بالاترین سوالات
زمانبندی
چت
دیدگاه
زبانهای کردی
زبانی در خاورمیانه از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
Remove ads
زبانهای کُردی یک زنجیره گویشی از زبانهای هندواروپایی در شاخهٔ زبانهای ایرانی غربی هستند که کُردها با آنها سخن میگویند.[۷][۸] زبانهای کردی از زبانهای ایرانی شاخهٔ شمال غربی هستند که با زبانهای فارسی، بلوچی و لری خویشاوندی دارند.[۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳] زبان کُردی دارای گویشهای (کردی شمالی، کردی میانی، کردی جنوبی و لکی) است.[۱۴][۱۵][۱۶][۱۷][۱۸][۱۹][۲۰][۲۱][۲۲] هر چند که در مورد لکی اختلاف نظر وجود دارد و برخی آن را مستقل از زبانهای کردی طبقهبندی کردهاند.[۲۳][۲۴][۲۵]

به باور پژوهشگران کردهای ایران و بسیاری از کردهای ترکیه و عراق به گونههایی از زبان پهلوی سخن میگویند و مردم شمال ایران نیز به گونهای از زبان پهلوی سخن میگویند؛ مانند مازندرانی و گیلانی و در جنوب شرق ایران بلوچی نیز عناصری از زبان پهلوی را دارد،[۲۶] این زبانها نیز متعلق به زیرگروه شمال غربی زبانهای ایرانی هستند. از دیگر زبانهای مشابه به زبانهای کردی که زیرگروه جنوب غربی زبانهای ایرانی بهشمار میآیند، فارسی و لری هستند؛ که هرکدام در مناطق وسیعی تکلم میشوند.
زرینکوب در کتاب تاریخ مردم ایران میگوید: در پایان عهد آل بویه در سرزمین جبال که نیز ولایت فهله نام داشت و زبان مردم آن نواحی به همین سبب فهلوی نیز خوانده میشد ادبیاتی عامیانه نیز در لهجههای محلی انعکاس داشت. در ری که زبان آن تدریجاً به لغت دری نزدیکتر از پهلوی میشد ترانههایی به لهجهٔ رازی رایج بود و در همدان و زنجان فهلویات یا ادبیات پهلوی که ملحونات آنها اورامنان خوانده میشد فراوان گفته میشد.[۲۷]
گویشهای مختلف عمدتاً در بخشهایی از ایران، عراق، سوریه و ترکیه مورد استفاده قرار میگیرد. جمعیتهای پراکنده کرد همچنین در جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، لبنان و کشورهای اروپایی به ویژه آلمان و انگلستان نیز زندگی میکنند.[۲۸]
Remove ads
تاریخ زبان کُردی
خلاصه
دیدگاه
دانش زبانشناسی اجازه میدهد مرزهای تقریبی مناطقی را که هسته اصلی قومی سخنرانان گویشهای معاصر کرد شکل گرفته است، ترسیم شود. مکنزی در اوایل دهه ۱۹۶۰ (مکنزی، ۱۹۶۱) در رابطه با تاریخ و گذشته زبان کردی فرضیاتی ارائه کرده است. مکنزی در آفرینش ایدههای تدسکو (۱۹۲۱: ۲۵۵) و در مورد ویژگیهای آوایی، مورفولوژیکی فونیکی مشترکی که بین کردی، فارسی و بلوچی مشترک است، مکنزی به این نتیجه رسید که گویشوران این سه زبان ممکن است یک بار در زمانهای گذشته در تماس با هم و نزدیک به هم بودهاند. وی کوشیده است وحدت زبانی ادعایی فارسی-کرد-بلوچی را که احتمالاً در مناطق مرکزی ایران بوده بازسازی کند. مطابق نظریه مکنزی، پارسها (هخامنشیان) استان فارس را در جنوب غربی اشغال کردند (براساس این فرض که هخامنشیان به فارسی باستان صحبت میکردهاند و این زبان به درستی نیای فارسی امروزی باشد)، بلوچها (پروتو-بلوچها، اجداد بلوچهای امروزی) در مناطق مرکزی غرب ایران ساکن بودهاند و کردها (پروتو-کردها، اجداد کردهای امروزی) در شمال غربی لرستان و اصفهان کنونی زندگی میکردهاند.[۲۹]
ارتباط زبان اوستایی، پارسی، مادی و پهلوی با زبانهای کردی
در سالهای اخیر تصور نادرستی در بین عوام از ارتباط زبان اوستایی و کردی ایجاد شده است. زبان اوستایی یک زبان ایرانی شرقی است و زبانهای کردی جزو شاخه غربی زبانهای ایرانی اند و به طبع نمیتوانند بازمانده یک زبان ایرانی شرقی (اوستایی) باشند. همانندیهای فارسی، کردی، بلوچی و هر زبان ایرانی دیگر با اوستایی بدین دلیل است که همه این زبانها ایرانی اند و از یک نیای مشترک زبان نیا-ایرانی منشعب شدهاند.
از زبان مادی نیز تنها واژگان انگشت شماری در آثار دیگر زبانها به جای مانده و به طبع بر اساس چند واژه معدود نمیتوان هیچ زبانی را بازمانده زبان مادی دانست. همچنین زبان اوستایی و مادی متعلق به دوره کهن یا باستانی زبانهای ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شدهای در دوره میانه زبانهای ایرانی ندارند. همه زبانهای کردی متعلق به دوره نوین زبانهای ایرانی اند و نیای مستقیمی در دوره میانه ندارند.
