From Wikipedia, the free encyclopedia
نطق گتیسبورگ (به انگلیسی: Gettysburg Address) یا نطق گتیزبرگ یک سخنرانی عمومی است که آبراهام لینکلن، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، در طول جنگ داخلی آمریکا در بعد از ظهر ۱۹ نوامبر ۱۸۶۳، چهار و نیم ماه پس از آن که نیروهای اتحادیه، نیروهای مؤتلفه را در نبرد گتیسبرگ شکست دادند، در قبرستان ملی سربازان واقع در گتیسبورگ، پنسیلوانیا ایراد کرد. این سخنرانی، از شناختهشدهترین سخنرانیهای تاریخ ایالات متحده آمریکا است.[4][5]
از نطق بهدقت تنظیمشدهٔ لینکلن، با وجود این که حتی سخنرانی اصلی مراسم هم نبود، به عنوان یکی از برترین و تأثیرگذارترین بیانیهها در خصوص هدف ملی آمریکا یاد میشود. در تنها ۲۷۱ واژه، که با اشاره به امضای اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا[6] ۸۷ سال پیش از زمان ایراد نطق آغاز میشد، لینکلن ایالات متحده را به عنوان کشوری که «رؤیای آزادی در سر داشت و خود را وقف رسیدن به این خواسته کرده بود که همهٔ انسانها برابر آفریده شدهاند» توصیف کرد و جنگ داخلی را به عنوان آزمایشی معرفی کرد که تعیینکننده توانایی چنان کشوری، اتحادیه که در بحران تجزیهطلبی قرار داشت،[7] در دوام آوردن بود. او فداکاریهای کسانی که در گتیسبورگ برای دفاع از چنان اصولی جان دادند را ستود و شنوندگان را تشویق کرد تا مقرر بدارند «که این رفتگان، بیهوده جان ندادهاند؛ که این ملت، ذیل سایهٔ خداوند، دوباره آزاد متولد شود؛[8] و اینکه دولت مردم، از طرف مردم و برای مردم از صفحهٔ روزگار محو نشود».[6][9]
با وجود جایگاه ممتاز این سخنرانی در تاریخ و فرهنگ عامهٔ ایالات متحده، جملهبندی دقیق آن مورد اختلاف است. پنج نسخه خطی شناختهشده از نطق گتیسبورگ در دست لینکلن، در شماری از جزئیات تفاوت داشته و همچنین اختلافاتی با متن منتشرشده از سوی روزنامههای آن دوره از محتوای سخنرانی دارند. در کنار این، مشخص نیست که سکویی که لینکلن بر روی آن، نطق خود را ایراد کرد، در کجا قرار گرفته بودهاست. در پژوهشهای امروزی، موقعیت سکوی سخنرانی ۴۰ یارد (۳۷ متر) (یا بیشتر) دورتر از مکان قدیمی واقع در قبرستان ملی سربازان در یادبود ملی سربازان دانسته شده، که بر این اساس، این سکو کاملاً در محوطه قبرستان اورگرین، که در مجاورت قبرستان ملی سربازان قرار دارد، قرار گرفته بودهاست.
به دنبال نبرد گتیسبورگ در ۱–۳ ژوئیهٔ ۱۸۶۳، انتقال اجساد سربازان کشتهشدهٔ اتحادیه از قبرهای واقع در میدان جنگ گتیسبورگ به قبرستان ملی در گتیسبورگ و دفن مجدد آنان در آن محل در ۱۷ اکتبر آغاز شد، هر چند تا روز مراسم، کمتر از نیمی از کار به پایان رسیده بود.[10]
دیوید ویلز، از اعضای کمیتهٔ مراسم متبرک کردن قبرستان ملی در گتیسبورگ در ۱۹ نوامبر، برای دعوت از رئیسجمهور لینکلن نوشت: «تمایل بر این است که، پس از نطق اصلی، شما، به عنوان فرماندهٔ اجرایی کشور، با ایراد کردن سخنانی درخور، این زمین را رسماً به کارکرد مقدسش وا گذارید».[11]
در سفر از واشینگتن، دی.سی. به گتیسبورگ با قطار در ۱۸ نوامبر، سه تن از اعضای کابینهٔ لینکلن، ویلیام اچ. سیوارد، جان اوشر و مانتگامری بلیر، چندین تن از مقامات خارجی، منشیاش جان نیکولای و منشی دستیارش جان هی، او را همراهی کردند. در طول سفر، لینکلن به هی خبر داد که احساس ضعف میکند. در صبح ۱۹ نوامبر، لینکلن به نیکولای گفت که احساس گیجی میکند. هی بیان کرده که در طول سخنرانی، چهرهٔ لینکلن «رنگپریده» بوده و او «غمگین، سوگوار، تقریباً نحیف» بودهاست. پس از سخنرانی و در زمانی که لینکلن بر قطار ساعت ۶:۳۰ بعد از ظهر به مقصد واشینگتن، دی.سی. سوار شد، تب، ضعف و سردرد شدیدی داشت. پس از آن، لینکلن به بیماری دنبالهداری دچار شد که از نتایج آن، دچار شدن لینکلن به آبدانههایی روی پوستش بود. این بیماری به عنوان نوع خفیفی از آبله تشخیص داده شد. از این رو، بسیار محتمل به نظر میرسد که لینکلن در هنگام ایراد کردن نطق گتیسبورگ، در مرحلهٔ اولیهٔ آبله بوده باشد.[12]
