکیل ایران نامیدند؛ ابتدا به نمایندگی از اسماعیل سوم (۱۷۵۰–۱۷۷۳ میلادی) و سپس به نمایندگی از مردم ایران.[۶۰][۶۱] کریمخان با عنوان خان و همچنین با لقب وکیل یا «وکیلالرعایا» (به معنای نماینده مردم) حکومت میکرد.[۶۱] جانشینان او تنها با عنوان «خان» حکومت کردند، اما از دیدگاه ناظران اروپایی اغلب «پادشاه» (king) تلقی میشدند.[۶۱] شیراز پایتخت دودمان زندیه بود.[۶۱]
ایران قاجاری (۱۷۸۹–۱۹۲۵)

دودمان قاجار از یک خانواده اشرافی ترکمان[۶۵] در شمال ایران، تحت حکومت صفویان، سرچشمه گرفت.[۶۰] با درگیریهای دیگر خاندانها در ایران، قاجارها به تدریج قدرت یافتند تا اینکه آقامحمدخان در سال ۱۷۸۹ میلادی، خود را حاکم اعلام کرد و در برابر دودمانهای افشاریه و زندیه قیام نمود.[۶۵] او در سال ۱۷۹۴ میلادی زندیان را شکست داد[۶۰] و در سال ۱۷۹۶ میلادی تاجگذاری کرد.[۶۵] پس از آن، شاهرخ شاه افشار را به اسارت گرفت و او را عزل کرد و ایران را بار دیگر یکپارچه ساخت.[۶۵]
آقامحمدخان ابتدا با عنوان خان و سپس شاه حکومت کرد، اما هرگز لقب عالیتر شاهنشاه را برای خود انتخاب نکرد.[۶۶] جانشین او، فتحعلیشاه، علاوه بر لقب شاهنشاه از لقب خاقان مغولی نیز استفاده کرد،[۶۶] که بعدها بسیاری از حاکمان قاجار نیز آن را بهکار بردند.[۶۷] قاجاریان همچنین از عناوین متعدد دیگر با معانی مذهبی و سیاسی بهره میبردند.[۶۶] دودمان قاجار از تهران، که در دهه ۱۷۸۰ میلادی توسط آقامحمدخان به عنوان پایتخت ایران انتخاب، حکمرانی میکرد.[۶۸]
ایران پهلوی (۱۹۲۵–۱۹۷۹)

در اواخر دورهٔ قاجار، ایران بهطور فزایندهای درگیر ناآرامیهای سیاسی بر سر میزان قدرت شاه، و نیز دیگر رویدادهایی بود که به جنبش مشروطه ایران (۱۹۰۵–۱۹۱۱) منجر شد. در سال ۱۹۲۳، نظامی رضاخان به سرعت مدارج ترقی را پیمود و به نخستوزیری رسید.[۷۱] رضا در سال ۱۹۲۵ احمدشاه را از پادشاهی خلع کرد و از سوی مجلس شورای ملی ابتدا به عنوان نایبالسلطنه و سپس بهعنوان شاه جدید معرفی شد.[۷۲] رضا نام خانوادگی پهلوی را به اقتباس از نام خط باستانی ایران برگزید.[۷۲]
فرمانروایان پهلوی خود را شاهنشاه ایران نامیدند.[۷۲][۷۳] تهران در زمان حکومت پهلوی همچنان پایتخت ایران بود.[۷۴]
مدعیان بعدی
Remove ads
جستارهای وابسته
یادداشتها
منابع
کتابشناسی
Wikiwand - on
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Remove ads