زبان پهلوی ساسانی که نام دانشگاهی آن پارسی میانه است و پارسیگ نامیده میشده، نیای زبان فارسی است و طبیعتاً مانند فارسی، یک زبان ایرانی جنوب غربی است. زبان پهلوی اشکانی (زبان پارتی) یا پهلوانی یک زبان ایرانی شمال غربی است و از این نظر با تالشی، گیلکی، مازندرانی (طبری)، زازایی، گورانی هم خانواده است[۳۰][۳۱][۳۲][۳۳][۳۴][۳۵]
زبان کردی متعلق به شاخه ایرانی خانواده هندو اروپایی است. زبان شناسان معمولاً زبان کردی را به عنوان زبانهای شمال غربی ایران و بعضی محققان این زبان را به عنوان میانجی بین شمال غرب (اشکانی) و جنوب غربی (پارسی باستان) ایران طبقهبندی میکنند. مارتین ون براینسنن یادآور میشود که «کردی ویژگی و عنصر زبانی قوی جنوب غربی (پارسی هخامنشی) را دارد»، در حالی که «زازا و گوران متعلق به گروه شمال غربی (اشکانی _ مادی) ایران هستند»
لودویگ پولس معتقد است که کردی به نظر میرسد زبان اصلی شمال غربی ایران است. اما اذعان میکند که ویژگیهای مشترک بسیاری با زبانهای جنوب غربی ایرانی مانند پارسی باستان دارد، که ظاهراً به دلیل تماسهای طولانی مدت و زیاد تاریخی میباشد.
ولادیمیر مینورسکی خاورشناس و دیپلمات روسی معتقد است اقوام کردها بازماندهٔ مادها هستند،[نیازمند منبع] ولی هیچ ادعا و اثبات زبان شناختی مبنی بر ارتباط زبانهای کردی امروز با زبان مادی ارائه نداده است و فقط از دید تاریخی به مسئله نگریسته است. همانطور که گفته آمد، زبان مادی متعلق به دوره کهن یا باستانی زبانهای ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شدهای در دوره میانه زبانهای ایرانی ندارند. همه زبانهای کردی متعلق به دوره نوین زبانهای ایرانی اند و نیای مستقیمی در دوره میانه ندارند و از زبان مادی نیز تنها چند واژه در نوشتههای دیگر زبانهای باستانی به جای مانده است.
در سال ۱۹۵۱ یکی از شاگردان معروف مینورسکی بنام دی.ان. مک کنزی که جزو سرشناسترین متخصصین فارسی میانه (پهلوی) و زبانهای کردی شمرده میشود، مقالهای با عنوان «ریشههای زبان کردی» نوشت. او در این نوشته اظهار تعجب کرد که چرا باوجود آنکه استاد مینورسکی به بسیاری ادعاهای مبالغه آمیز و مبهم دربارهٔ «ریشه کردها» جواب داده است، هنوز «موضوع کردهای معاصر به تاریخ از یک انگیزه بسیار ساده سرچشمه میگیرد و آن هم نیاز به اجداد قهرمان است و از آنجا که دوره امپراتوری مادها هنوز به اصطلاح صاحبی ندارد، کردهای معاصر پنهان نمیکنند که میخواهند مادهای باستان را در این نقش ببینند.[۳۶]
مک کنزی پس از بررسی بسیاری از گونههای زبانهای ایرانی در مقاله معروفش بنام «ریشههای زبان کردی» مینویسد: «وظیفه نخست من باید تعریف زبان کردی از طریق تعیین مشخصاتی باشد که آن را از دیگر لهجههای ایرانی متمایز میکند. متأسفانه باید در ابتدای این بحث اعتراف کنم که نتایجی که به آن رسیدهام، عموماً منفی هستند، زیرا تقریباً در برابر هر مشخصه ویژه زبان کِردی، یک مشخصه مشابه در دستکم یک لهجه دیگر ایرانی وجود دارد» آنگاه او در ادامه این مقاله به تحلیل و مقایسه خصوصیات دستوری و صرفی (مورفولوژیک) کردی با دیگر زبانهای ایرانی میپردازد، تا با نمونههای مختلف نظر خود را ثابت کند که کردی نیز مانند دیگر شاخههای خانواده زبانهای ایرانی، یکی از این زبان هاست – مانند بلوچی یا لُری، تاتی – آذری یا گیلکی. بنظر مک کنزی و ویندفور کُردی از نزدیکترین زبانهای ایرانی به پارسی باستان (هخامنشی) است و حتی در دوره ای تحت تأثیر زبان پارتی بوده است که میدانیم ریشه اش در شرق دریای کاسپین بوده و در زمان اشکانیان زبان پارتی تقریباً همه گونههای زبانهای ایرانی از جمله فارسی، کردی، تاتی، زازاکی و بلوچی و گورانی را تحت تأثیر خود قرار داده است[۳۷]
جدول مقایسه تحولات آوایی زبانهای ایرانی با زبان کردی
در مقابل، گارنیک آساتوریان نیز معتقد است که تنها بازمانده زبان مادی شاید تاتی در آذربایجان و زبانهای مرکزی کاشان باشد.[۳۸] صحت این نظریه را دیاکونف نیز مورد تأیید قرار داده است. چنانکه وی در اثر مشهورش موسوم به «تاریخ ماد» مینویسد:
«هنوز در زمان حاضر هم تاتها و تالشیها و مازندرانیها به لهجههایی سخن میگویند که از بقایای زبان هند و اروپایی میباشد که در آغاز زبان مادهای شرقی بوده است. امتیاز ویژه این لهجهها، کهنگی و مهجوری اصوات میباشد که در بسیاری موارد با زبان فارسی تفاوت داشته و با مادی و پارتی و اوستایی مشابهت دارد»[۳۹]
Remove ads
گویشها
خلاصه
دیدگاه
در برخی دستهبندیها کردی به سه دسته اصلی شمالی، جنوبی و میانه تقسیم شده که خود شامل بیست و دو نوع گویش میباشد و هر گویش نوع نگارش و تلفظ خاصی دارد.[۴۰] تلاش برای یک زبان استاندارد برای کردی نتوانسته به موفقیتهای چشمگیری برسد.[۴۰]

شاخههای اصلی زبانهای کردی عبارتند از:[۴۱][۴۲][۴۳][۴۴][۴۵]
- کردی شمال-غرب: کرمانجی، بادینی، بایزیدی، بوتانی، شکاکی و…
- کردی مرکزی: سورانی، جافی، مکریانی، اردلانی، کلیایی و…
- گویشهای جنوبی کردی: کلهری، ایلامی، لکی و…[۴۲][۴۳][۴۶]
- گویشهای پراکنده کردی:کردی اراکی و…
زبان کردی مرکزی در عراق زبان رسمی است[۴۷] در حالی که در کشور سوریه ممنوع است. تا اوت ۲۰۰۲ در ترکیه محدودیتهای شدیدی بر آن (کردی کرمانجی) اعمال میشد گرچه هنوز کاربرد آن در ترکیه محدود است.[۴۸] در ایران نیز کاملاً آزاد است و در رسانهها امکان استفاده از آن وجود دارد در حالی که استفاده از آن در نظام آموزشی دولتی هنوز صورت نپذیرفته و قطعی نشده است.