برنامهٔ آن روز، که توسط ویلز و کمیتهاش طراحی شد، شامل موارد زیر بود:
موسیقی، توسط گروه برجفلد[persian-alpha 1][13] ("Homage d'uns Heros" از آدولف برجفلد)
دعا، توسط جناب تی.اچ. استاکتن دی. دی.[persian-alpha 2]
ایراد نطق، توسط جناب ادوارد اورت («جنگهای گتیسبورگ»[persian-alpha 3])
موسیقی و سرود («سرود متبرک کردن»[persian-alpha 4]) توسط آقای بی. بی. فرنچ، موسیقی توسط ویلسون جی هورنر،[persian-alpha 5] خواندهشده توسط کلوب بالتیمور گلی[persian-alpha 6]
بیانات اختصاصی، توسط رئیسجمهور ایالات متحده
سرود سوگواری («آه! برای کشورمان مردن عالیست»،[persian-alpha 7] متن از جیمز جی. پرسیوال،[persian-alpha 8] موسیقی از آلفرد دلانی[persian-alpha 9])، خواندهشده توسط گروه کر انتخابی برای مراسم
نیایش، توسط جناب اچ. ال. باور، دی. دی.[11]
سخنرانی اورت، «نطق گتیسبورگ» اصلی آن روز بود. سخنرانی او، که از ۱۳٬۶۰۷ واژه تشکیل شده بود، با متن زیر آغاز شد:
ایستاده در زیر این آسمان آرام، مشرف به این دشتهای پهناور که اکنون از رنجهای سالی که گذشت، آسوده شدهاند، آلگنی عظیم روبهروی ما سر به فلک کشیده، قبرهای برادرانمان در زیر پاهامان، من در بلند کردن صدای ضعیفم برای شکستن سکوت شیوای خداوند و طبیعت، تردید دارم. اما وظیفهای که شما مرا بدان خواندهاید میبایست اجرا شود؛ — از شما میخواهم که رضایتتان و همدردیتان را با من همراه کنید.[14]
و دو ساعت بعد با متن زیر به اتمام رسید:
اما آنان، من اطمینان دارم، در حین این که ما با غبار این شهید-قهرمانان خداحافظی میکنیم، به ما خواهند پیوست تا بگوییم که در هر کجای دنیای متمدن که شرح این جنگاوریهای عظیم خوانده شود، و تا آخرین لحظهٔ زمان، در تاریخ سالهای پرافتخار کشور مشترکمان، هیچ صفحهٔ روشنتری از آن که به نبردهای گتیسبورگ میپردازد، نخواهد بود.[15]
در آن دوره، نطقهای طولانی، مانند نطق اورت، در مراسمها معمول بود. این رسم در سال ۱۸۳۱ در هنگامی که قاضی دستیار جوزف استوری در قبرستان مانت اوبرن در کمبریج، ماساچوست، نطقی ایراد کرد، آغاز شد. چنین نطقهایی اغلب مراسمها را به مأموریت اتحادیه مرتبط میکردند.[16]
به فاصلهٔ کوتاهی پس از بیانات اورت، لینکلن تنها برای دو یا سه دقیقه به سخنرانی پرداخت.[17]
با وجود اهمیت تاریخی سخنرانی لینکلن، محققان امروزی در جملهبندی دقیق آن اختلاف دارند، و رونویسیهای منتشرشده در روزنامههای آن زمان و حتی نسخ دستنویسیشده توسط شخص لینکلن در واژهها، نشانهگذاری و ساختار با یکدیگر تفاوت دارند.[18][19] از بین این نسخ، نسخهٔ بلیس،[persian-alpha 15] که با فاصلهٔ زیادی از زمان سخنرانی و به عنوان لطفی برای یک دوست نوشته شده بود، بهطور گسترده به عنوان نسخهٔ استاندارد مورد پذیرش است.[20] با این وجود، متن آن با نسخ آمادهشده به دست لینکلن، قبل و بعد از سخنرانی، تفاوت دارد. این نسخه، تنها نسخهٔ امضاشده توسط لینکلن و آخرین نسخهٔ نوشتهشده توسط او است.[20]
« | هشتاد و هفت سال پیش، پدرانمان در این قاره ملتی نو زادند؛ ملتی که آبستن آزادی بود و خود را وقف رسیدن به این خواسته کرده بود که همهٔ مردمان برابر آفریده شدهاند.
