گندیشاپور (شهر)
اثر ثبتشده در فهرست آثار ملی ایران / From Wikipedia, the free encyclopedia
گُندی شاهپور، گُندی شاپور، جُندی شاپور، وندوی شاپور، وندو شاور و به سریانی بت لاپاط[9] یکی از مهمترین شهرهای دوره ساسانی بود که توسط شاهپور یکم ایجاد گردید. جندی شاپور از همان بدو تأسیس به تدریج به صورت یکی از مراکز علمی و پزشکی جهان آن روز درآمد و بنا بهگفتهٔٔ تاریخنویسان شاپور دستور داده بود تعداد زیادی از کتابهای طب یونانی را به زبان پهلوی ترجمه و در آنجا نگهداری کنند، خسرو انوشیروان در این شهر بیمارستان بزرگی ساخت و بر توسعهٔ دانشکدهٔ پزشکی آن افزود. در مورد مکان دقیق این شهر اختلاف نظر وجود دارد اما به نظر میرسد جندیشاپور در محدوده میان شهرهای شوشتر، شوش و دزفول قرار داشتهاست.[10]
شهر باستانی گندیشاپور | |
---|---|
نام | شهر باستانی گندیشاپور |
کشور | ایران |
استان | خوزستان |
شهرستان | شهرستان دزفول [1][2][3] یا شوشتر[4][5][6] یا شوش[7][8] |
اطلاعات اثر | |
نامهای دیگر | جندیشاپور |
نامهای قدیمی | وه اندیوشاپور |
نوع بنا | شهر باستانی |
کاربری | شهر |
دیرینگی | بیش از ۱۷ قرن |
دورهٔ ساخت اثر | ساسانیان |
بانی اثر | شاپور یکم |
مالک فعلی اثر | سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری |
اطلاعات ثبتی | |
شمارهٔ ثبت | ۴۶ |
تاریخ ثبت ملی | ۱۳۱۰ |
ابوحنیفه دینوری در کتاب اخبارالطوال گوید:
چون شاپور پسر اردشیر بابکان به شهریاری رسید، لشکر به روم کشید پس چون به عراق بازگشت به خاک اهواز (منظور ولایت اهواز است) رفت و به جستجوی جای مناسبی برای احداث شهری پرداخت تا اسیرانی را که از خاک روم با خود آورده بود، در آن جای سکنی دهد، پس شهر جندی شاپور را بنیاد کرد و این شهر را به زبان خوزی نیلاط میگفتند، لیکن مردمش آن را نیلاب میخوانند.
با توجه به این نکته که شهر مذکور چند نام داشته، میتوان دریافت که پیش از تجدید بنا در روزگار شاپور وجود داشته و ناحیهای مسکونی بهشمار میرفتهاست. معروف است که وی پس از غلبه بر والرین و ویران ساختن انتاکیه اسیران رومی را در این محل اسکان داد و نام آن را وه اندیوک شاپور به معنی به از انتاکیه شاپور نامید. «معرفت یونانی در امپراتوری ساسانی به ویژه به واسطه مسیحیان یونانی و سوری اشاعه یافته بود که حضور آنها در وه اندیوگ شاپور (گندیشاپور) مسلم است.»[11]
مانی پیامبر ایرانی در همین شهر بدار آویخته شد و پیکر او را بر دروازه آویختند و از آن به بعد آن دروازه تا ادوار اسلامی بنام دروازهٔ مانی نامیده میشدهاست. دیگر از رویدادهای مهم تاریخی در این شهر قیام انوشکزاد فرزند خسرو انوشیروان را بر ضد پدر میتوان نام برد. انوشکزاد که در دامان مادری مسیحی پرورش یافته بود با تکیه به نیروی مسیحیان و گروهی از سپاهیان و بازرگانان قیام پردامنهای را آغاز کرد اما سرانجام مغلوب شد و قیام بهشدت سرکوب گردید. در این شهر ضرابخانهٔ بزرگی قرار داشت و اکثر سکههای یزدگرد سوم در این شهر و ناحیهٔ سیستان ضرب گردیدهاند. دروازههای شهر در حدود سال هیجدهم هجری با وساطت یکی از ایرانیان تازه مسلمان بر روی اعراب گشوده شد و شهر از ویرانی و انهدام نجات یافت، بدین ترتیب تا اوایل دوران خلفای عباسی این شهر به حیات اجتماعی خود ادامه داد. گندیشاپور در قرون سوم و چهارم هجری که بر اهمیت بغداد افزوده شد، به تدریج موقعیت خود را از دست داده، به ویرانی گرائید از این شهر بزرگ ساسانی فعلاً هیچ آثاری بر جای نمانده و بزحمت بقایای مختصری از خرابههای آن در نزدیکی رود کارون میتوان مشاهده کرد.[12]