اشتراکات زبانی میان کردی و پارسی باستان و پارسی میانه (پارسیگ)
بسیاری از واکهای موجود در فارسی باستان و میانه که بعدها تحت تأثیر الفبا و دستور زبان عربی متروک شدند در کردی امروز زندهاند. از جمله تفاوتهایی که میان واژگان هم ریشهٔ کردی و فارسی امروز وجود دارد جابجایی حروف و قلب و تبدیل هاست که در این گونه موارد غالباً صورت مورد استفاده در کردی به صورت کهن واژه نزدیک تر است. این تغییرات در زبان فارسی را امروزه تحت عناوین زیر بررسی میکنند.
۱- یاء و واو مجهول: در فارسی باستان بیش از یک نوع یائ و واو وجود داشته که امروزه تنها صورت باقی مانده در فارسی را یاء و واو معلوم و دیگر گونهها را مجهول میخوانند. یاء معلوم چون: تیر، جاوید، رهی، بید و واو معلوم چون: تموز، آهو، توت. صورت مجهول واو و یاء (که در فارسی افغانستان و تاجیکستان همچنان رواج دارد) در کردی با علامت «ێ» و «ۆ» از شکل معلوم آنها متمایز میشوند و در واژگانی چون: شێر، دلێر، زۆر، شۆر و… وجود دارند.
«بعد از اسلام که خط پهلوی به عربی بدل شد و در حروف هجای عربی برای تلفظ واو و یاء مجهول حروف خاصی موجود نبود به مرور زمان تفاوت میان آنها از میان برخاست و همه معروف خوانده شدند.» (جهانگیر، ۱۳۸۵: ۲۱)
۲ - ابتدا به سکون: در زبانهای ایرانی باستان گروههای صامت، یعنی اجتماع دو صامت در آغاز کلمه وجود داشته است اما بعدها از میان برخاسته است (خانلری، ۳۵۱:۱۳۶۵) این تغییر نیز باز به دلیل نفوذ و تأثیر دستور زبان عربی اتفاق افتاده که در آن ابتدا به ساکن محال است؛ بنابراین کلماتی که دارای چنین ترکیبی بودند به دو صورت تغییر کردند:
الف- افزودن مصوت میان دو صامت آغازی
Barardar-----brad(ar)---------bratar (برادر)
ب- الحاق مصوت به آغاز کلمه
(a)bru------brug-----bru (ابرو)
در کردی کلمات با همان سیاق باستانی و با صامت آغازین به کار میروند
Bra, bro,fra, dro
ج- تبدیل صامتها:
۱- صامت j=ج در آغاز کلمات در فارسی مرحلهٔ باستان، میانه و جدید به ز= z تبدیل یافته، همین واژگان در کردی بدل به ژ =zh شدهاند.
زن jan = zan = زیستن jiv = ziwistan = در کردی:
(در واژهٔ ژه نیار به معنای نوازنده) ژه ن = jan = zhan
ژین/ ژیان = jiv =zhiwan
۲- صامت نفسی ه=h که در آغاز کلمات مرحلهٔ باستانی قرار داشته در فارسی میانه باقی مانده و در جدید ساقط شده
انجمن hanjamana= hanjaman= در کردی این شکل از کاربرد ه همچنان زنده است و در برگردان به فارسی حذف میشوند
هه و راز hawraz = اوراز به معنای فراز
هه و رامان hawraman= اورامان به معنای محل برآمدن خورشید
هه ور hawr = ابر
۳- صامت و=v آغازی هرگاه پس از آن مصوت i قرار داشته در مرحلهٔ میانه همچنان وجود داشته و در مرحلهٔ جدید به گُ = go تبدیل شده (خانلری۳۴۶:۱۳۶۵)
گشتاسپ = vishtaspa=wishtasp
گزارد = vicard = wizard
در کردی همین تبدیل در برخی موارد دیده میشود اما هم شکل نخستین امروز کاربرد دارد و هم شکل تغییر یافته:
Vitn(وتن) یا گوتن به معنای گفتن
هم وتن و هم گوتن در معنای گفتن به کار میرود که در اولی v باستانی به کار رفته و در دومی تبدیل شدهٔ آن به go. این go در کردی به o بسیار خفیف تلفظ میشود که بیشتر شبیه سکون است. به نظر میرسد در فارسی هم چنین بوده باشد و بعدها به دلیل پرهیز از ابتدای به سکون اینo واضح تر شده باشد.
۴- دال در بسیاری از کلمات فارسی قدیم ذال بوده و مثل ذال تلفظ میشده و به مرور زمان تلفظش تبدیل شده و دال شده (جهانگیر، ۱۳۸۵ :۱۵)
گنبذ = گنبد در کردی گمذ
۵گروه صامت fr= ف ر در میان کلمه به رف= rf قلب شده است.
برف = vafr =wafr
در کردی وه فر wafr عیناً تلفظ دورهٔ میانه است.
۶- مصوت میانی o یا auh در فارسی دورهٔ جدید به صامت خ بدل شده (خانلری، ۳۴۵:۱۳۶۵) و در کردی به همان صورت باقی مانده.