ما اکنون درگیر جنگی داخلی شدهایم که دوام بلندمدت آن ملت یا هر ملت دیگری را که چنان پربار و چنان مصمم باشد، به بوتهٔ آزمایش گذاشتهاست. ما در یکی از میدانهای نبرد همان جنگ گرد هم آمدهایم. آمدهایم تا بخشی از آن میدان نبرد را به آرامگاه ابدی کسانی اختصاص دهیم که درست در همینجا از جان خود گذشتند تا آن ملت به حیاتش ادامه دهد. این اقدام ما کاملاً مناسب و بجا است. اما اگر عمیقتر بنگریم، ما نمیتوانیم این زمین را به یاد آنان نامگذاری کنیم، ما نمیتوانیم به این زمین قداست ببخشیم، ما نمیتوانیم این زمین را متبرک گردانیم. مردان شجاعی که در اینجا جنگیدند، چه مرده چه زنده، آناناند که به این زمین قداست بخشیدهاند؛ خیلی بیشتر از آن حدی که تلاشهای ناچیز ما اندکی از آن بکاهد یا به آن بیفزاید. جهان اهمیت چندانی نخواهد داد و برای مدتی طولانی به یاد نخواهد سپرد که ما در اینجا چه گفتیم، اما آنچه آنها در اینجا انجام دادند را هرگز نمیتواند به فراموشی بسپارد. بر ما زندگان است که تمام تلاشمان را معطوف به کار تمامنشدهای بکنیم که کسانی که در اینجا جنگیدهاند تاکنون چنین شرافتمندانه پیش بردهاندش. بر ماست که تمام تلاشمان را معطوف به وظیفهٔ خطیری کنیم که بر دوش ماست؛ که از این رفتگان عزیز، جانسپاری برای نهضتی که برایش جانسپاری کردند را بیاموزیم؛ که در اینجا مقرر بداریم که این رفتگان، بیهوده جان ندادهاند؛ که این ملت، ذیل سایهٔ خداوند، دوباره آزاد متولد شود؛ و اینکه دولت مردم، از طرف مردم و برای مردم از صفحهٔ روزگار محو نشود. |
» |
در کتاب لینکلن در گتیسبورگ، گری ویلز به شباهتهای بین سخنرانی لینکلن و نطق مراسم تدفین پریکلس در دوران جنگ پلوپونز بنا به توصیف توسیدید میپردازد. جیمز مکفرسون در نقدی که بر کتاب ویلز نوشته، به این ارتباط اشاره کرده[21] و گور ویدال هم در یک مستند ساخت بیبیسی در مورد نطق مراسم تدفین، آن را ذکر کردهاست.[22] سخنرانی پریکلس در موارد زیر به سخنرانی لینکلن شباهت دارد:
در مقابل این دیدگاه، آدام گوپنیک از نیویورکر بیان کرده که با وجود این که نطق اورت کاملاً نوکلاسیک بود و مستقیماً به ماراتن و پریکلس ارجاع میداد، سخنرانی لینکلن «عمداً مشابه کتاب مقدس است. (دشوار است که بتوان فقط یک ارجاع کلاسیک مشخص در سخنرانیهای او یافت) لینکلن چنان به کتاب مقدس شاه جیمز تسلط پیدا کرده بود که میتوانست مسائل انتزاعی حقوق اساسی را در عبارات برگرفته از کتاب مقدس بازآفرینی کند. طرح این پیشنهاد که تگزاس و نیوهمپشایر باید برای همیشه با یک دفتر پستی خاص با یکدیگر مرتبط باشند، انگار که مستقیماً از سفر پیدایش بیرون آمده باشد.»[18]
چندین فرضیه توسط پژوهشگران فعال در حوزهٔ زندگی لینکلن برای توجیه منشأ عبارت معروف «دولت مردم، از طرف مردم و برای مردم» مطرح شدهاست. بر خلاف ادعاهای بسیار، هیچ مدرکی مبنی بر وجود عبارتی مشابه در مقدمهٔ ترجمه جان ویکلیف از کتاب مقدس در سال ۱۳۸۴ میلادی وجود ندارد.[24] در گفتوگویی با عنوان «خاستگاهی محتملتر برای یک عبارت مشهور لینکلن»[25] در نقد نقدهای ماهانهٔ آمریکایی[persian-alpha 16]، آلبرت شاو[persian-alpha 17] به گفتههای گزارشگری اشاره کرد که نوشتههای ویلیام هرندون، همکار حقوقی لینکلن و نویسندهٔ کتاب آبراهام لینکلن: داستان واقعی یک زندگی فوقالعاده در ۱۸۸۸، را در سخنان لینکلن مؤثر دانسته بود. هرندون برخی از خطابههای تئودور پارکر، وزیر اهل ماساچوست که با بردهداری مخالف بود، را به لینکلن ارائه کرده بود، و لینکلن تحت تأثیر استفادهٔ پارکر از این ایده قرار گرفته بود:
خطابهها و سخنرانیهای اضافهای از تئودور پارکر، که صمیمانه لینکلن را ستایش میکرد، را همراه خودم بردم. یکی از اینها، یک سخنرانی دربارهٔ «اثر بردهداری بر مردم آمریکا» بود … که آن را به لینکلن دادم، که آن را خواند و برگرداند. او مخصوصاً عبارت مقابل را پسندید، آن را با یک مداد علامت زد، و بعداً از مفهوم آن در نطق گتیسبورگ استفاده کرد: «دموکراسی، خودمختاری مستقیم است، بر تمام مردم، برای تمام مردم، از طرف تمام مردم».[26]
کریگ آر. اسمیت[persian-alpha 18] در «نقد بلاغت سیاسی و صداقت انضطباطی»[persian-alpha 19] طرح کرده که دیدگاه لینکلن نسبت به دولت، چنانکه در نطق گتیسبورگ مطرح شده، تحت تأثیر «دومین پاسخ به هااین» از طرف سناتور دنیل وبستر از ماساچوست بودهاست. وبستر در این سخنرانی، از عبارت «آزادی و اتحادیه، هماکنون و تا همیشه، یکی و جدانشدنی!» استفاده کرده بود.[27] بهطور خاص، در این سخنرانی که در ۲۶ ژانویه ۱۸۳۰ و در برابر مجلس سنای ایالات متحده آمریکا ایراد شد، وبستر از حکومت فدرال به عنوان «ساختهشده برای مردم، ساختهشده از طرف مردم، و پاسخگو به مردم» یاد کرد که به عبارت «دولت مردم، از طرف مردم و برای مردم» لینکلن شباهت دارد.[28] وبستر همچنین بیان کرد که «این دولت، آقا، زادهٔ مستقلِ خواستهٔ عمومی است. ساختهٔ قانونگذاران ایالتی نیست؛ نه، بلکه، اگر قرار باشد همهٔ حقیقت گفته شود، مردم آن را به وجود آوردند، بنیان نهادند، و تا کنون از آن حمایت کردهاند، برای همان هدف تحمیل محدودیتهای سودمند بر حاکمیت ایالتها، در کنار سایر اهداف».[28]
ویلز همچنین به استفادهٔ لینکلن از تصویرسازی تولد، زندگی و مرگ با ارجاع به ملتی که زاده شده، «آبستن» بوده و نباید «از صفحهٔ روزگار محو» شود اشاره کردهاست.[29] دیگران، از جمله الن سی. گوئلزو، سرپرست پژوهشهای مربوط به دوران جنگ داخلی در کالج گتیسبرگ در پنسیلوانیا،[30] فرضیهای ارائه کردهاند که بنا به آن، «چهار دورهٔ بیستساله و هفت سال»[persian-alpha 20] در نطق لینکلن، اشارهای به مزامیر ۹۰:۱۰ در نسخهٔ شاه جیمز کتاب مقدس، که در آن، چرخهٔ زندگی انسان به صورت «سه دورهٔ بیستساله و ده سال، و اگر قوی باشیم، چهار دورهٔ بیستساله»[persian-alpha 21] توصیف شده، بودهاست.[31][32]
هر یک از نسخ خطی شناختهشده از نطق گتیسبورگ به نام شخصی که آن را از لینکلن دریافت کرده، نامگذاری شدهاست. لینکلن این نسخهها را به منشیهای شخصیاش، جان نیکولای و جان هی، میداد.[33] دو نسخه، با اندکی فاصله از نطق ۱۹ نوامبر لینکلن نوشته شدند، اما سه نسخهٔ دیگر، شامل اورت، بنکرافت[persian-alpha 22] و بلیس، مدت مدیدی پس از ۱۹ نوامبر و برای اهداف خیریه توسط لینکلن نوشته شدند.[34][35] نسخهٔ بلیس، تا حدی به این دلیل که لینکلن عنوانی برای آن نوشته و امضا زد و تاریخ نوشتنش را هم درج کرد، نسخهٔ استاندارد نطق گتیسبورگ دانسته میشود.[36]
نیکولای و هی از سوی رابرت تاد لینکلن، پسر لینکلن، در سال ۱۸۷۴ به عنوان متولیان اسناد لینکلن انتخاب شدند.[33] پس از گنجانده شدن رونوشتی از نسخهٔ نیکولای در مقالهای نوشته جان نیکولای در سال ۱۸۹۴، چنین تصور میشد که این نسخه از مدارکی بوده که توسط دختر نیکولای، هلن، پس از مرگ او در سال ۱۹۰۱ به هی تحویل داده شده بود. رابرت لینکلن در سال ۱۹۰۸ جستوجویی برای یافتن نسخهٔ اصلی را شروع کرد و در نتیجه آن، مشخص شد که نسخهٔ دستنویسی از نطق گتیسبورگ بین اسناد جان هی وجود داشت. امروزه، این نسخه به نام «نسخهٔ هی» یا «پیشنویس هی» شناخته میشود.[33]