تخم = tauhm = tom
در کردی:
توم = tom
۷- مصوت آغازی هو=hu یا u در فارسی جدید به خ بدل شده (خانلری، ۳۴۲:۱۳۶۵)
خشک = ushk= hushk
درکردی:
وشک = hushk=ushk=wshk
۸-تبدیل صامت s س به ه h
ask=aho=آهو
Masi=mahi=ماهی
Asen=ahen=آهن
زبان کردی لهجههای متعدد دارد مانند: مکری، سلیمانیهای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی، ملکشاهی و….[۴۹][۵۰] زبان کردی با دسته شمالی لهجههای ایرانی غربی بعض مشابهات دارد، و از زبانهای مهم دسته غربی بشمار میرود و صاحب اشعار و تصانیف، قصص و سنن ادبی است.[۴۹][۵۰]
منشأ ماده مجهول(ya) در (فارسی باستان) و زبان کردی اردلانی و کلهری و هورامی و تفاوت آشکار با گویش سورانی
در زبانهایی مانند فارسی نو و انگلیسی
تغییرات نحوی در مجهول سازی همراه با اضافه شدن یک فعل کمکی است اما در گویشهای کردی فعل کمکی به فعل اصلی اضافه نمیشود و فقط با تغییرات ساخت واژی فعل به حالت مجهولی در میآید
در فارسی باستان (پارسی هخامنشی) تعدادی ماده فعلی مانند ماده ماضی، ماده آینده، ماده مضارع نقلی ماده مجهول ماده و اداری ماده جعلی ماده آرزویی و ماده تشدیدی وجود داشتهاند و ماده مجهول با افزودن پسوند ماده مجهول ساز ya - به ریشه افعال معلوم ساخته میشده است (ابوالقاسمی، ۱۳۷۵: ۱۴۱ دبیر مقدم، (۱۳۶۴ (۳۳) ماده مجهول ساز ماضی در گویشهای کردی مانند پارسی باستان ya و تنها در گویش سورانی ra است و ماده مجهول ساز حال در گویشهای کردی - ya و در گویش سورانی re است. به نظر میرسد این تفاوت گویش سورانی با سایر گویش کردی دیده شده در زبان آذری کهن و گویشهای مانند تاتی هرزنی وجود داشته است.
گویش سورانی ماده مجهول ساز زمان حال به صورت er. ماده مجهول زمان گذشته به صورت -ra- تلفظ میشود که این ویژگی در زبان تاتی هرزنی و آذری کهن وجود داشته و حکایت از تأثیر زبانهای مانند ارمنی در گویش سورانی است زیرا در زبان ارمنی و آذری کهن تحویل آوایی d به r وجود داشته است.
گویش اردلانی
آنها سیبها را خوردندavan sef_ak an-yan xward
#Sef aka axwr ya سیب خورده میشود
Sef aka xwr ya سیب خورده شد.
گویش هورامی
Anisha sew-aka warde آنها سیبها را خوردند
sew aka wer-ya سیبها خورده شد
گویش سورانی
sew -aka -an da xor-re-n سیبها خورده میشوند
Sew aka xor ra سیب خورده شد.
'''مقایسه ساخت مجهول در گویش تاتی هرزنی با اردلانی و سورانی'''
اردلانی درس خوانده شد dars xwin ya
گویش سورانی
درس خوانده شد dars xond ra
تاتی هرزنی
درس خوانده شد dars hond ra
گویش کردی اراکی گویشی است که کردان مهاجر به اراک به آن سخن میگویند. این مهاجران شامل چند خانوار هستند که اطلاعاتِ دقیقی نسبت به آنها وجود ندارد مهمترین آنها خاندان اثمری هستند. زبان آنها تلفیقی از فارسیِ اراکی و کردی است.
Remove ads
شمالی (کرمانجی)
خلاصه
دیدگاه
گویش شمالی: گویش کردی کرمانجی در بخشهای کردنشین ترکیه و بخشهای کردنشین سوریه، بخشی از اقلیم کردستان عراق و در استان آذربایجان غربی در شهرستانهای اشنویه، ارومیه، سلماس، خوی، شاهین دژ، ماکو، شوط، پلدشت، چالدران، چایپاره و با پارهای تفاوت در میان مردم ایل کردلی، ایل رشنو، ایل شوهان و برخی از مردم ایل ملکشاهی استانهایی چون استان کردستان با لهجه پالهای و لهجه ملکشاهی تکلم میشود. ایل ملکشاهی جزوی از کنفدراسیون کردهای کرمانج چمشگزک هستند که زمان صفویه به ایران مهاجرت کردند. هماینک در کردستان ترکیه استان استان درسیم (به کردی: Dêrsim) شهری به نام چمشگزک وجود دارد که به کردی کرمانجی به آن ملکشی میگویند که همان ملکشاهی است. همچنین در شمال شرق ایران و در استانهای خراسان شمالی و خراسان رضوی در شهرستانهای نیشابور، قوچان، بجنورد، اسفراین، شیروان، کلات نادری، درگز، کاشمر، بخش خبوشان فاروج، بخش سنگر فاروج، بخش سرولایت نیشابور، مانه و سملقان و روستای زردکوهی و گودچاه در سبزوار، به گویش کردی کرمانجی تکلم میشود.[۵۱] کردی کرمانجی در شهرستانهای درگز، چناران و فاروج با داشتن درصد گویشوران بالا، گویش یکم است)[۵۱] با توجه به مهاجرتهای گسترده از دیگر شهرهای کرد زبان استان خراسان شمالی به کلانشهر مشهد شمار کردهای کرمانج ساکن در مشهد چشمگیر است.[۵۱] در روستاهایی در شهرستان رودبار استان گیلان به ویژه در بخش عمارلو که شامل دو بخش میباشد که بیشتر مردمان بخش خورگام که شامل روستاهای لایه بره سر چهارمحل برارود و بیش از یکصد پارچه آبادی و روستا به گویش کردی کرمانجی سخن میگویند پیرکوه و کرماک و روستای کرمانج نشین دوسالده در منطقهٔ عمارلو و روستاهای سیاهکل و دیلمان و نیز در قسمتهای کردنشین ارمنستان و ترکمنستان و استان شاهومیان و استان کاشاتاق در جمهوری آرتساخ به کردی کرمانجی تکلم میشود. بیشتر کردهایی که در اروپا هستند به گویش کرمانجی تکلم میکنند. کردی کرمانجی با آنکه از لهجههای مختلفی تشکیل شده است ولی لهجهٔ مرجع و کتابی (معیارِ) آن به لهجهٔ جزیری در کردستان ترکیه شبیه است که از زمانهای دور شاعران و نویسندگانی مانند احمد خانی، ملای جزیری، فقی طیران، ماموستا جگرخون و علی حریری آثار ارزشمندی را خلق کردهاند در خراسان بزرگ نیز کردی کرمانجی در مناطق شمالی آن، شمال خطی که مشهد را به بجنورد پیوست میدهد و در مرز ترکمنستان به پایان میرسد، تکلم میشود. مردم برخی روستاهای ترکمنستان که هممرز با ایران هستند مانند روستای فیروزه نیز به این گویش سخن میگویند. در تفلیس پایتخت گرجستان بسیاری از کردهای کرمانج زندگی میکنند که پیرو آیین ایزدی هستند. به نظر میرسد که آیین «ایزدی» ریشه در دین زرتشتی دارد.
در کشور ارمنستان نزدیک یک سوم کردهای این کشور ساکن ایروان (Erivan)، و بقیه در مناطق الاگوز (Alagöz)، آرارات (Ararat)، ماسیس (Masis) و تالیین (Talinn) ساکن هستند که به لهجه کردی کرمانجی تکلم میکنند. این کردها در سال ۱۹۲۰ از کردستان ترکیه به این دیار کوچ اجباری داده شدند.[۵۲]
در کشور روسیه (منطقه سیبری) ساکنین شهر نووسیبیرسک و دور و بر آن به گویش کردی کرمانجی سخن میگویند.[۵۳]
در دور و بر شهرستان خلخال واقع در استان اردبیل نیز روستاهایی به زبان کردی کرمانجی سخن میگویند که از شمال به جنوب عبارتند از: میل آغاردان، بلوکانلو، مصطفی لو، پیرانلو، چملوگبین، اوجغاز، مورستان، کلستان علیا، حاجیآباد، کلستان سفلی، لنبر، نواشنق، آقبلاغ کرد، غفورآباد، کالار، چلنبر، داودخانی، خداقلی قشلاق و دلیلر وروستایی جعفرآباد که در جنوب شهرستان خلخال و در میانه استان اردبیل و استان زنجان قرار دارد به گویش کردی کرمانجی اصیل که سخن میگویند.[۵۴]
تحول رنگ ابی تیره (شین) در پارسی باستان و زبانهای اسلاوی .
Remove ads
مرکزی (سورانی)
گویش مرکزی:
شامل ته لهجههای: سورانی، کردی سقزی، مکری، بابانی، اردلانی، کلیایی و جافی است؛ و جغرافیای آن در حوزه حضور ایلات گویشور آن یعنی در کردستان عراق در استانهای اربیل، سلیمانیه، کرکوک و شهرهای پیرامون آنها و در ایلهای کرد ایران در استانهای آذربایجان غربی و استان کردستان و شهرهای شمالی استان کرمانشاه (روانسر، جوانرود، سنقر، ثلاث باباجانی، پاوه،) میباشد. لهجههای مکریانی و بابانی از ته لهجههای کردی سورانی، شکل استاندارد گویش سورانی هستند که در منطقهٔ سقز مهاباد و سلیمانیه رایج است. در حالی که لهجه اردلانی تفاوتهای لغوی و دستوری با سورانی دارد.[۵۵]
Remove ads
جنوبی (کلهری)
گویش جنوبی:شامل لهجههای: کلهری، ایلامی، لکی[۵۶]، مایانی، گروسی، کردلی[۵۷] و… است که جغرافیایش در ایلهای کرد ایران شامل استانهای ایلام، کرمانشاه، کردستان، شمال و غرب لرستان در منطقهٔ خودمختار اقلیم کردستان عراق در شهرهای چون: خانقین، مندلی، زرباطیه، بدره، جسان، جلولا و دیگر مناطق پیوسته به آن میباشد.
لکی
خلاصه
دیدگاه
لکی: شامل لهجههای غیر ارگاتیو هرسینی، صحنه ای و ارگاتیو بالاوندی، عثمانوندی و جلالوندی و.. میشود که هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند. گویشوران این زبان در استانهای کرمانشاه، ایلام و لرستان زندگی میکنند.[۵۸] گونههای ارگاتیو در لکی دارای ساختار مشابه گویش اردلانی هستند.[۵۹] دانشنامه اتنولوگ و همچنین گلاتولوگ از معتبرترین دانشنامههای جهان، لکی را شاخه ایی از زبانهای کُردی میدانند.[۶۰][۶۱] دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز، لکی را لهجه ایی از زبان کُردی دانسته است.[۶۲] در فرهنگ دهخدا، لکی، «لهجه ایی از زبان کُردی که مردم هرسین و کوهدشت و توابع بدان سخن گویند.» تعریف شده است.[۶۳]برخی از زبانشناسان لکی را در شاخه کردی جنوبی طبقهبندی کردهاند.[۶۴][۶۵][۶۶][۶۷][۶۸][۶۹][۷۰] اطلس زبانهای ایران لکی را شاخهای از زبان کردی طبقه بندی کرده است.[۷۱] برخی از منابع زبانشناسی لکی را در شاخه زبانهای کُردی از شاخه زبانهای ایرانیتبار غربی قرار دادهاند.[۷۲][۷۳][۷۴][۷۵][۷۶][۷۷][۷۸][۷۹] مهرداد ایزدی و نادر انتصار لکی را گویشی از گورانی و گورانی را زیرشاخه زبان کُردی میدانند.[۸۰][۸۱] فرامرز شهسواری، زبانشناس ایرانی لکی را زبانی جدا از زبان کردی میداند.[۸۲] ویلیام فرالی لکی را شاخهای از زبان لری میداند.[۸۳]احسان یارشاطر در کتاب زبانها و لهجههای ایرانی، لکی را یکی از گویشهای زبان لری میداند.[۸۴] در کتاب فرهنگ و واژهنامه لکی کیان به نقل از کتاب جغرافیای نظامی ایران آمده: «زبان لکی از زبانهای فارسی قدیم ایران میباشد که به علت کوهستانی بودن جایگاه آن مردم، از نفوذ واژههای بیگانه محفوظ مانده است.»[۸۵] راولینسون نیز، زبان لکی را مشتق شده از فارسی باستان میداند.[۸۶]
Remove ads
گورانی-زازاکی
خلاصه
دیدگاه
به لحاظ زبان شناختی گورانی و زازا را نمیتوان کردی شمرد اما گویشوران آنها به لحاظ قومیت خود را کُرد میدانند و اکثریت بزرگ آنها زبان خود را کُردی میدانند.[۸۷][۸۸][۸۹]این زبانها جز شاخه زازا-گورانی از زبانهای ایرانی شمال غربیاند.[۹۰][۹۱][۳۰][۳۱][۹۲]