پیشنویس هی در تعدادی از موارد اساسی با نسخهٔ منتشرشده توسط جان نیکولای در سال ۱۸۹۴ تفاوت داشت. برای مثال، این نسخه بر نوع کاغذ متفاوتی نوشته شده بود، تعداد واژههایش در هر سطر و تعداد سطور، متفاوت بود و شامل اصلاحات ویرایشی انجامشده به دست لینکلن بود.[33]
هر دو نسخهٔ هی و نیکولای از نطق گتیسبورگ در کتابخانهٔ کنگره و در محفظههایی مهر و مومشده با گاز آرگون که اختصاصاً برای این منظور طراحی شدهاند و دمای کنترلشده دارند نگهداری میشوند تا از اکسیده شدن و کاهش کیفیت آنها جلوگیری شود.[37]
از نسخهٔ نیکولای،[persian-alpha 10] اغلب به عنوان «نخستین پیشنویس» یاد میشود؛ چرا که چنین تصور میشود که اولین نسخهٔ موجود باشد.[38][39] محققان بر سر این که آیا نسخهٔ نیکولای، همان نسخهای بوده که لینکلن در ۱۹ نوامبر از روی آن در گتیسبورگ، نطقش را ایراد کرده یا نه، اختلاف نظر دارند. در مقالهای منتشرشده در سال ۱۸۹۴ که شامل رونوشتی از این نسخه بود، نیکولای، که متولی اسناد لینکلن بود، نوشت که لینکلن نخستین بخش نطق را با جوهر در عمارت اجرایی نوشته و با خود به گتیسبورگ آورده بود و بخش دوم را پیش از ایراد نطق در ۱۹ نوامبر، با مداد بر کاغذ خطدار نوشته بود.[38][39][40] تاخوردگیهای هماهنگ همچنان بر روی دو کاغذ مشخص هستند و چنین مینمایند که نسخهٔ نیکولای، همان نسخهای است که به گفته شاهدان عینی، لینکلن از جیب کتش بیرون آورده و در مراسم، خوانده بود. دیگران معتقدند که نسخهٔ اصلی گم شده، چرا که برخی از واژهها و عبارات استفادهشده در نسخهٔ نیکولای با رونوشتهای نوشتهشده در آن زمان از نطق همخوانی ندارد.[41] برای مثال، عبارت «ذیل سایهٔ خداوند» در این نسخه نیستند و این بخش از نطق به صورت «که این ملت دوباره آزاد متولد شود…» نوشته شدهاست. در صورت در نظر گرفتن نسخهٔ نیکولای به عنوان نسخهٔ مورداستفاده لینکلن در هنگام ایراد سخنرانی، یا باید رونوشتهای آن زمان را نادرست دانست، یا فرض کرد که لینکلن در چند جا، از روی متن نخوانده باشد. بنا به شواهد، این نسخه از نطق گتیسبورگ تا سال ۱۹۰۱، سال مرگ جان نیکولای، در اختیار او بود و سپس در اختیار جان هی، دوست و همکارش، قرار گرفت.[33] این نسخه از مهٔ ۱۹۹۷ تا اوت ۲۰۰۷[42] در نمایشگاه گنجینههای آمریکایی در کتابخانهٔ کنگره در واشینگتن، دی.سی. به نمایش گذاشته شده بود.[43]
وجود نسخهٔ هی[persian-alpha 11] نخستین بار در سال ۱۹۰۶ و پس از آن که جستوجو برای پیدا کردن «نسخهٔ خطی اصلی» بین کاغذهای جان هی به یافتن آن منجر شد، بهطور عمومی اعلام شد. این نسخه دارای تفاوتهای اساسی با نسخهٔ نیکولای بود.[33]
از نسخهٔ هی به عنوان «غیرقابل توضیحترین» پیشنویس و گاهی «دومین پیشنویس» یاد شدهاست.[39][44] نسخهٔ هی یا در صبح روز ایراد نطق یا اندکی پس از برگشت لینکلن به واشینگتن نوشته شدهاست. کسانی که باور دارند این نسخه در صبح روز ایراد نطق کامل شده، اشاره میکنند که این نسخه شامل عباراتی است که در پیشنویس اول نیست اما در گزارشهای موجود از نطق و نیز در سایر نسخههای نوشتهشده توسط لینکلن گنجانده شده؛ بنابراین، چنانکه در یادداشتی توضیحی که در کتابخانهٔ کنگره در کنار نسخههای اصلی دو پیشنویس توضیح داده شده، آنان معتقدند که ممکن است لینکلن در هنگام ایراد نطق، از این پیشنویس استفاده کرده باشد.[45] لینکلن نهایتاً این نسخه را به هی داد و فرزندان هی در سال ۱۹۱۶ این نسخه و نسخهٔ نیکولای را به کتابخانهٔ کنگره اهدا کردند.[46]