گورانی و زازاکی[۹۳] از نظر زبانشناسی زبانی مستقل از کُردی به حساب میآیند.[۹۰][۹۱][۳۰][۳۱][۹۴] اما در طول سالها تأثیرات متقابلی بین این دو زبان وجود داشته است.[۹۵] دانشوران اروپایی معتقدند که گورانی از کردی جدا است و کردی مترادف با گروه کرمانجیزبان (کرمانجی شمالی، مرکزی و جنوبی) است، در حالی که کردها معتقدند که زبان کردی هر یک از زبانهای منحصربهفرد یا گویشهایی که توسط کردها گویش میشود و توسط گروههای قومی همسایه گویش نمیشود را در برمیگیرد که بحثی اجتماعی سیاسی است و چندان به زبانشناسی مرتبط نمیباشد.[۹۶] زبان گورانی (که شامل اورامی میشود) اغلب به عنوان بخشی از شاخه زازا-گورانی زبانهای ایرانی و هندوایرانی (آریایی) طبقهبندی میشود.[۹۷][۹۸][۹۹][۱۰۰] اما زبان زازاکی که در قسمتهای شمالی کردستان گویش میشود، هم از نظر دستوری و هم از نظر واژگان متفاوت است و بهطور کلی توسط گویشوران گورانی قابل فهم نیست اما مرتبط با گورانی در نظر گرفته میشود. تقریباً همه جوامع زازاکیزبان،[۱۰۱] و نیز گویشوران یک زبان از نزدیک مرتبط دیگر به نام شبکی که در بخشهایی از کشور عراق گویش میشود دارد[۱۰۲][۱۰۳][۱۰۴][۱۰۵][۱۰۶][۱۰۷] کردها و گورانیها مایلند زبان گورانی را گویشی از زبانهای کردی بشمارند[۱۰۸][۱۰۹][۱۱۰][۱۱۱] و برخی زبانشناسان (مانند فردیناند هنربیخلر،[۱۱۲] شیهاالسلامی،[۱۱۳] حسنپور،[۱۱۴] ارانسکی[۱۱۵] و خزنهدار[۱۱۶]) هم این دیدگاه را تایید میکنند؛ ولی تفاوتهای زبانهای زازا-گورانی و زبانهای کردی بسیار زیاد است و برخی زبانشناسان گورانی را به عنوان گویشی کردی طبقهبندی نمیکنند.[۱۱۱] به ویژه مککنزی از طرفداران این دیدگاه به شمار میرود.[۱۱۷] برخی هم، مانند چمنآرا، با رد دیدگاه مککنزی آن را نه زبانی برای گفتگو بلکه زبان ادبی برساخته ساکنان زاگرس میدانند.[۱۱۸][۱۱۹][۱۲۰]
Remove ads
مقایسهٔ واژگان زبانهای کردی با زبان فارسی
Remove ads
دبیره
در گذشته، زبان کردی تنها با نویسه عربی نوشته میشد؛ اما پس از جنگ جهانی اول و در پی جایگزینی نویسه عربی در ترکیه با نویسه لاتین، کردی نیز در این کشور با نویسه لاتین نوشته شد. غیر از این، کردهای ساکن در شوروی سابق نویسه سیریلیک بهکار میبردند. هماکنون در ایران و عراق کردی با نویسه عربی نوشته میشود.[۱۲۱][۱۲۲]
واژگان کردی
بخش اصلی واژگان زبانهای کردی از ریشههای کهن ایرانی است. پس از هجوم اعراب علیرغم گسترش اسلام و به زعم آن فرهنگ و ادبیات عربی در بخش وسیعی از کردستان همچون دیگر مناطق خاورمیانه، به دلایل مختلف از جمله کوهستانی و منزوی بودن محیط زیست کرد زبانان، زبان کردی توانست خود را از سیل وامواژههای زبانهای مجاور از جمله عربی به ویژه در زمینه نوشتار حفظ بنماید. در کردی نوشتاری کمترین درصد واژگان عربی در مقایسه با دیگر زبانهای خاورمیانه که تحت تأثیر زبان عربی قرار گرفتهاند وجود دارد و البته بیشتر آن تعداد واژگان دخیل نیز لغات مذهبی است.[نیازمند منبع]
Remove ads
آواها
زبان کردی دارای ۸ حرف صدادار است:
و نیز دارای ۲۳ حرف بیصدا است:
Remove ads
ساختار
خلاصه
دیدگاه
ضمیر
ضمیرهای شخصی
ضمیرهای اشاره
ضمیرهای اشاره
ضمیرهای پسوندی
در سورانی و کلهری ضمیرهای پسوندی مانند فارسی هستند. آنها در انتهای کلمه قرار گرفته و دو کلمه را به هم پیوند میدهند؛ مثلاً:
ضمیرهای پسوندی:
نمونههایی برای حالت مفرد ("Kur" در کردی یعنی پسر):
نمونههایی برای حالت جمع:
اضافه
در کردی هم مانند دیگر زبانهای ایرانی «اضافه» وجود دارد.
شکل اضافه در کردی بسیار شبیه فارسی است؛ تنها در گویش کرمانجی هنگامی که اضافه مفرد باشد، بسته به اینکه اضافه مذکر باشد یا مؤنث به ترتیب پس از آن «ê» یا "a" میآید.
شکلهای «اضافه» در زبان کردی:
در مثالهای زیر پسوند اضافه پررنگ آورده شده است. در زبان کردی خواندگار به معنی شاگرد و مامُستِه به معنی آموزگار است.
همانطور که مشاهده شد در همهٔ گویشها کلمه آموزگار بیجنسیت بود و تنها در گویش کرمانجی هنگامی که شاگرد مفرد بود، جنسیت آن تعیینکنندهٔ پسوند پس از آن بود.