نسخهٔ اورت،[persian-alpha 12] که با نام «نسخهٔ اورت-کیس»[persian-alpha 23] هم شناخته میشود، بنا به درخواست ادوارد اورت توسط رئیسجمهور لینکلن در اوایل سال ۱۸۶۴ برای او فرستاده شد. اورت مشغول جمعآوری تمام سخنرانیهای ایرادشده در مراسم گتیسبورگ برای انتشار تمام آنها در یک مجموعه و فروش آن در جریان نمایشگاه کمیسیون بهداشتی نیویورک به قصد کمک به سربازان مصدوم بود. نسخهٔ ارسالشده توسط لینکلن، سومین نسخهٔ نوشتهشده به دست خود او بود و هماکنون در اختیار کتابخانهٔ تاریخی ایالت ایلینوی در اسپرینگفیلد، ایلینوی قرار دارد.[45]
نسخهٔ بنکرافت[persian-alpha 13] در فوریهٔ ۱۸۶۴ به درخواست جرج بنکرافت، تاریخشناس مشهور و وزیر سابق نیروی دریایی ایالات متحده، که کتاب ده جلدیاش با عنوان تاریخ ایالات متحده بعداً باعث تعلق گرفتن لقب «پدر تاریخ آمریکا» به او شد، توسط رئیسجمهور لینکلن نوشته شد.[47][48] بنکرافت قصد داشت این نسخه را در کتاب برگهای خودنویس نویسندگان کشورمان بگنجاند و این کتاب را در یک نمایشگاه بهداشت سربازان و ملوانان واقع در بالتیمور بفروشد. از آنجا که این نسخه در دو طرف کاغذ نوشته شده بود، برای این هدف مناسب دانسته نشد و در اختیار بنکرافت قرار گرفت. این نسخه، تنها نسخهای است که پاکت نامهٔ اصلی آن، که نشانی گیرنده توسط لینکلن روی آن درج شده و لینکلن بر آن تمبر زده، هم در کنار نامهای که لینکلن، متن نطق را روی آن نوشتهاست، موجود است.[49] این نسخه سالها در خانوادهٔ بنکرافت باقی ماند، به چندین دلال فروخته شد و در نهایت توسط نیکلاس و مارگریت لیلی نویز[persian-alpha 24] خریداری شده و در سال ۱۹۴۹ به دانشگاه کرنل اهدا شد.[50] در حال حاضر، این نسخه در بخش مجموعههای اشیای کمیاب و نسخ دستنویس در کتابخانهٔ کارل. ای کراخ[persian-alpha 25] در کرنل نگهداری میشود.[45] نسخهٔ بنکرافت، تنها نسخهای است که بهطور خصوصی نگهداری میشود.[51]
پس از آن که لینکلن متوجه غیرقابل استفاده بودن چهارمین نسخه شد، پیشنویس پنجمی را نوشت که برای هدفی که به منظور آن نوشته شده بود، قابل قبول بود. نسخهٔ بلیس،[persian-alpha 14] که به نام سرهنگ الکساندر بلیس، پسرخواندهٔ بنکرافت و ناشر برگهای خودنویس، نامگذاری شده، تنها نسخهای است که توسط لینکلن، امضا شدهاست. بنا به اطلاعات موجود، نسخهٔ بلیس آخرین نسخه نوشتهشده به دست لینکلن از نطق گتیسبورگ است. از آنجا که در تهیهٔ آن، دقت زیادی به کار رفته و تا حدی چون لینکلن برای این نسخه، یک عنوان فراهم کرده و امضا زده و تاریخ نگارش آن را هم درج کرده، نسخهٔ بلیس به عنوان نسخهٔ استاندارد نطق در نظر گرفته شده و منبعی برای اکثر رونوشتها از نطق گتیسبورگ لینکلن است. متن این نسخه بر دیوار جنوبی یادبود لینکلن حک شدهاست.[36]