مثالهایی دیگر:
گذشته
در کرمانجی بر خلاف دیگر زبانهای هندواروپایی، شکل گذشته فعل بستگی به این دارد که فعل لازم است یا متعدی. در این نمونه با توجه به اینکه «دیدن» متعدی است و «رفتن» لازم شکل گذشتهٔ آنها در گویش کرمانجی با هم تفاوت دارد.
حال
در زبان کردی در گویشهای کرمانجی و سورانی زمان حال با پیشوند «د» ساخته میشود؛ مانند فارسی پس از «د» ریشه فعل و پس از آن پسوند شخصی میآید (مثلاً مانند زبان فارسی برای اول شخص پسوند «م» میآید). در گویش جنوبی -همچنین در چندین لهجه از گویشهای مرکزی و شمالی- پیشوند «د» نادیده انگاشته میشود و گویش لکی «مَ» استفاده میشود، در گویش اردلانی پیشوند «ا» برای فعلها استفاده میشود که در پارسی باستان و تعداد زیادی از فعلهای پارسیگ ساسانی نیز استفاده میشد.
برای نمونه فعل رفتن که ریشه آن در زبانهای کردیتبار «ç» است، چنین صرف میشود:
نمونههای دیگری از اول شخص مفرد در پی میآید. زیر ریشه فعلها خط کشیده شده است.
استثنائاً از آنجا که تلفظ «de-ê-im» دشوار است، «têm» تلفظ میشود.
در گویش کلهری واژه jin وجود ندارد و تبدیل به (زنی) زنده شده است البته در پارسی باستان واژه jīvā به معنی زندگی وجود داشته که در سورانی و اردلانی ژیا، ژین žia, žina و همچنین معادل پارسیگ ساسانی زنده (زندگ) آن در کرمانجی زندی (zindi)، در سورانی زیندو(zindu)، در اردلانی زندگ یا زنگ zindg میباشد.[۱۲۳]
در گویش سورانی خوشه آوایی xw به صورت xo تلفظ میشود.
فرمان دادن
در زبان کردی مانند پارسی با پیشوند «ب» دستور داده میشود. در آغاز پیشوند ب میآید و سپس ریشه فعل:
مقایسه زمانها در گویشهای مختلف کردی
ساخت مفعولی در گویشهای کردی
خلاصه
دیدگاه
ساخت مفعولی در گویشهای کردی تفاوت چشمگیری میان گویش سورانی و گویشهای دیگر چون اردلانی و کرمانجی دارد. در گویش سورانی، برخلاف اردلانی و کرمانجی، ضمایر مفعولی به صورت متصل صرف نمیشوند و در اغلب موارد، مفعول به شکل اسم یا ضمیر جداگانه در جمله ظاهر میشود. این در حالیست که گویشهای اردلانی و کرمانجی ساخت پیوندی فعلی را حفظ کردهاند و در آنها، فاعل و مفعول هردو میتوانند در قالب واژهبست (ضمیر متصل) به ریشهٔ فعل افزوده شوند.
جدول مقایسهای
در گویش سورانی، افعال متعدی معمولاً بهصورت تحلیلی صرف میشوند. مفعول در این گویش معمولاً بهصورت اسم یا ضمیر جداگانه میآید (مانند: ئەو، تۆ و غیره). شکلهایی مانند «پیتی» یا «زانیاریت» که شبیه به ضمایر متصل هستند، در واقع واژههایی تثبیتشدهاند و به آسانی قابل تجزیه نیستند.[۱۲۴]
در مقابل، در گویش اردلانی، ریشههای فعلی با واژهبستهای مفعولی و فاعلی ترکیب میشوند، مانند: «پیتبم» (به تو بدهم)، «دیم» (من دیدمش)، که بیانگر ساخت کهنتر و ترکیبیتری است.[۱۲۵] گویش کرمانجی نیز از همین الگو پیروی میکند و ساختهای ارگاتیو در افعال گذشتهٔ متعدی بهوضوح حفظ شدهاند.[۱۲۶]
مقایسه گویش اردلانی سنندج و سورانی معیار
نمونهٔ مقایسهای: جملهٔ «تو من را در گریه غرق کردی» در سورانی و اردلانی
خلاصه
دیدگاه
در جدول زیر یک نمونهٔ مقایسهای میان کردی سورانی و گویش اردلانی (سنندجی) آمده است که از نظر صرف و نحو تفاوتهای معناداری نشان میدهد. این نوع مثالها در توصیفهای گویششناختیِ کردی توسط زبانشناسانی همچون مککنزی[۱۴۳] و پژوهشهای جدیدتر دربارهٔ ارگاتیویته در کردی[۱۴۴][۱۴۵] بررسی شدهاند.
توضیح: تفاوت میان این دو گونه نشاندهندهٔ گرایش سورانی به الگوی مفعولی-فاعلی (nominative–accusative) و حفظ برخی ساختهای ارگاتیو در اردلانی است. این پدیده در زبانشناسی تاریخی کردی اهمیت ویژهای دارد و با تحول افعال متعدی گذشته از دورهٔ فارسی میانه به کردی مرتبط دانسته میشود.[۱۴۸]
کد زبانی
- کد ISO-۶۳۹/۱ زبان کردی KU،
- کد ISO-۶۳۹/۲ آن KUR
- کد DIN ۲۳۳۵ آن KU است.
طبقهبندی
زبان کردی عضوی از شاخه شمالغربی زبانهای ایرانی است که خود شاخهای از زبانهای هندوایرانی است و آن نیز به نوبه خود شاخهای از زبانهای هندواروپایی است.