این نسخه در حال حاضر در اتاق لینکلن در کاخ سفید قرار دارد و هدیهای است از طرف اسکار بی. سینتاس، سفیر سابق کوبا در ایالات متحده.[45] سینتاس، یک کلکسیونر ثروتمند آثار هنری و نسخ خطی، نسخهٔ بلیس را در سال ۱۹۴۹ در یک مزایدهٔ عمومی به قیمت ۵۴٬۰۰۰ دلار (۶۶۴٬۰۰۰ دلار در ۲۰۲۴) خریداری کرد. این مبلغ، بالاترین پیشنهادی بود که تا آن زمان برای یک سند در یک مزایدهٔ عمومی پیشنهاد شده بود.[52] پس از انقلاب کوبا در سال ۱۹۵۹، دولت کاسترو اموال سینتاس را مصادره کرد، اما سینتاس، که در سال ۱۹۵۷ درگذشت، در وصیتنامهاش نطق گتیسبورگ را به شرط این که در کاخ سفید نگهداری شود، برای مردم آمریکا به ارث گذاشت. در سال ۱۹۵۹، نسخهٔ بلیس به کاخ سفید منتقل شد.[53]
گری ویلز[persian-alpha 26] بیان داشته که نسخهٔ بلیس «از یک جنبهٔ اساسی، از لحاظ سبک نگارش بر سایرین برتری دارد: لینکلن «اینجا» را از «نهضتی که برایش (اینجا) جانسپاری …» حذف کردهاست. هفتمین «اینجا» در سایر نسخههای نطق، ذکر شدهاست». ویلز همچنین بیان کرده که لینکلن «همچنان در حال انجام چنان اصلاحاتی بوده» و احتمالاً بیش از نگارش یک متن «اصلی»، بر دقیق بودن متن تمرکز داشتهاست.[54]
از ۲۱ نوامبر ۲۰۰۸ تا ۱ ژانویهٔ ۲۰۰۹، گالری اسناد آلبرت اچ. اسمال[persian-alpha 27] در مؤسسهٔ اسمیتسونین موزهٔ ملی تاریخ آمریکا با حمایت لورا بوش، بانوی اول وقت، نسخهٔ بلیس را بهطور محدود در معرض دید عموم قرار داد. این موزه همچنین یک نمایشگاه برخط و گالری تعاملی ایجاد کرد تا به بازدیدکنندگان اجازه دهد تا از نمای نزدیکتر، نسخهٔ بلیس را ببینند.[55]
از دیگر منابع متعلق به زمان ایراد نطق که متن آن را پوشش دادهاند، گزارش آسوشیتد پرس است که بر اساس یادداشتهای تندنویسیشده توسط جوزف ال. گیلبرت،[persian-alpha 28] یک گزارشگر، نوشته شدهاست. این نسخه هم در جزئیاتی کوچک با پیشنویسهای نوشتهشده توسط لینکلن تفاوت دارد.[56][57]
گزارش شاهدان عینی از دیدگاهشان نسبت به عملکرد لینکلن، با یکدیگر تفاوت دارد. در سال ۱۹۳۱، در خاطرات چاپی سارا ای. کوک مایرز،[persian-alpha 29] که در زمان شرکت در مراسم، ۱۹ سال داشت، ذکر شده بود که پس از سخنرانی لینکلن، سکوت برقرار شده بود: «من نزدیک رئیسجمهور بودم و تمام نطق را شنیدم، اما کوتاه به نظر رسید. سپس سکوت تحسینبرانگیزی برقرار شد، مثل جلسات دوستان در منالن. زمانی که صحبتش تمام شد، تشویقی انجام نشد».[59] شلبی فوت، تاریخنگار، چنین گفته که پس از سخنرانی لینکلن، تشویق با تأخیر، پراکنده و «تنها اندکی مؤدبانه» بودهاست.[60] در مقابل این دیدگاه، اندرو گرگ کرتین، فرماندار وقت پنسیلوانیا، در این مورد گفته: «او سخنرانی را با چنان صدایی ایراد کرد که تمام جمعیت شنید. از آنجا که رئیسجمهور در مقابلشان ایستاده بود، جمعیت سکوت کرد … بسیار تحسینبرانگیز بود! ورد زبان همه بود. عجب سخنرانیای، چنانکه توصیفش میکردند!»[61]
بنا به یک افسانهٔ مشهور، لینکلن پس از ایراد نطق رو به محافظش، وارد هیل لمون، کرده و گفته که سخنرانی، مثل یک گاوآهن بیکیفیت، «برق نخواهد زد». گری ویلز این موضوع را بیاساس دانسته و آن را ریشهگرفته از خاطرات نامعتبر لمون میداند. ویلز بیان کرده که «[لینکلن] آنچه میخواست انجام دهد را [در گتیسبورگ] انجام داد».[11]
اورت در نامهای که فردای روز ایراد نطق به لینکلن نوشت، او را به خاطر سخنرانیاش ستود و گفت: «مایهٔ افتخارم خواهم بود اگر بتوانم بگویم که در عرض دو ساعت قادر بودم به اندازهای که شما در عرض دو دقیقه به ایدهٔ اصلی مراسم پرداختید، به آن بپردازم».[62] لینکلن پاسخ داد که از این که متوجه شده سخنرانیاش یک «شکست کامل» نبوده، خوشحال است.[62]
دیگر واکنشهای عمومی، مطابق وابستگیهای حزبی افراد پیش رفت.[6] شیکاگو تایمز، که دیدگاهی نزدیک به حزب دموکرات داشت، در مورد نطق نوشت: «گونههای هر آمریکایی زمانی که آن گفتههای احمقانه، بیمزه و ضعیف مردی که باید به خارجیهای باهوش به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده معرفی شود را بخواند، باید از شرم به سوزش درآید».[63] در مقابل این دیدگاه، نیویورک تایمز، که دیدگاهی نزدیک به حزب جمهوریخواه داشت، سخنرانی را تحسین کرده و آن را به چاپ رساند.[58] در ماساچوست، اسپرینگفیلد ریپابلیکن هم تمام نطق را چاپ کرده و آن را «یک گوهر عالی» خواند که «در احساسات، عمیق، در استدلال و ابراز، مختصر، و در هر واژه و ویرگول، خوشذوق و ظریف» بود. این روزنامه همچنین پیشبینی کرد که در آینده از بیانات کوتاه لینکلن به عنوان «سخنرانی الگو» استفاده خواهد شد.[64] صد و پنجاه سال پس از ایراد نطق، پاتریوت-نیوز در هریسبورگ، پنسیلوانیا، که قبلاً با عنوان پاتریوت و یونیون[persian-alpha 30] شناخته میشد، واکنشش در زمان ایراد نطق («بیانات احمقانه» که شایستهٔ «حجاب فراموشی» بودند) را پس گرفت و گفت: «صد و پنجاه سال پیش، نیاکان این نهاد رسانهای برای مخاطبانش قضاوتی چنان ضعیف، چنان آلوده به گستاخی، چنان ناآگاه از چشماندازی که تاریخ با خود آورد، زادند که نمیتواند در بایگانیهای ما، بیپاسخ بماند. … پاتریوت و یونیون از شناخت ارزش فوقالعاده، فصاحت زوالناپذیر و اهمیت ماندگار [سخنرانی] بازماند. پاتریوت-نیوز از این اشتباه، ابراز تأسف میکند».[65][66]
روزنامههای خارجی هم از بیانات لینکلن انتقاد کردند. تایمز لندن نوشت: «مراسم [در گتیسبورگ] توسط بعضی از متلکهای بداقبال آن رئیسجمهور لینکلن بینوا، به مضحکه تبدیل شد».[67]
جوزف ای. گولدن، از اعضای مجلس نمایندگان که در هنگام سخنرانی، یک معلم ۱۸ ساله بود، در زمان ایراد نطق حاضر بوده و آن را شنید. او در دوران جنگ در سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحدهٔ آمریکا ایفای نقش کرد و بعدتر، پیش از ورود به کنگره به عنوان یک دموکرات، سوابق شغلی موفقی در صنعت بیمه در پنسیلوانیا و نیویورک داشت. از آنجا که گولدن از معدود افراد حاضر در هنگام ایراد سخنرانی بود، معمولاً در خصوص نطق مورد سؤال قرار میگرفت. او نسبت به مراسم و سخنرانی لینکلن، نظر مثبتی داشت و از آن به عنوان یکی از مشوقهایش برای ورود به عرصهٔ نظامی یاد میکرد. خاطرات گولدن شامل بیاناتی خطاب به مجلس نمایندگان در سال ۱۹۱۴ بود.[68][69]
ویلیام آر. راتون تنها شاهد عینی شناختهشده است که در هنگام ورود لینکلن به گتیسبورگ و نیز ایراد نطق حاضر بوده و نسخهای صوتی از خاطراتش را ضبط کردهاست.[70] خاطرات راتون در ۱۲ فوریهٔ ۱۹۳۸، یک سال پیش از مرگش در سال ۱۹۳۹، در استودیوی بوستون ایستگاه رادیویی WRUL ضبط شدند. نسخهای از نطق که توسط راتون خوانده شده بود هم در این مجموعه خاطرات، که روی یک صفحهٔ ۷۸ دور بر دقیقه گرامافون ضبط شدند، گنجانده شد. در جریان یک پروژهٔ «جستوجو برای صوت»[persian-alpha 31] در سال ۱۹۹۹، نسخهای از این مجموعه خاطرات صوتی به دست انپیآر رسید.[71]
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Every time you click a link to Wikipedia, Wiktionary or Wikiquote in your browser's search results, it will show the modern Wikiwand interface.
Wikiwand extension is a five stars, simple, with minimum permission required to keep your browsing private, safe and transparent.