روز زبان کردی
روز ۱۵ مه برابر با ۲۵ اردیبهشت از سوی کنگره ملی کردستان به عنوان روز زبان کُردی تعیین شده است. در این روز نخستین شماره از مجلهٔ کردیزبان هاوار توسط جلادت بدرخان در شهر دمشق منتشر شد. هاوار نخستین مجلهٔ کردیزبان تا زمان خود بهشمار میآمد.[۱۴۹]
پراکندگی
پراکندگی در کشورهای مختلف بدین شرح است:[۱۵۰]
وضعیت حقوقی زبان کُردی
خلاصه
دیدگاه
در ترکیه حکومت مرکزی این کشور با هدف اقناع اتحادیهٔ اروپا در مذاکرات بر سر پیوستن این کشور به این اتحادیه، از سال ۲۰۰۹ سختگیری در ارتباط با تدریس زبان کُردی را اندکی تعدیل کرد. در سپتامبر ۲۰۰۹ شورای آموزش عالی این کشور مجوز تأسیس مؤسسهای به نام انستیتوی زبانهای زنده را به دانشگاه آرتکلوی ماردین صادر کرد که برنامهای برای تدریس همهٔ زبانهای کشور ترکیه ارائه کردهبود. پس از حکم دادگاه حقوق بشر اروپا در سال ۲۰۰۹، شورای آموزش عالی اجازه داد که زبان کُردی نیز در برنامهٔ درسی این مؤسسه قرار بگیرد. در سال ۲۰۱۰ دانشگاه آرتوکلوی ماردین با پذیرش ۲۰ دانشجو در مقطع کارشناسی گروه فرهنگ و زبان کُردی را راهاندازی کرد که مدیریت این برنامه را قدری یلدیریم زبانشناس کُرد بر عهده داشت. همچنین یک دورهٔ زبان کُردی نیز در نیمسال دوم سال ۲۰۰۹ در دانشگاه بیلگی استانبول راهاندازی شد.[۱۵۱][۱۵۲][۱۵۳]
در جریان مذاکرات سهجانبهٔ صلح میان نمایندگان دولت ترکیه، حزب دموکراتیک خلقها و عبدالله اوجالان رهبری زندانی حزب کارگران کردستان همچنین حکومت تدریس زبان کُردی در مدارس را نیز به صورت محدود مجاز شمرد؛ مشروط به اینکه تنها به صورت درس انتخابی و فقط در در مدارس خصوصی انجام شود. پس از آن در دانشگاه آلپ ارسلان موش نیز گروه فرهنگ و زبان کُردی تأسیس شد و همچنین اجازه دادهشد تا در دانشگاه آرتوکلوی ماردین مادهٔ درسی زبان کُردی به صورت انتخابی به دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد نیز ارائه گردد.[۱۵۱]
در سال ۲۰۱۳ ادارهٔ امور دینی ترکیه موسوم به دیانت اجازه داد تا نیایش در مسجدهای ترکیه به زبان کُردی صورت بگیرد و همچنین قرآن به زبان کُردی آموزش دادهشود.[۱۵۱]
فیلم دیدم: بچههای دیاربکر (به کُردی: Min Dît: The Children of Diyarbakır) که در ۲ آوریل ۲۰۱۰ در ترکیه اکران شد، نخستین فیلم کاملاً کردیزبان بود که در تاریخ این کشور مجوز اکران بر پردهٔ سینماها را دریافت میکرد.[۱۵۱]
در ایران نخستین بار در دههٔ ۱۳۵۰ خورشیدی با تلاش محمدصدیق مفتیزاده در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران دو درس تحت عناوین کُردی مقدماتی و کُردی پیشرفته به صورت واحد اختیاری تدریس شد و کتابهایی نیز توسط مفتیزاده برای آن تألیف شد، اما این برنامه دوام نیاورد و خیلی زود کنار گذاشتهشد.[۱۵۴] از اواخر دههٔ ۱۳۷۰ جمعی از زبانشناسان، نویسندگان و دانشگاهیان کُرد خواهان تدریس زبان کُردی و تأسیس رشتهٔ زبان و ادبیات کُردی در دانشگاههای ایران شدند. در سال ۱۳۸۲ گروهی از ادبیان کُرد اقدام به تدوین کتاب و تعریف سرفصل برای برنامهٔ درسی این رشته کردند و این برنامه پس از تصویب در دانشگاه کردستان در سنندج به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ارسال شد و در جلسهٔ ۴۸۸ شورای گسترش آموزش عالی نیز در تاریخ ۵ مهر ۱۳۸۲ مورد تأیید قرار گرفت و حتی در دفترچهٔ انتخاب رشتهٔ کنکور سال ۱۳۸۳ نیز رشتهٔ زبان و ادبیات کُردی به عنوان یکی از انتخابهای متقاضیان ورود به دانشگاه قید گردید، اما پس از انتخاب رشته و در هنگام اعلام نتایج کنکور در آغاز سال تحصیلی ۱۳۸۳ به دلایل نامعلوم از پذیرش دانشجو در این رشته ممانعت به عمل آمد.[۱۵۴] در سال ۱۳۹۳ بار دیگر گروهی از ادیبان و دانشگاهیان کُرد خواهان تدریس زبان کُردی در دانشگاهها و تأسیس رشتهٔ زبان و ادبیات کردی شدند که این بار با تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در آغاز سال ۱۳۹۴ شورای راهاندازی رشتهٔ زبان و ادبیات کُردی در دانشگاه کردستان سنندج تشکیل شد و نهایتاً از آغاز سال تحصیلی ۱۳۹۴ برای نخستین بار رشتهٔ زبان و ادبیات کردی با پذیرش ۴۱ دانشجو در این دانشگاه آغاز به کار کرد.[۱۵۴][۱۵۵][۱۵۶][۱۵۷] با این وجود تدریس این رشته ذیل گروه آزمایشی علوم انسانی صورت میگیرد و نه در گروه زبانها و به همین دلیل گستردگی چندانی ندارد. علاوه بر این رشتهٔ زبان و ادبیات کُردی تنها در یک دانشگاه در کل ایران و تنها در مقطع کارشناسی تدریس میشود و دیگر دانشگاههای مناطق کُردنشین ایران همچون کرمانشاه، ایلام، خرمآباد، بجنورد و ارومیه فاقد چنین رشتهای هستند.[۱۵۸][۱۵۹]
اختلاف نظرها
ردهبندی
- هندواروپایی
- هندوایرانی
- ایرانی
- ایرانی غربی
- ایرانی شمال غربی
- زبانهای کردیتبار
- ایرانی شمال غربی
- ایرانی غربی
- ایرانی
- هندوایرانی
جستارهای وابسته
پانویس
منابع
پیوند به بیرون
Wikiwand - on
Seamless Wikipedia browsing. On steroids.
Remove ads